1. The Pope had no great sympathy for the secularized West.
[ترجمه ترگمان]پوپ همدردی بزرگی نسبت به secularized غربی نداشت
[ترجمه گوگل]پاپ همدردی زیادی با غرب غرب نداشت
2. He claims that Western secularized society makes it difficult to live as a Christian.
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که زندگی به عنوان یک مسیحی به سختی زندگی می کند
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که جامعه سکولار غربی دشوار است که به عنوان یک مسیحی زندگی کند
3. Is the country more secularized nowadays?
[ترجمه ترگمان]امروزه کشور دیگر secularized است؟
[ترجمه گوگل]آیا این کشور در حال حاضر بیشتر سکولار شده است؟
4. The world has been secularizing at the expense of organized religion. The increase of secular people, including atheists, agnostics and freethinkers, represents a great challenge to the God-based religion. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]جهان به هزینه مذهب سازمان یافته به این کشور secularizing افزایش مردم سکولار، از جمله ملحدان، agnostics و آزاداندیشان، چالش بزرگی را برای مذهب مبتنی بر خدا نشان می دهد دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]دنیای عجیب و غریب در هزینه دین سازمان یافته است افزایش مردم سکولار، از جمله بیخدانان، عرفان ها و آزاد اندیشان، چالش بزرگی برای مذهب مبتنی بر خداست دکتر T P Chia
5. The modern attempt to secularize civilizations is really an attempt to substitute new religions for old.
[ترجمه ترگمان]تلاش مدرن برای secularize تمدن ها واقعا تلاشی برای جایگزینی ادیان جدید به سن پیری است
[ترجمه گوگل]تلاش مدرن برای سکولاریسم تمدن ها واقعا تلاش برای جایگزینی ادیان جدید برای قدیمی است
6. To change to lay status ; secularize.
[ترجمه ترگمان]برای تغییر وضعیت، secularize
[ترجمه گوگل]برای تغییر وضع وضعیت سکولار کردن
7. Part 2: The reception of Xiaoshan Ci in Yuan Dynasty shows the secularize trend.
[ترجمه ترگمان]بخش ۲: پذیرش Xiaoshan Ci در دودمان یوآن روند صعودی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]قسمت 2 پذیرش Xiaoshan Ci در سلسله یوان نشان دهنده روند سکولار است
8. Art and life came closer each other, therefore, the aesthetic activities in 1990's appeared the trend of secularize.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، هنر و زندگی به یکدیگر نزدیک تر شدند، بنابراین فعالیت های زیبایی شناسی در دهه ۹۰ گرایش of را نشان دادند
[ترجمه گوگل]هنر و زندگی یکدیگر را در هم آمیختند، بنابراین فعالیت های زیباییشناسی در سال 1990 به نظر می رسد روند سکولار شدن
9. In the forth part, I mainly analyze the cause that give rise to secularize standards of moral value of novels in 1990s.
[ترجمه ترگمان]در بخش چهارم، من به طور عمده علت افزایش استانداردهای اخلاقی رمان در دهه ۱۹۹۰ را تجزیه و تحلیل می کنم
[ترجمه گوگل]در قسمت چهارم، من عمدتا علت را تحلیل می کنم که سبب سکولاریسم ارزش های اخلاقی رمان ها در دهه 1990 می شود