1. Voters have come back to a renascent Labour Party.
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان به حزب کارگر renascent بازگشته اند
[ترجمه گوگل]رأی دهندگان به یک حزب کارگر بازنشسته بازگشته اند
2. Not-for-profit organizations are renascent in social economic development whose healthy progressing relies on its management levels.
[ترجمه ترگمان]سازمان های غیرانتفاعی در توسعه اقتصادی اجتماعی renascent هستند که پیشرفت سالم آن ها به سطوح مدیریتی آن متکی است
[ترجمه گوگل]سازمان های غیر انتفاعی در توسعه اقتصادی اجتماعی تجدید نظر می کنند که پیشرفت سالم آن به سطوح مدیریت آن متکی است
3. The basal part of the renascent seedling is mauve.
[ترجمه ترگمان]قسمت اصلی از نهال های کاج ارغوانی است
[ترجمه گوگل]قسمت پایه نشائی بازدارنده میوه ای است
4. This is a significant force in a renascent economy and create a large number of employment opportunities.
[ترجمه ترگمان]این یک نیروی قابل توجه در اقتصاد renascent است و تعداد زیادی از فرصت های شغلی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]این یک نیروی قابل توجه در یک اقتصاد مستحکم است و تعداد زیادی از فرصت های اشتغال را ایجاد می کند
5. Jesus makes them renascent then, turn them into wanted look.
[ترجمه ترگمان]مسیح آن ها را renascent می کند، آن ها را تبدیل به ظاهر تحت تعقیب می کند
[ترجمه گوگل]عیسی پس از آن آنها را مجذوب می کند، آنها را به ظاهر مورد نظر تبدیل می کنند
6. As higher education of the independent college renascent by its unique advantages and convenient conditions for cultivating young students plays an irreplaceable role.
[ترجمه ترگمان]آموزش عالی دانشجویان مستقل با مزایای منحصر به فرد و شرایط مناسب برای پرورش دانش آموزان جوان، نقش غیرقابل تعویض را بازی می کند
[ترجمه گوگل]به عنوان آموزش عالی کالج مستقل با استفاده از مزایای منحصر به فرد و شرایط مناسب برای پرورش دانش آموزان جوان نقش غیر قابل جایگزینی ایفا می کند
7. All renascent oxygen is consumed for oxidizing metal anode to form metal oxide film.
[ترجمه ترگمان]همه اکسیژن renascent برای اکسید کردن آند فلزی برای تشکیل یک لایه اکسید فلزی مصرف می شوند
[ترجمه گوگل]اکسیژن مجدد برای اکسیده شدن آنزیم فلزی برای تولید اکسید فلزی مصرف می شود
8. Translation termination is the last step of protein biosynthesis, which contains hydrolysis of peptidyl-tRNA and release of renascent peptide.
[ترجمه ترگمان]اتمام ترجمه آخرین مرحله از biosynthesis پروتیین است که شامل هیدرولیز tRNA - tRNA و آزاد سازی پپتید renascent پپتید است
[ترجمه گوگل]Termination ترجمه آخرین مرحله از بیوسنتز پروتئین است که شامل هیدرولیز peptidyl-tRNA و انتشار پپتید مجدد است
9. Want serious analysis only actually, found by the reason of K, still can have a renascent day.
[ترجمه ترگمان]یک تجزیه و تحلیل جدی نیاز دارید، تنها در واقع، که به دلیل K پیدا می شود، هنوز هم می تواند یک روز renascent داشته باشد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل جدی فقط در واقع، به علت K، یافت می شود، هنوز هم می تواند یک روز عود کند
10. It can't make secondary injury of the wound and renascent skin.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث آسیب ثانویه به زخم و پوست renascent نمی شود
[ترجمه گوگل]این نمیتواند آسیب دوم زخم و پوست مجددا ایجاد کند
11. And each other of trojan of a lot of pairs of processes is surveillance now, mutual and renascent .
[ترجمه ترگمان]و در حال حاضر هر یک از چندین جفت از این فرایندها تحت نظارت هستند، دو طرفه و renascent
[ترجمه گوگل]و هر یک از تروجان بسیاری از جفت فرآیندهای نظارت اکنون، متقابل و مجذوب است
12. The Los Angeles Olympics became a spectacular dramatization of a renascent American entrepreneurial energy and optimism.
[ترجمه ترگمان]المپیک لس آنجلس به گونه ای چشمگیر از انرژی و خوش بینی renascent آمریکایی renascent شد
[ترجمه گوگل]مسابقات المپیک لس آنجلس یک نمایشگر دیدنی و جذاب از انرژی تجدید پذیر و کارآفرینی آمریکایی و خوش بینی بود
13. With the elevation of the integrated power of China, nationalism turns to renascent tendency.
[ترجمه ترگمان]با ارتقا قدرت یکپارچه چین، ناسیونالیسم به گرایش renascent تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]با افزایش قدرت یکپارچه چین، ملی گرایی تبدیل به گرایش مجدد می شود