1. My dictionary tells me that a semite is one who hails from a country where semitic languages are spoken.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ لغت من به من می گوید که a کسی است که اهل کشوری است که زبان های semitic صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت من به من می گوید که یک نیمی از کشورهایی است که از زبان کشوری صحبت می کند
2. Henry Ford a militant anti - Semite that published La Juiverie Internationale, created the Ford Foundation in 193
[ترجمه ترگمان]هنری فورد یک ضد سامی بود که La Juiverie Internationale را منتشر کرد و بنیاد فورد را در ۱۹۳ قرار داد
[ترجمه گوگل]هنری فورد یک ضد سامی ستیزه جو بود که La Juiverie Internationale را منتشر کرد و بنیاد Ford را در 193 تاسیس کرد
3. He's a racist and an anti - Semite and a prick.
[ترجمه ترگمان]اون یه نژاد پرست و یه -
[ترجمه گوگل]او یک نژادپرست و ضد سامی و یک جوجه است
4. I got an email today that said 6 Frodo Baggins was an anti - Semite.
[ترجمه ترگمان]امروز یک ایمیل دریافت کردم که گفت: شش فرودو بگینز یک Semite بود
[ترجمه گوگل]من امروز ایمیل فرستادم که گفت 6 فردوسی Baggins ضد سامی بود
5. If it were, I myself would be an anti - Semite.
[ترجمه ترگمان]اگه اینطور باشه، من خودم یه - ضد Semite
[ترجمه گوگل]اگر اینطور بود، من خودم ضد سامی بودم