1. workaday clothes
لباس کار
2. He promised to tackle the workaday matters affecting people's daily lives.
[ترجمه ترگمان]او قول داد که مسائل مربوط به زندگی روزمره مردم را حل کند
[ترجمه گوگل]او وعده داده است که با مشکلات روزافزون زندگی روزمره مردم مواجه شود
3. Enough of fantasy, the workaday world awaited him.
[ترجمه ترگمان]به اندازه کافی خیال پردازی در انتظار او بود
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی از فانتزی، دنیای کار در انتظار اوست
4. Terry deals with the workaday details of running a store.
[ترجمه ترگمان]تری با جزئیات مربوط به اداره فروشگاه سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]تری با جزئیات کاری که در حال اجراست، با فروشگاه انجام می شود
5. The civilization underlying it, that of modest workaday life, had very little share in it.
[ترجمه ترگمان]تمدن اساسی آن، زندگی ساده workaday، سهم ناچیزی در آن داشت
[ترجمه گوگل]تمدن بنیادین آن، که از زندگی روزمره کم و زیاد، سهم بسیار زیادی در آن داشت
6. Imagine, Tibbs suggests, that we push grimy workaday industrial processes toward the character of biological processes.
[ترجمه ترگمان]Tibbs می گوید، تصور کنید که ما فرآیندهای صنعتی و صنعتی را به سمت شخصیت فرآیندهای زیستی سوق می دهیم
[ترجمه گوگل]تصور کنید، Tibbs نشان می دهد که ما فشرده سازی فرآیندهای صنعتی را به سمت شخصیت فرآیندهای بیولوژیکی می کشیم
7. Before long workaday products were seeking brand images.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که محصولات workaday به دنبال تصاویر برند باشند
[ترجمه گوگل]قبل از کار طولانی، محصولات به دنبال تصاویر تجاری بودند
8. The plateau was a far cry from the workaday cottages by the harbour.
[ترجمه ترگمان]این فلات از کلبه های workaday کنار لنگرگاه به گریه افتاده بود
[ترجمه گوگل]فلات از کلبه های کارگاه توسط بندر بسیار دور بود
9. It dawns on a familiar, workaday place, still in need of groceries and sewage disposal.
[ترجمه ترگمان]به جایی آشنا و پر سر و کار می رود، هنوز نیاز به خواربار و فاضلاب و دفع فاضلاب دارد
[ترجمه گوگل]آن را در محل آشنا، محل کار، هنوز هم نیاز به مواد غذایی و دفع فاضلاب است
10. Instead it dawns on a familiar, workaday place, still in need of groceries and sewage disposal.
[ترجمه ترگمان]به جای آن، روی یک مکان آشنا و workaday قرار می گیرد که هنوز به خواربار و دفع فاضلاب نیاز دارد
[ترجمه گوگل]در عوض آن را در یک محل آشنا، کار روزانه، هنوز نیاز به مواد غذایی و دفع فاضلاب
11. Playday and workaday photograph are compared, the change that sewage quantity and contaminant chroma follow time all lesser.
[ترجمه ترگمان]تصویر Playday و workaday در مقایسه با این تغییر که مقدار فاضلاب و آلودگی ها هر بار کم تر است، مقایسه شده اند
[ترجمه گوگل]عکس های Playday و workaday مقایسه می شوند، تغییراتی که کمبود فاضلاب و رنگ های آلودگی به دنبال زمان می گذرانند کمتر است
12. The crumpled jeans, lived-in leather bolero and workaday trainers were regulation issue. At least they were designed to look like that.
[ترجمه ترگمان]شلوارهای جین مچاله شده، با لباس های چرمی و مربیان workaday، موضوع مقررات بودند حداقل آن ها طوری طراحی شده بودند که شبیه این باشند
[ترجمه گوگل]شلوار جین شلوار جین، که در پوسترهای بولرو چرمی و مربیان کار می کرد، موضوع مقررات بود حداقل آنها طراحی شده بودند تا چنین شبیه باشند
13. While the workaday world of container cars lumbered past, we settled down at a table to sweet lime juice, dhosas and scrambled eggs.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دنیای پر زرق و برق اتومبیل های کانتینری به کندی پیش می رفت، ما در یک میز کنار آب لیمو شیرین، dhosas و نیمرو آماده شدیم
[ترجمه گوگل]در حالی که جهان ماشین های کامیون های کامیون از بین رفته گذشته، ما در یک میز به آب لیمو نعناع، dhosas و تخم مرغ تقسیم شده است
14. But now the more workaday strategies are getting a new look-in.
[ترجمه ترگمان]اما اکنون استراتژی های workaday به یک ظاهر جدید تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر، راهکارهای کارآمدتر، نگاه جدیدی به خود جلب می کنند