1. This means that there will be a repartition in the pattern or a string of events that will "appear" to happen one after the other.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که در الگو یا رشته ای از وقایعی رخ خواهد داد که به نظر می رسد یکی پس از دیگری رخ دهد
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که در الگوی یا رشته ای از حوادثی که ظاهر می شود یک بعد از دیگری وجود خواهد داشت
2. Any time you repartition your hard drive, you run the risk of destroying the data on the original partitions.
[ترجمه ترگمان]هر زمان که دیسک سخت خود را باز می کنید، خطر از بین رفتن داده ها روی افرازهای اصلی را اجرا می کنید
[ترجمه گوگل]هر بار که دیسک سخت خود را دوباره تقسیم کنید، خطر ربودن اطلاعات در پارتیشن های اصلی را اجرا می کنید
3. Penetration: Maximum penetration, useful penetration, repartition of the penetration.
[ترجمه ترگمان]نفوذ: حداکثر نفوذ، نفوذ مفید، repartition نفوذ
[ترجمه گوگل]نفوذ حداکثر نفوذ، نفوذ مفید، تقسیم مجدد نفوذ
4. What software can be used to repartition the drive without reformatting and reloading all of the software on the drive?
[ترجمه ترگمان]کدام نرم افزار را می توان برای راه اندازی درایو بدون reformatting و دوباره بارگذاری مجدد همه نرم افزارهای مورد استفاده قرار داد؟
[ترجمه گوگل]چه نرم افزاری می تواند برای انتقال مجدد از درایو بدون تغییر مجدد و بارگذاری مجدد تمام نرم افزار بر روی درایو استفاده شود؟
5. It letsyou repartition your hard disk without destroying the data already on it.
[ترجمه ترگمان]دیسک سخت شما را بدون نابود کردن داده ها در حال حاضر بر روی آن قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد که هارد دیسک خود را بدون تغییر اطلاعات موجود در آن، مجدد کنید
6. Excellent bright, levelling, metal repartition and good covering power.
[ترجمه ترگمان]درخشان، درخشان، metal و قدرت مخفی
[ترجمه گوگل]عالی روشن، سطح، مجدد فلز و قدرت پوشش خوب
7. DB2 High Performance Unload can also repartition data and help speed backup and recovery operations by enabling unload and recovery of single tables from a full database backup.
[ترجمه ترگمان]DB۲ عملکرد بالا نیز می تواند داده ها را کاهش داده و به تسریع عملیات پشتیبانی و بازیابی سرعت با قادر ساختن تخلیه و بازیابی جداول در یک پشتیبان کامل پایگاه داده کمک کند
[ترجمه گوگل]Unload DB2 High Performance همچنین می تواند داده ها را مجدد و کمک به سرعت عملیات پشتیبان گیری و بازیابی با فعال کردن بارگیری و بازیابی جداول تنها از یک پشتیبان کامل پایگاه داده
8. And say you're unable to repartition the drive due to critical data hanging out at hdb
[ترجمه ترگمان]و می گویید که شما نمی توانید رانندگی را به خاطر داده های بحرانی آویزان کنید که در hdb آویزان می شوند
[ترجمه گوگل]و می گویند نتوانستید درایو را به دلیل داده های حیاتی که در hdb حلق آویز شده است، مجددا به اشتراک بگذارید
9. Please find below the Repartition Table of the CEC (Ladies) Department for the 071 Season, we do need your help to send your correspondences to the right person.
[ترجمه ترگمان]لطفا در زیر فهرست repartition جدول (خانم ها)برای فصل ۰۷۱ پیدا کنید، ما به کمک شما برای ارسال correspondences تان به فرد مناسب نیاز داریم
[ترجمه گوگل]لطفا در زیر جدول بازپرداخت اداره CEC (خانمها) برای فصل 071، ما به کمک شما نیاز داریم تا مکاتبات خود را با فرد مناسب ارسال کنید
10. Country " the feeder that is regarded to be social welfare and the repartition function that assume pair of money. "
[ترجمه ترگمان]این تغذیه کننده کشور \" کشوری است که به رفاه اجتماعی و عملکرد repartition در نظر گرفته می شود که یک جفت پول فرض می کند \"
[ترجمه گوگل]کشور فیدر است که به عنوان رفاه اجتماعی و تابع مجدد در نظر گرفته می شود که جفت پول را در نظر می گیرد '
11. You can also use InfoSphere Optim High Performance Unload to repartition or move data from one system to another, which significantly reduces the outage time for end users.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توانید از InfoSphere عملکرد بالا برای repartition یا انتقال داده از یک سیستم به سیستم دیگر استفاده کنید، که به طور قابل توجهی زمان خروج کاربران نهایی را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید InfoSphere Optim High Performance Unload را برای بازپرداخت یا انتقال داده ها از یک سیستم به یک دیگر استفاده کنید، که به طور قابل توجهی زمان خاموش شدن را برای کاربران نهایی کاهش می دهد
12. Social security is on the economic scenic of human society gradually with income repartition part just about.
[ترجمه ترگمان]امنیت اجتماعی در وضعیت اقتصادی جامعه انسانی به تدریج با درآمد حاصل از درآمد حاصل می شود
[ترجمه گوگل]امنیت اجتماعی بر روی چشم انداز اقتصادی جامعه انسانی به تدریج با بخش بازپرداخت درآمد تقریبا در حدود است
13. Generally speaking, abroad LP(limited partner) every want to the end of the year redemptive one part, in order to have him industry need perhaps invests capital repartition .
[ترجمه ترگمان]به طور کلی speaking (شریک محدود)هر یک مایل به پایان سال (شریک محدود)است، به منظور اینکه او به صنعت نیاز داشته باشد شاید سرمایه لازم را سرمایه گذاری کند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، در خارج از کشور LP (شریک محدود) هرکدام بخواهید تا پایان سال بخشی از بازخرید را بخاطر داشته باشید، به این ترتیب که نیاز او به صنعت، بازپرداخت سرمایه را سرمایه گذاری می کند
14. The effluent will arrive into a homogenization and buffer tank after flowing through the coarse and fine screen, and then be pumped to the coagulation and repartition structure.
[ترجمه ترگمان]The به مخزن homogenization و buffer بعد از جریان از طریق صفحه درشت و تمیز وارد خواهد شد و سپس به the انعقاد و repartition پمپ خواهد شد
[ترجمه گوگل]بعد از رسیدن از روی صفحه نمایش درشت و ضخیم، پساب به مخزن همگن سازی و مخزن بافر وارد می شود و سپس به ساختار انعقاد و مجدد پمپ می شود