1. She gave Isabelle a reproachful look.
[ترجمه ترگمان]نگاه ملامت باری به ایزابل انداخت
[ترجمه گوگل]او به ایزابلا نگاه بی نظیری داد
2. She gave her daughter a reproachful glance.
[ترجمه ترگمان]نگاهی سرزنش آمیز به دخترش انداخت
[ترجمه گوگل]او به دختر خود نگاهی بی رحمانه داد
3. She shot me a reproachful pout.
[ترجمه ترگمان]نگاهی سرزنش آمیز به من کرد
[ترجمه گوگل]او به من زل زل زده بود
4. She was doing her best not to sound reproachful.
[ترجمه ترگمان]داشت سعی می کرد که به هیچ وجه سرزنش و سرزنش آمیز به نظر نرسد
[ترجمه گوگل]او بهترین کار خود را انجام نداد تا به سرزنش ناپذیر تبدیل شود
5. The bottle of detergent stood in reproachful isolation at one end of the table.
[ترجمه ترگمان]در یک طرف میز، یک بطری مواد شوینده در گوشه و کنار سرزنش قرار داشت
[ترجمه گوگل]بطری مواد شوینده در انزوا زحمتکش در یک طرف جداگانه ایستاده بود
6. She was not reproachful, only curious.
[ترجمه ترگمان]او سرزنش آمیز نبود، فقط کنجکاو بود
[ترجمه گوگل]او شکنجه نبود، فقط کنجکاو بود
7. She shot me a reproachful glance.
[ترجمه ترگمان]نگاهی سرزنش آمیز به من انداخت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه منحرف به من زد
8. His voice sank down to a steady and reproachful undertone.
[ترجمه ترگمان]صدایش آرام و سرزنش آمیز به گوش رسید
[ترجمه گوگل]صدای او غرق شد و به یک تلخی و تیزهوش تبدیل شد
9. The kids growing up in pities will be reproachful in future.
[ترجمه ترگمان]بچه هایی که در حال بزرگ شدن در حال رشد هستند در آینده سرزنش خواهند شد
[ترجمه گوگل]بچه هایی که در حال رشد هستند، در آینده شگفت زده خواهد شد
10. He consoled his reproachful father by promising to buy him a nice new red bed.
[ترجمه ترگمان]او پدر سرزنش آمیز خود را که قول داده بود یک تخت خواب قرمز نو بخرد، به او دلداری داد
[ترجمه گوگل]او پدر ناراضی خود را امیدوار کرد تا او را به یک تخت قرمز زیبا تبدیل کند
11. At once Clyde gathered that this man was reproachful.
[ترجمه ترگمان]کلاید فورا دریافت که این مرد سرزنش آمیز است
[ترجمه گوگل]یک بار کلاید یک بار متوجه شد که این مرد بی پروا بود
12. Use no reproachful language against any one; neither curse nor revile.
[ترجمه ترگمان]زبان سرزنش آمیز در مقابل هیچ کس، نه نفرین و نه ناسزا گفتن
[ترجمه گوگل]با استفاده از هیچ زبان بیگانه در برابر هر یک؛ نه لعنت و نفرت
13. He has received some'funny phone calls'and reproachful letters, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او تماس های تلفنی خنده دار و نامه های سرزنش باری دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]با این حال، او برخی از نامه های تلفنی و نامه های سرکش را دریافت کرده است
14. His foot made made a slight reproachful sound.
[ترجمه ترگمان]صدای سرزنش باری به گوشش رسید
[ترجمه گوگل]پای او ساخته شده صدای تیزهوش کم است