کلمه جو
صفحه اصلی

secretory


معنی : ترشحی، تراوشی
معانی دیگر : تراوشگر، ترشح کننده، غده مترشحه

انگلیسی به فارسی

غده مترشحه، تراوشی، ترشحی


ترشحات، ترشحی، تراوشی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, having the function of, or pertaining to secretion; secreting.
اسم ( noun )
حالات: secretories
• : تعریف: a gland, vessel, or the like that secretes.

• producing a secretion, producing a discharge

مترادف و متضاد

ترشحی (صفت)
secretive, secretory

تراوشی (صفت)
secretive, secretory

پیشنهاد کاربران

secretory ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: ترشحی
تعریف: مربوط به ترشح


کلمات دیگر: