کلمه جو
صفحه اصلی

send round


معنی : فرستادن، دور زدن
معانی دیگر : منتشر کردن، دست به دست گرداندن، برای انجام منظوری فرستادن

انگلیسی به فارسی

دور زدن، (برای انجام منظوری) فرستادن


مترادف و متضاد

فرستادن (اسم)
send round

دور زدن (فعل)
twinge, round, circle, skirt, environ, orbit, revolve, recur, compass, perambulate, wamble, send round

جملات نمونه

1. I'll send round tomorrow to receive it.
[ترجمه ترگمان]فردا به استقبال آن خواهم فرستاد
[ترجمه گوگل]من فردا را برای دریافت آن ارسال می کنم

2. She sent round to the restaurant for a cup of coffee.
[ترجمه ترگمان]او برای یک فنجان قهوه به طرف رستوران رفت
[ترجمه گوگل]او یک فنجان قهوه را به رستوران فرستاد

3. Send round to the grocer's for a tin of biscuits.
[ترجمه ترگمان]به طرف بقالی برای یک قوطی بیسکوییت بفرست
[ترجمه گوگل]برای یک قلع بیسکویت ها را به قصابی ارسال کنید

4. Don't miss out your brothers when you send round the invitations.
[ترجمه ترگمان]وقتی کارت دعوت نامه ها را می فرستی، brothers را از دست نده
[ترجمه گوگل]هنگام ارسال دعوت نامه ها، برادرانتان را از دست ندهید

5. He was sent round the houses.
[ترجمه ترگمان]او را به اطراف خانه ها فرستادند
[ترجمه گوگل]او دور خانه ها فرستاده شد

6. Send round to the Department office for some more copies of the textbook.
[ترجمه ترگمان]برای چند نسخه دیگر از کتاب درسی به دفتر اداره ارسال کنید
[ترجمه گوگل]برای بعضی نسخه های بیشتر از کتاب درسی به دفتر اداری مراجعه کنید

7. As soon as Nicholls has made white soup enough, I shall send round my cards.
[ترجمه ترگمان]به محض این که سوپ به اندازه کافی سوپ درست کرد، من کارت ها را خواهم فرستاد
[ترجمه گوگل]به محض این که Nicholls به اندازه کافی سوپ سفید ساخته است، کارت های خود را به من می فرستم

8. I have contact some internal charity and some international charity, help them to send round the hat.
[ترجمه ترگمان]من با یک موسسه خیریه داخلی و برخی کمک های خیریه بین المللی تماس گرفته ام و به آن ها کمک می کنم تا کلاه را دور بیاندازند
[ترجمه گوگل]من با برخی از موسسات خیریه داخلی و بعضی از موسسات خیریه بین المللی تماس گرفته ام، به آنها کمک می کند تا کلاه را بفرستند


کلمات دیگر: