کلمه جو
صفحه اصلی

wood sorrel


معنی : ترشک درختی
معانی دیگر : (گیاه شناسی) شبدر ترشک، ترشک درختی (جنس oxalis تیره ی oxalidaceae)

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) ترشک درختی ( Oxalis )


چوب چوب، ترشک درختی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various related, creeping, woodland plants of Europe and North America that have heart-shaped compound leaves, containing oxalic acid, and bear white, pink, or yellow flowers.

مترادف و متضاد

ترشک درختی (اسم)
sorrel tree, wood sorrel

جملات نمونه

1. There are many woodland flowers, such as wood sorrel, bluebell, fox glove and wood anemone.
[ترجمه ترگمان]گل های جنگلی بسیار جنگلی هستند که مانند ترشک wood و bluebell چوب و لاله چوب
[ترجمه گوگل]بسیاری از گل های جنگلی وجود دارد، مانند گلابی چوب، گلوله زدن، دستکش روباه و چوب گلابی

2. Here he had rooted up the moss and wood sorrel.
[ترجمه ترگمان]در اینجا خود را بر اسب کرند و wood میخکوب کرده بود
[ترجمه گوگل]در اینجا او مرغ و گوشت چوب را ریشه کرد

3. But the fragrant dank beckoned with wild garlic, wood sorrel and magnolia still tight in the bud.
[ترجمه ترگمان]اما رایحه مرطوب و مرطوب که بوی تند سیر می داد، از درخت ترشک و ماگنولیا، که هنوز در غنچه بود، اشاره کرد
[ترجمه گوگل]اما ذرت معطر با سیر وحشی، چوب پشمالو و ماگنولیا هنوز در جوانه تنگ شده اند

4. Cooks use their fingertips to pluck, fold and position single leaves of wood sorrel into a coat that is place over hand-scraped beef tartare. Juniper dust, left, and tarragon paste are on the plate.
[ترجمه ترگمان]Cooks از نوک انگشتان خود برای کشیدن، جمع کردن و پست کردن برگ های سوزنی چوبی که روی گوشت گاو در دست است استفاده می کنند Juniper dust، چپ و خمیر tarragon روی صفحه هستند
[ترجمه گوگل]آشپزها از نوک انگشتان خود برای کشیدن، مرتب کردن و قرار دادن برگهای یکنواخت چوب در یک کت استفاده می کنند که محل تارتار گوشت گوساله است گرد و غبار گرد و غبار، چپ و خمیر ترخون در صفحه قرار دارند

5. Oxalic acid: Colourless, crystalline, toxic carboxylic acid found in many plants, especially rhubarb, wood sorrel, and spinach.
[ترجمه ترگمان]اسید Oxalic: colourless، crystalline، سمی کربوکسیلیک در بسیاری از گیاهان، به ویژه ریواس، چوبی و اسفناج یافت می شود
[ترجمه گوگل]اسید اسکالیک اسید کربوکسیلیک بی رنگ، کریستالی و سمی موجود در بسیاری از گیاهان، به خصوص رباربر، چوب پشمالو و اسفناج

6. Especially to some malignant weed like Desmodium triflorum, creeping wood sorrel and Hydrocotyle sibthorpioides.
[ترجمه ترگمان]به خصوص برای بعضی از علف های شرور مثل Desmodium triflorum و wood creeping و Hydrocotyle sibthorpioides
[ترجمه گوگل]به خصوص به برخی از علف های هرز مزمن مثل Desmodium triflorum، Sorrel چوب خزنده و Sibthorpioides Hydrocotyle


کلمات دیگر: