second person

1. 'Are' is the second person plural of the verb 'to be'.

[ترجمه ترگمان]این دومین شخص جمع است که باید باشد
[ترجمه گوگل]'آیا' دومین فرد از فعل 'بودن' است

2. In situations where the second person was the farmer's wife there could be physical limitations to the amount of assistance given.

[ترجمه ترگمان]در شرایطی که دومین فرد، همسر کشاورز بود، می توانست محدودیت های فیزیکی برای مقدار کمکی که در اختیار داشت وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]در شرایطی که شخص دوم همسر مزرعه بود، ممکن است محدودیت های فیزیکی برای میزان کمک ارائه شده وجود داشته باشد

3. The divinity of the second person of the trinity is then understood with reference to the other two persons of the trinity.

[ترجمه ترگمان]الوهیت شخص دوم ترینیتی با اشاره به دو نفر دیگر از تثلیث درک می شود
[ترجمه گوگل]سپس الوهیت فرد دوم تثلیث با اشاره به دو نفر دیگر از تثلیث قابل درک است

4. Every second person in the world has got them.

[ترجمه ترگمان]هر فرد دیگری در دنیا آن ها را گرفته است
[ترجمه گوگل]هر دوم شخص در جهان آنها را دریافت کرده است

5. The second person stood with his right foot and right shoulder against the wall.

[ترجمه ترگمان]شخص دوم با پای راستش و شانه راستش به دیوار تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]شخص دوم با پای راست و شانه راستش مقابل دیوار ایستاد

6. Known as a Customer Assistant, the second person performs the former guards' duties.

[ترجمه ترگمان]نفر دوم که به عنوان دستیار مشتری شناخته می شود، وظایف محافظان سابق را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]دومین شخص شناخته شده به عنوان دستیار مشتری، وظایف محافظان پیشین را انجام می دهد

7. Doctors believe that Jensen is only the second person with Down syndrome to receive a heart and lung transplant.

[ترجمه ترگمان]پزشکان معتقدند که جنسن دومین فرد مبتلا به سندرم داون است که قلب و پیوند ریه را دریافت می کند
[ترجمه گوگل]پزشکان بر این باورند که جانسن تنها فرد دوم با سندرم داون برای دریافت پیوند قلب و ریه است

8. George C. Scott became the second person to refuse his award (Best Actor in 1970 for Patton), at the 43rd Academy Awards ceremony.

[ترجمه ترگمان]جورج سی اسکات دومین نفر بود که در مراسم اهدای جوایز اسکار موفق به دریافت جایزه اسکار شد (به عنوان بهترین بازیگر مرد در سال ۱۹۷۰)
[ترجمه گوگل]جورج سی اسکات دومین شخص برای جلب رضایت او (جایزه بهترین بازیگر در سال 1970 برای پاتون) در مراسم افتتاحیه 43 جایزه اسکار شد

9. You next ask a second person to name ANY number from 1 to 5

[ترجمه ترگمان]بعد از شما از فرد دوم بخواهید هر عددی از ۱ تا ۵ را نام ببرید
[ترجمه گوگل]بعدا یک شخص ثالث برای نام هر شماره از 1 تا 5 بپرسید

10. In the first line, the second person and the first person counted from left end are my tutors Dr.

[ترجمه ترگمان]در خط اول، شخص دوم و اولین نفری که از سمت چپ شمارش شدند، معلم خصوصی من هستند
[ترجمه گوگل]در خط اول، شخص دوم و اولین نفر از سمت چپ شمارش شده، آموزگار من هستند دکتر

11. I'm the second person in charge in my family.

[ترجمه ترگمان]من دومین نفری هستم که در خانواده ام هستم
[ترجمه گوگل]من دومین فرد مسئول در خانواده ام هستم

12. Second person: Main body, perceptions of British life before you came to Britain.

[ترجمه ترگمان]نفر دوم: بدنه اصلی، ادراکات از زندگی بریتانیا قبل از اینکه شما به بریتانیا برسید
[ترجمه گوگل]شخص دوم شخص اصلی، ادراکات زندگی بریتانیا قبل از اینکه به بریتانیا برسد

13. While the first and the second person pronouns mainly perform deictic functions, the third person pronoun is of anaphoric reference in a text.

[ترجمه ترگمان]در حالی که اولین و دومین شخص به طور عمده توابع deictic را اجرا می کند، شخص ثالث (pronoun)مرجع anaphoric در یک متن است
[ترجمه گوگل]در حالی که ضمیرهای اول و دوم، عمدتا عملکردهای دینی را انجام می دهند، ضمیر سوم شخص، در یک متن، از مرجع دینی است

14. Till today, I'v never found a second person whose name is Boton.

[ترجمه ترگمان]تا امروز من شخص دیگری را پیدا نکرده ام که اسمش Boton است
[ترجمه گوگل]تا امروز، من هرگز یک شخص دوم را که نام آن Boton است پیدا نکردم

15. The second person came to the human world, have shown unusual the possessive and destruction.

[ترجمه ترگمان]فرد دوم به دنیای انسانی آمد، نشان داد که تملک و تخریب غیر عادی است
[ترجمه گوگل]شخص دوم به دنیای انسانی آمده است، غیرمعمول مالک و تخریب شده است

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

مترادف و متضاد

جملات نمونه