کلمه جو
صفحه اصلی

seminiferous


معنی : تخم دار، منی ساز، ایجاد کننده بذر یا نطفه
معانی دیگر : منی آور، نراب آور، نراب زا، نراب ساز، (گیاه) تخم دار، تخم زا

انگلیسی به فارسی

ایجاد کننده بذر یا نطفه، تخم دار، منی ساز


semiferous، منی ساز، تخم دار، ایجاد کننده بذر یا نطفه


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: carrying or containing semen.

(2) تعریف: seed-bearing or seed-producing.

• producing sperm, bearing sperm; producing seed, seed-bearing

مترادف و متضاد

تخم دار (صفت)
seedy, seminiferous

منی ساز (صفت)
seminiferous, spermatogenetic

ایجاد کننده بذر یا نطفه (صفت)
seminiferous

جملات نمونه

1. seminiferous tubules
ریز لوله های نراب ساز (منی ساز)

2. Longitudinal section of a testicle showing the seminiferous tubules and the convoluted epididymis.
[ترجمه ترگمان]طولی نمی کشد که لوله های seminiferous و لوله های convoluted به وجود می آیند
[ترجمه گوگل]بخش طولی یک بذله که لوله های سمی فیبری و اپیدیدیم پیچیده را نشان می دهد

3. Sperm develop in the seminiferous tubules of the testis. The spermatids are embedded in the Sertoli cells with their tails projecting into the lumen of the tubule.
[ترجمه ترگمان]روغن زایی در لوله های seminiferous در بیضه رشد می کند spermatids در سلول های Sertoli همراه با دم خود در لومن در tubule تعبیه شده اند
[ترجمه گوگل]اسپرم در سلول های بنیادی اسپرم بذر رشد می کند اسپرماتید ها در سلول های Sertoli قرار دارند و دم آنها به لومن لوله تبدیل می شود

4. Structural abnormalities of seminiferous tubule or destruction of BTB can induce HBV DNA transfection in the whole seminiferous epithelium of rat testicle, and cause higher transfection efficiency.
[ترجمه ترگمان]اختلالات ساختاری ناشی از seminiferous یا تخریب of می تواند HBV DNA HBV را در کل بافت پوششی موش of موش القا کند و باعث کارآیی بالاتر transfection شود
[ترجمه گوگل]ناهنجاری های ساختاری لوله گوساله یا تخریب BTB می تواند انتقال ژن HBV DNA را در کل اپیتلیوم سمی فیبروز موش بیضه موش ایجاد کند و باعث افزایش کارایی ترانسفکشن می شود

5. After the flesh that carry Gao and seminiferous duct ligate but short-term be in local the phlogistic sex that forms an asepsis sex area, cause ache.
[ترجمه ترگمان]بعد از گوشتی که Gao و seminiferous لوله ligate را حمل می کند اما کوتاه مدت در رابطه با سکس phlogistic که یک ناحیه جنسی asepsis را تشکیل می دهد، باعث درد می شود
[ترجمه گوگل]پس از گوشتهایی که گوجه و گوجهفرنگی مصنوعی را حمل می کنند اما در کوتاه مدت در محلی قرار می گیرند، جنس فلوژیستیک که یک منطقه جنسی را ایجاد می کند، باعث درد می شود

6. Vasoligation : Cut off the seminiferous duct that carries conduit as spermatozoon, prevented undoubtedly be pregnant.
[ترجمه ترگمان]Vasoligation: بریدن نوار لوله ای که مجرایی به نام spermatozoon را حمل می کند بدون شک باردار است
[ترجمه گوگل]Vasoligation قطع مجاری مصنوعی که لوله را به عنوان اسپرم انجام می دهد، بدون شک باردار می شود

7. Ejaculation canal is the continuance after abdomen of seminiferous duct crock and spermatic canal are confluent .
[ترجمه ترگمان]کانال ejaculation پس از شکم بزرگ seminiferous و مجرای فاضلاب بی confluent
[ترجمه گوگل]کانال انزال پیوسته پس از شکم کمر مجاری تنفسی و کانال اسپرماتیک است

8. Artery has spermary artery, seminiferous duct artery and artery of the flesh that carry Gao.
[ترجمه ترگمان]آرتری سرخرگ spermary، سرخرگ ریوی seminiferous و سرخرگ گوشتی که Gao را حمل می کند، دارد
[ترجمه گوگل]شریان دارای شریان اسپرمی، شریان مجرای کانالی و شریانی از گوشت هایی است که Gao را حمل می کنند

9. Conclusion:LBP could decrease the structural damage of seminiferous tubule caused by higher temperature culture.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: LBP می تواند خسارت ساختاری of tubule ناشی از فرهنگ دمایی بالاتر را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری LBP می تواند آسیب های ساختاری لوله گوساله های اسپرم را ناشی از درجه حرارت بالاتر ایجاد کند

10. The sperm cells which are constantly being produced in the seminiferous tubules are moved into collection tubes which lie on the surface of each testicle.
[ترجمه ترگمان]سلول های اسپرم که به طور مداوم در لوله های tubules تولید می شوند به لوله های مجموعه ای منتقل می شوند که روی سطح هر testicle قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]سلولهای اسپرمی که به طور مداوم در لوله های اسپرم تولید می شوند به لوله های جمع آوری شده بر روی سطح هر بیضه قرار می گیرند

11. Inadequate energy or excessive protein in the diet was shown to decrease the relative growth rate of the testis of male broilers and inhibit the development of the seminiferous tubule.
[ترجمه ترگمان]نشان داده شد که مصرف ناکافی انرژی و یا پروتئین بیش از حد در رژیم غذایی، میزان رشد نسبی بیضه نر نر را کاهش داده و مانع رشد of tubule می شود
[ترجمه گوگل]نشان می دهد که انرژی نامناسب یا پروتئین بیش از حد در رژیم غذایی، میزان رشد نسبی بیضه جوجه های گوشتی را کاهش می دهد و مانع از رشد لوله تومور می شود

12. The development of the male germ cells in different seminiferous tubules was different.
[ترجمه ترگمان]توسعه سلول های germ مرد در لوله های seminiferous مختلف متفاوت بود
[ترجمه گوگل]توسعه سلول های بنیادی نر در سلولهای مختلف اسپرم متفاوت بود

13. The testis at spermatocyte phase develops, and is translucent, and the spermatogenetic cells in seminiferous tubule are primarily composed of primary spermatocytes and secondary spermatocytes.
[ترجمه ترگمان]بیضه در فاز spermatocyte رشد می کند و شفاف است و سلول های spermatogenetic در seminiferous tubule عمدتا از spermatocytes اولیه و spermatocytes ثانویه تشکیل شده اند
[ترجمه گوگل]بیضه در مرحله اسپرماتوسیته رشد می کند و شفاف است و سلول های اسپرماتوژنیک در لوله های اسپرماتوسیته عمدتا از اسپرماتوسیت های اولیه و اسپرماتوسیت های ثانویه تشکیل می شوند

14. The sperm originate in gonial cells ( spermatogonia ) in the walls of seminiferous tubules.
[ترجمه ترگمان]اسپرم در سلول های gonial (spermatogonia)در دیواره های لوله های seminiferous ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]اسپرم ها در سلول های گونایی (اسپرماتوگونی) در دیواره های لوله گوساله تولید می شوند

15. By Day 42 after treatment, changes in litter size, sperm numbers and the structure of seminiferous tubules in these animals diminished.
[ترجمه ترگمان]در روز ۴۲ روز پس از درمان، تغییرات در اندازه زباله، تعداد اسپرم و ساختار لوله های seminiferous در این حیوانات کاهش یافت
[ترجمه گوگل]در روز 42 پس از درمان، تغییرات در اندازه ی بستر، تعداد اسپرم و ساختار tubule های اسپرم در این حیوانات کاهش یافت

seminiferous tubules

ریز‌لوله‌های نراب‌ساز (منی‌ساز)



کلمات دیگر: