1. The lizard is a reptile with a very slender body.
مارمولک، نوعی خزنده با بدن خیلی باریک است
2. Reptiles are kept in the museum's large hall.
خزندگان در تالار بزرگ موزه نگهداری می شوند
3. A crocodile is a reptile that is more nimble in the water than out of it.
تمساح خزنده ای است که در آب چابک تر از خشکی است
4. The frog is not a true reptile.
[ترجمه ترگمان]قورباغه یک خزنده واقعی نیست
[ترجمه گوگل]قورباغه یک خزنده واقعی نیست
5. The Solenodon eats insects and the occasional bird, reptile or amphibian.
[ترجمه ترگمان]The حشره می خورند و گاهی اوقات پرندگان، خزندگان یا amphibian را می خورند
[ترجمه گوگل]Solenodon می خورد حشرات و پرنده گاه به گاه، خزنده یا دوزیستان
6. Picnic areas, nine indoor areas including new reptile house, farm amusements and gift shop, tea rooms and tea gardens.
[ترجمه ترگمان]در مناطق Picnic، نه محوطه سرپوشیده از جمله خانه خزندگان جدید، سرگرمی های کشاورزی و مغازه هدایا، اتاق های چای و باغ های چای
[ترجمه گوگل]مناطق پیکنیک، 9 منطقه داخلی شامل خانه جدید خزنده، سرگرمی مزرعه و فروشگاه هدیه، اتاق چای و باغ چای
7. I discovered that it was a slippery reptile that came at high speed to smack me in my face without notice.
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که آن حیوان خزنده است که با سرعت بسیار به طرف من می آید و بدون توجه به من ضربه می زند
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که این خزنده ی لغزنده بود که با سرعت بالا به من رسید بدون اینکه متوجه شود
8. The Reptile Protection Trust wants to ban the trade in pet turtles.
[ترجمه ترگمان]بنیاد حمایت از محیط زیست می خواهد تجارت لاک پشت های خانگی را ممنوع کند
[ترجمه گوگل]Trust Protection Reptile می خواهد تجارت لاک پشت حیوانات را ممنوع کند
9. Through a quirk of nature, I, a reptile, had suddenly been rendered a biped.
[ترجمه ترگمان]از میان یک تغییر طبیعت، یک حیوان خزنده، ناگهان یک حیوان دوپا شده بود
[ترجمه گوگل]من از طریق یک فریب طبیعت، من، خزنده، به طور ناگهانی به دوش گرفتم
10. They are the perfect antidote to the Reptile House.
[ترجمه ترگمان] اونا پادزهر خیلی خوبی برای \"Reptile هاوس\" هستن
[ترجمه گوگل]آنها پادزهر کامل به خانه خزنده هستند
11. The invitation to meet the oldest reptile in the world drew the major world Press.
[ترجمه ترگمان]دعوت برای ملاقات با قدیمی ترین خزندگان دنیا، دنیای بزرگ جهانی را به خود جلب کرد
[ترجمه گوگل]دعوت نامه برای دیدار با قدیمی ترین خزنده در جهان، بزرگترین مطبوعات جهان را به خود جلب کرد
12. Some members of the reptile class are also quite particular.
[ترجمه ترگمان]برخی از اعضای طبقه خزندگان هم کاملا مشخص هستند
[ترجمه گوگل]برخی از اعضای کلاس خزنده نیز کاملا مشخص هستند
13. He basks like a reptile in the warmth of my unmediated affection.
[ترجمه ترگمان]مثل یک حشره است که در گرمای عشق و محبت من حیوان خزنده است
[ترجمه گوگل]او در گرما از دلسوزی من احساس می کند مانند خزنده
14. Perhaps he can borrow a reptile to perch next to him and lap up his tears as they fall.
[ترجمه ترگمان]شاید بتواند یک حیوان خزنده را به او قرض بدهد که کنارش بنشیند و اشک از چشمانش سرازیر شود
[ترجمه گوگل]شاید او بتواند یک خزنده را در کنار او ببلعد و قرصهایش را از بین ببرد
15. The snake belongs to chordate phyla, vertebrate, reptile, squamata, serpents, in the animal kingdom.
[ترجمه ترگمان]مار متعلق به chordate phyla و خزندگان و خزندگان و squamata و serpents است
[ترجمه گوگل]این مار متعلق به کوهی فلیله، مهره دار، خزنده، اسکاتا، مارها، در ملک حیوانات است
16. In comparison with the mammal, the ordinary reptile is altogether reckless of its offspring.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با پستاندار، خزنده معمولی به طور کامل reckless از فرزند خود است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با پستانداران، خزنده عادی کاملا بی پروا فرزندانش است
17. New reptile surveys are revealing the fragile nature of many reptile populations.
[ترجمه ترگمان]بررسی های خزندگان جدید، طبیعت شکننده بسیاری از مردم خزنده را آشکار می کند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خزنده جدید نشان دهنده ماهیت شکننده بسیاری از جمعیت خزنده است