کلمه جو
صفحه اصلی

candidiasis


(پزشکی) کاندیدیاز (عفونت حاصله از مخمر جنس candida به ویژه candida albicans که در جاهای مرطوب پوست مثلا بین انگشتان یا زیر قنداق بچه رشد می کند)

انگلیسی به فارسی

(پزشکی) کاندیدیاز (عفونت حاصله از مخمر جنس Candida به‌ویژه Candida albicans که در جاهای مرطوب پوست برای مثال بین انگشتان یا زیر قنداق بچه رشد می‌کند )


انگلیسی به انگلیسی

• infection caused by a fungus of the genus candida

جملات نمونه

1. To what extent is vaginal candidiasis a sexually transmitted disease?
[ترجمه ترگمان]آیا واژن تا چه حد از یک بیماری مقاربتی ناشی می شود؟
[ترجمه گوگل]به چه میزان کاندیدیاز واژن یک بیماری انتقال یافته جنسی است؟

2. Conclusion plus with Sporanox treatment of recurrent vaginal candidiasis evident result is an effective treatment.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری به علاوه با اضافه کردن Sporanox of واژینال یا نتیجه مشهود، یک درمان موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری به همراه درمان Sporanox از واضح بودن واکنش واژینال کاندیدیازیس یک درمان مؤثر است

3. There are 11 cases of candidiasis, 6 cases mucormycosis and 2 cases of aspergillosis.
[ترجمه ترگمان]۱۱ مورد از candidiasis، ۶ مورد mucormycosis و ۲ پرونده of وجود دارد
[ترجمه گوگل]11 مورد کاندیدیازیس، 6 مورد mucormycosis و 2 مورد آسپرژیلوزیس وجود دارد

4. Disseminated candidiasis causes fever and symptoms in the organs affected by the disease (for example, blindness when it affects the eyes), and can be life threatening.
[ترجمه ترگمان]Disseminated candidiasis موجب تب و علائم در ارگان های مبتلا به این بیماری می شود (برای مثال، کوری در زمانی که بر چشم ها اثر می گذارد)و می تواند زندگی را تهدید کند
[ترجمه گوگل]کاندیدیاز منتشر شده باعث تب و علائم در اندام تحت تاثیر بیماری می شود (به عنوان مثال، کوری که در معرض چشم قرار می گیرد) و می تواند تهدید کننده زندگی باشد

5. There are two main types of candidiasis: localised disease (of the mouth and throat or of the vagina) and systemic disease (of the oesophagus, and disseminated disease).
[ترجمه ترگمان]دو نوع اصلی عبارتند از: بیماری موضعی (از دهان و گلو یا مهبل)و بیماری های سیستمیک (بیماری های شایع و بیماری های شایع)
[ترجمه گوگل]دو نوع از بیماری های موضعی کاندیدیازیس (دهان و گلو یا واژن) و بیماری سیستمیک (مری و بیماری منتشر) وجود دارد

6. Invasive fungal infections, especially candidemia and systemic candidiasis, have become a major cause of morbidity and mortality in the last few decades.
[ترجمه ترگمان]عفونت های قارچی به ویژه candidemia و candidiasis سیستمیک، به علت شیوع و مرگ و میر در چند دهه گذشته تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]عفونت های قارچی invasive، به خصوص کاندیدایی و کاندیدیازیس سیستمیک، در چند دهه گذشته عامل اصلی مرگ و میر بوده است

7. Candidiasis is a common mycosis, most of which is caused by the opportunistic fungal pathogen, albicans.
[ترجمه ترگمان]Candidiasis یک mycosis رایج است که بیشتر آن توسط پاتوژن قارچی opportunistic، albicans ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]کاندیدیازیس یک میکوز رایج است که بیشتر آن از طریق پاتوژن های قارچی opportunist، albicans ایجاد می شود

8. Systemic candidiasis requires treatment with systemic antifungal agents such as fluconazole, ketoconazole, itraconazole or amphotericin.
[ترجمه ترگمان]candidiasis سیستمی به درمان با عوامل ضد قارچ سیستمیک مانند fluconazole، ketoconazole، itraconazole و یا amphotericin نیاز دارد
[ترجمه گوگل]سیستمیک کاندیدیازیس نیاز به درمان با عوامل ضد قارچی سیستمیک مانند فلوکونازول، کتوکونازول، ایتراکونازول یا آمفوتریسین دارد

9. A few opportunistic infections and symptoms such as candidiasis of the mouth, throat or vagina (thrush), herpes zoster (shingles) and herpes simplex can be managed effectively through home-based care.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از عفونت ها و علائم نظیر candidiasis دهان، گلو یا مهبل (thrush)، تب خال تناسلی (shingles)و تب خال تناسلی را می توان به طور موثر از طریق مراقبت خانگی مدیریت کرد
[ترجمه گوگل]چند عارضه فرصتطلبانه و علائم مانند کاندیدیازیس دهان، گلو و واژن (thrush)، هرپس زوستر (زونا) و هرپس سیمپلکس می تواند به طور موثر از طریق مراقبت از خانه مدیریت شود

10. Oropharyngeal candidiasis due albicans is a frequent opportunistic infection of human immunodeficiency virus ( HIV ) - positive patients.
[ترجمه ترگمان]Oropharyngeal candidiasis (albicans candidiasis)ناشی از عفونت opportunistic مکرر ویروس نقص ایمنی انسانی (اچ آی وی)- - بیماران مبتلا به اچ آی وی - است
[ترجمه گوگل]کاندیدیازیس Oropharyngeal به علت albicans یک عفونت فرصتطلبانه از ویروس نقص ایمنی بدن (HIV) - بیماران مثبت است

11. Invasive candidiasis accounts for up to 15 to 30% of all nosocomial infections in critically ill patients.
[ترجمه ترگمان]Invasive candidiasis حدود ۱۵ تا ۳۰ درصد از تمام عفونت های nosocomial در بیماران وخیم را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]کاندیدیازیس تهاجمی تا 15 تا 30 درصد از همه عفونت های بیمارستانی در بیماران مبتلا به بیماری های بالقوه است

12. Most mycotic infections were candidiasis of lung.
[ترجمه ترگمان]بیشتر عفونت های mycotic candidiasis از شش بودند
[ترجمه گوگل]بیشترین عفونت های مک کوسی کاندیدیاز ریه می باشد

13. However, candidiasis tended to occur in the luteal phase of the menstrual cycle.
[ترجمه ترگمان]با این حال، candidiasis تمایل به رخ دادن در مرحله luteal از سیکل قاعدگی داشت
[ترجمه گوگل]با این حال، کاندیدیازیس تمایل داشت در فاز لوتئال چرخه قاعدگی رخ دهد

14. At present, there is no good explanation for the link between candidiasis, food intolerance and chemical sensitivity.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، هیچ توضیح خوبی برای ارتباط بین candidiasis، عدم تحمل غذا و حساسیت شیمیایی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر توضیح خوبی برای ارتباط بین کاندیدیازیس، عدم تحمل غذایی و حساسیت شیمیایی وجود ندارد

15. It could be that some underlying defect opens the way to both candidiasis and chemical sensitivity.
[ترجمه ترگمان]این می تواند این باشد که یک نقص اساسی راه را برای هر دو حساسیت candidiasis و شیمیایی باز می کند
[ترجمه گوگل]این می تواند باشد که برخی از نقص های زمینه ای راه را برای هر دو کاندیدیازیس و حساسیت شیمیایی باز می کند


کلمات دیگر: