کلمه جو
صفحه اصلی

tigress


معنی : ماده پلنگ، ببرماده
معانی دیگر : ماده ببر

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) ببرماده، ماده پلنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a female tiger.

(2) تعریف: (informal) a woman considered to be like a tiger in some characteristic such as ferocity or aggressiveness.

• female tiger; cruel woman
a tigress is a female tiger.

مترادف و متضاد

ماده پلنگ (اسم)
leopardess, tigress

ببرماده (اسم)
tigress

جملات نمونه

1. Jean can be a real tigress if she feels criticised.
[ترجمه ترگمان]اگر مورد انتقاد قرار گیرد، جین می تواند به ماده ببری حقیقی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]اگر جین بتواند انتقاد کند، ژان میتواند یک تیج واقعی باشد

2. The wounded tigress was now roaring double tides.
[ترجمه ترگمان]ماده پلنگ زخمی در حال غرش رعد دو بار بود
[ترجمه گوگل]تیر زخم در حال حاضر در حال غرق شدن جزر و مد دو

3. Suppose the individual is a tigress whose territory has recently been invaded by another tigress.
[ترجمه ترگمان]فرض کنید که فرد ماده ببری است که به تازگی با ماده ببری دیگر مورد تهاجم قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فرض کنید فرد یک گیاه است که سرزمین آن اخیرا توسط یک گیاه تثبیت شده مورد حمله قرار گرفته است

4. The tigress is quick to surface when your young are threatened and I could face up to any bully to defend my own.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که جوان شما تهدید می شود، ماده ببری به سرعت به سطح آب می رود و من می توانم با هر فرد زورگو مقابله کنم تا از خودم دفاع کنم
[ترجمه گوگل]وقتی جوانان شما تهدید می شوند، تیر سریع به سطح می رسد و من می توانم به هر یک از قلدران برای دفاع از خودم دست بزنم

5. One fine day, this innocent tigress is suddenly tamed by a modest teacher who teaches her to read.
[ترجمه ترگمان]یک روز خوب، این ماده ببری بی گناه ناگهان توسط یک معلم فروتن رام می شود که به او یاد می دهد بخواند
[ترجمه گوگل]یک روز خوب، این گیاه بی گناه ناگهان توسط یک معلم معتدل تلقی می شود که او را به خواندن می آموزد

6. A tigress with cubs is on her own.
[ترجمه ترگمان]یک خانم پلنگ با بچه خودش است
[ترجمه گوگل]یک تیکر با توله ها به خودی خود است

7. There is some evidence that a tigress who has killed humans abandons the habit once her family is self-supporting.
[ترجمه ترگمان]شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه یک ماده ببری که انسان ها را به قتل می رساند، زمانی که خانواده اش از خود حمایت می کنند، این عادت را رها می کند
[ترجمه گوگل]شواهدی وجود دارد که نشان می دهد یک گیاهخوار که انسان را کشته است از عادت خود رها می کند، زمانی که خانواده اش خودپنداره است

8. On yet another attempt to kill the Chowgarh tigress, Corbett relates the following intriguing incident.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، یک تلاش دیگر برای کشتن ببر ماده ببری، رویداد intriguing زیر را مرتبط می سازد
[ترجمه گوگل]در تلاش دیگری برای کشتن چهره Chowgarh، Corbett مربوط به حادثه جالب توجه است

9. Tigress could see that something was wrong. She said more affably, " All right, I'll tell you.
[ترجمه ترگمان]tigress متوجه شد که یک چیزی اشتباه است او با مهربانی بیشتری گفت: بسیار خوب، من به شما خواهم گفت
[ترجمه گوگل]Tigress می تواند ببیند که چیزی اشتباه است او گفت: 'خیلی خوب، من به شما بگویم

10. Tigress felt very smug in a tenement yard like this.
[ترجمه ترگمان]tigress در یک حیاط کوچک مثل این احساس غرور می کرد
[ترجمه گوگل]Tigress بسیار محکم در حیاط بنایی مانند این بود

11. A Bengal tigress called Sita rests with one of her trio of six - month - old cubs.
[ترجمه ترگمان]یک ماده ببر بنگال به نام راونا در کنار یکی از سه بچه ۶ ماهه او قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک زنبورگ بنگال به نام سیتا با یکی از سه تا از توله های شش ماهه خود را حفظ می کند

12. Looked at this way, Tigress wasn't mocking him but was honestly showing her concern for him.
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، او را مسخره نمی کرد، اما صادقانه به او نشان می داد که نگران اوست
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، Tigress به او خندید اما او صادقانه نگرانی خود را برای او نشان داد

13. He was startled by her close resemblance to Tigress.
[ترجمه ترگمان]از شباهت نزدیکی به tigress یکه خورده بود
[ترجمه گوگل]او با شباهت نزدیک به تیکر به او مشتاق شد

14. He found Tigress sitting in the outer room. She glanced at him and her face lengthened.
[ترجمه ترگمان]او را دید که در اتاق بیرونی نشسته است زن به او نگاه کرد و چهره اش درهم رفت
[ترجمه گوگل]او تیررس را در اتاق بیرونی نشسته بود او به او نگاه کرد و صورتش بلند شد

پیشنهاد کاربران

پلنگ ماده


کلمات دیگر: