کلمه جو
صفحه اصلی

thunderous


معنی : رعد اسا، صاعقه وار، تندردار
معانی دیگر : پر تندر، پر رعد و برق، تندرین

انگلیسی به فارسی

تندردار، رعد اسا، صاعقه وار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: thunderously (adv.)
• : تعریف: producing a sound of or like thunder.

- The cast was given a thunderous ovation when the play ended.
[ترجمه ترگمان] هنگامی که نمایشنامه به پایان رسید، کف زدند
[ترجمه گوگل] هنگامی که بازی به پایان رسید، بازیگران یک تخم گذار رعد و برق داشتند

• producing thunder or a noise like thunder, resounding, booming
a thunderous noise is very loud and deep.

مترادف و متضاد

رعد اسا (صفت)
thundering, thunderous

صاعقه وار (صفت)
thunderous

تندر دار (صفت)
thunderous

جملات نمونه

1. She made her entry to the sound of thunderous applause.
[ترجمه ترگمان]او صدای تشویق و تشویق او را شنید
[ترجمه گوگل]او ورود خود را به صدای تشویق رعد و برق کرد

2. Cole scored with a thunderous left-foot drive.
[ترجمه ترگمان]\"کول\" با یک حرکت thunderous left بازی را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]کول با یک راننده ی راننده چپ رکاب زد

3. His speech was greeted with thunderous applause .
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او با تشویق و تشویق فراوان روبهرو شد
[ترجمه گوگل]سخنرانی او با تشویق و تندرستی به سر می برد

4. The audience responded with thunderous applause.
[ترجمه ترگمان]حضار با تحسین و تحسین به او پاسخ دادند
[ترجمه گوگل]تماشاگران با تشویق ریشتری پاسخ دادند

5. The audience loaded the champion with thunderous applause.
[ترجمه ترگمان]حضار بار دیگر قهرمان را با تشویق و تشویق پر کردند
[ترجمه گوگل]تماشاگران قهرمان را با تشویق ریشتری بارگذاری کردند

6. Fans gave the rock group a thunderous ovation.
[ترجمه ترگمان]هواداران با تشویق و تشویق به گروه راک دست زدند
[ترجمه گوگل]طرفداران گروه راک را یک خرس ریش داشتند

7. They greeted him with thunderous applause.
[ترجمه ترگمان]هر دو با شور و شوق به او خوشامد گفتند
[ترجمه گوگل]آنها با تشویق و رحمت او را خوش آمد گفتند

8. He left the stage to thunderous applause.
[ترجمه ترگمان]او صحنه را به کف زدن ها و کف زدن ها تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]او مرحله را به اعترافات رعد و برق ترک کرد

9. When he reached the top, a thunderous cheer went up.
[ترجمه ترگمان]وقتی به قله رسید شاد و شاد به راه افتاد
[ترجمه گوگل]وقتی او به بالا رسید، یک تشویق وحشت زده شد

10. The announcement was greeted with thunderous applause.
[ترجمه ترگمان]این اعلامیه با تشویق و تشویق thunderous مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این اعلامیه با تشویق وحشیانه ای خوش آمد گفت

11. There was a thunderous crash as the door was smashed in.
[ترجمه ترگمان]وقتی در باز شد، صدای مهیبی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]در حالی که درب درهم شکستن یک تصادف رعد و برق وجود داشت

12. Jem's impromptu speech met with thunderous applause.
[ترجمه ترگمان]آخرین سخنرانی جم s با شور و شوق شروع به صحبت کرد
[ترجمه گوگل]سخنرانی بی نظیر جیم با اعتراضات رعد و برق ملاقات کرد

13. The cries of protest are lost in thunderous applause, and then a hush descends.
[ترجمه ترگمان]فریادهای اعتراض در تشویق رعد و برق از بین می رود، و سپس سکوتی فرو می نشیند
[ترجمه گوگل]فریاد اعتراض در کف زدن ریشخند گم می شود، و پس از آن سقوط می کند

14. Farrakhan entered the Palladium to a thunderous standing ovation.
[ترجمه ترگمان]Farrakhan با کف زدن بر کف Palladium وارد شد
[ترجمه گوگل]فرخاهان به پالادیوم وارد شد تا اووارد رعد و برق

15. Control over the full range from thunderous chords to glittering passage work to a mere whisper of a pianissimo was total.
[ترجمه ترگمان]در محوطه پر از آهنگ های رعد و برق تا یک زمزمه معمولی دیگر به صورت یک زمزمه مانند یک نجوا تبدیل شده بود
[ترجمه گوگل]کنترل کامل طیف گسترده ای از آکورد های رعد و برق به کارهای پر زرق و برق و به طور عجیب و غریب از pianissimo در کل بود

پیشنهاد کاربران

با صدای بلند و پر هیجان تشویق کردن


کلمات دیگر: