کانری ها، شراب محصول جزایر کاناری
canaries
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• canary islands, group of islands in the atlantic ocean near the northwest coast of africa
جملات نمونه
1. There're three beautiful canaries on the tree.
[ترجمه ترگمان]سه تا پرنده زیبا روی درخت هستند
[ترجمه گوگل]سه کانری زیبا در درخت وجود دارد
[ترجمه گوگل]سه کانری زیبا در درخت وجود دارد
2. But canaries are idiots of smell and wizards of hearing and love.
[ترجمه ترگمان]اما قناری بوی smell و جادوگرهای شنوایی و عشق هستند
[ترجمه گوگل]اما قناری ها احمق ها و جادوگران شنیدن و عشق هستند
[ترجمه گوگل]اما قناری ها احمق ها و جادوگران شنیدن و عشق هستند
3. When the canaries stopped singing, the miners knew it was time to get out of there.
[ترجمه ترگمان]وقتی که دو قناری دیگر آواز خواندن را قطع کردند، معدنچیان می دانستند که وقت آن رسیده است که از آنجا خارج شوند
[ترجمه گوگل]زمانی که کانری ها آواز خواندن را متوقف کردند، معدنچیان می دانستند که وقت آن رسیده است که از آن خارج شود
[ترجمه گوگل]زمانی که کانری ها آواز خواندن را متوقف کردند، معدنچیان می دانستند که وقت آن رسیده است که از آن خارج شود
4. He keeps canaries, diamond doves and a pair of quails.
[ترجمه ترگمان]او قناری، کبوتر الماس و یک جفت quails را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]او قناری ها، کمان الماس و یک جفت بلدرچین را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]او قناری ها، کمان الماس و یک جفت بلدرچین را نگه می دارد
5. Now let's give the Canaries a good pasting.
[ترجمه ترگمان]حالا اجازه دهید the را به یک خمیر خوب تبدیل کنیم
[ترجمه گوگل]حالا بگذارید قناری ها را خوب بخورند
[ترجمه گوگل]حالا بگذارید قناری ها را خوب بخورند
6. Then a few weeks ago, after the Arse/Scouse/Canaries debacles, I lost it.
[ترجمه ترگمان]چند هفته پیش، بعد از the \/ Scouse \/ Canaries debacles، من آن را از دست دادم
[ترجمه گوگل]سپس چند هفته پیش، پس از سقوط Ass / Scouse / Canaries، من آن را از دست دادم
[ترجمه گوگل]سپس چند هفته پیش، پس از سقوط Ass / Scouse / Canaries، من آن را از دست دادم
7. In the war my Grannie's canaries were blown through the window and on to the street.
[ترجمه ترگمان]در جنگ، قناری من از پنجره و پنجره به طرف خیابان حرکت کرده بودند
[ترجمه گوگل]در جنگ، قناری های گرانشی من از طریق پنجره و به خیابان پرتاب شد
[ترجمه گوگل]در جنگ، قناری های گرانشی من از طریق پنجره و به خیابان پرتاب شد
8. For example, airlines never ship leopards and canaries on the same flight.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، خطوط هوایی هرگز پلنگ و قناری را در یک پرواز همراهی نمی کنند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، هواپیماهای بدون سرنشین در حال پرواز در لئوپارد و کانری ها نیستند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، هواپیماهای بدون سرنشین در حال پرواز در لئوپارد و کانری ها نیستند
9. The two little sisters had carried the canaries in their cage out on the balcony.
[ترجمه ترگمان]دو خواهر کوچک، قناری خود را در قفسش داشتند و از بالکن بیرون می بردند
[ترجمه گوگل]دو خواهر کوچک در کانال های خود را روی بالکن حمل می کردند
[ترجمه گوگل]دو خواهر کوچک در کانال های خود را روی بالکن حمل می کردند
10. Bill: What a beautiful pair of canaries! How long have you had them?
[ترجمه ترگمان]! چه جفت قشنگی چند وقته اونا رو داری؟
[ترجمه گوگل]بیل چه جالب از قناری ها! چه مدت آنها را داشته اید؟
[ترجمه گوگل]بیل چه جالب از قناری ها! چه مدت آنها را داشته اید؟
11. Two beautiful canaries are sung inside the cage.
[ترجمه ترگمان]دو قناری زیبا داخل قفس می خوانند
[ترجمه گوگل]دو قناری زیبا در داخل قفس آواز می خوانند
[ترجمه گوگل]دو قناری زیبا در داخل قفس آواز می خوانند
12. That would give the canaries something to sing about.
[ترجمه ترگمان] این به قناری یه چیزی میده که در موردش آواز بخونه
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که قناری ها چیزی بخوانند
[ترجمه گوگل]این باعث می شود که قناری ها چیزی بخوانند
13. Old World finches: e . g canaries and serins.
[ترجمه ترگمان]finches دنیای قدیم: e * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه گوگل]سال نو مبارک قناری ها و سرین ها
[ترجمه گوگل]سال نو مبارک قناری ها و سرین ها
14. Elderly men gather in public gardens with their canaries to discuss the news of the day.
[ترجمه ترگمان]Elderly با قناری خود در باغ های عمومی جمع می شوند تا درباره اخبار روز بحث کنند
[ترجمه گوگل]مردان سالمند در باغ های عمومی با کانری های خود برای بحث در مورد اخبار روز جمع می شوند
[ترجمه گوگل]مردان سالمند در باغ های عمومی با کانری های خود برای بحث در مورد اخبار روز جمع می شوند
کلمات دیگر: