کلمه جو
صفحه اصلی

accented


تکیه صدا، علامت تکیه صدا(بدین شکل')، لهجه، تلفظ، تاکید، تشدید، (در شعر)مد( madd )، صدا یا اهنگ اکسان(فرانسه)، (. vt ): باتکیه تلفظ کردن، تکیه دادن، تاکید کردن، اهمیت دادن

انگلیسی به انگلیسی

• emphasized, stressed, accentuated
language or speech that is accented is spoken with a particular accent.

جملات نمونه

1. He spoke in heavily accented English.
[ترجمه ترگمان]با لهجه غلیظ انگلیسی صحبت می کرد
[ترجمه گوگل]او به شدت با انگیزه انگلیسی صحبت کرد

2. I spoke rather good, but heavily accented English.
[ترجمه ترگمان]من نسبتا خوب صحبت کردم، اما با لهجه غلیظ انگلیسی صحبت کردم
[ترجمه گوگل]من نسبتا خوب صحبت کردم، اما به شدت انگلیسی تکان دادم

3. The side tables were accented by fresh flower arrangements.
[ترجمه ترگمان]میزه ای کناری با نظم تازه گل تزیین شده بودند
[ترجمه گوگل]جداول جانبی با ترتیبات گل تازه تأکید شده است

4. Police donned a black version, accented with a red stripe down the front.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک نسخه سیاه به تن کرد و با نواری قرمز در جلو اشاره کرد
[ترجمه گوگل]پلیس یک نسخه سیاه و سفید داشت و با خط قرمز در مقابل جلوی چهره قرار گرفت

5. The downtown Dallas skyline is accented in green and blue and red neon.
[ترجمه ترگمان]خط افق مرکز شهر دالاس بر روی چراغ های سبز و آبی و قرمز تاکید دارد
[ترجمه گوگل]خط دفاعی مرکز شهر دالاس در نئون سبز و آبی و قرمز برجسته است

6. Her English was strongly accented but quite intelligible.
[ترجمه ترگمان]انگلیسی حرف می زد، اما کاملا قابل فهم بود
[ترجمه گوگل]انگلیسیش شدیدا تظاهر کرد اما کاملا قابل فهم بود

7. He spoke heavily accented English.
[ترجمه ترگمان]با لهجه غلیظ انگلیسی حرف می زد
[ترجمه گوگل]او زبان انگلیسی با شدت زیاد صحبت کرد

8. For unknown accented speech, by means of the logarithmic scores associated with each system and the maximum likelihood criterion, automatic accent classification of non-native speech can be made.
[ترجمه ترگمان]برای گفتار accented نامعلوم، با استفاده از امتیازات لگاریتمی همراه با هر سیستم و معیار حداکثر احتمال، طبقه بندی خودکار لهجه غیر بومی می تواند ساخته شود
[ترجمه گوگل]برای گفتار ناشناخته با استفاده از نمرات لگاریتمی مرتبط با هر سیستم و معیار حداکثر احتمال، طبقه بندی خودکار لهجه از گفتار غیر مادری می تواند انجام شود

9. This is a light green luster glass accented with silver paint.
[ترجمه ترگمان]این یک شیشه درخشندگی سبز روشن با رنگ نقره ای است
[ترجمه گوگل]این یک شیشه سبز سبک سبز با رنگ نقره ای است

10. The test will not include punctuations, accented letters or other symbols.
[ترجمه ترگمان]این تست شامل حروف punctuations، letters یا علایم دیگر نمی شود
[ترجمه گوگل]آزمون نشانه گذاری، حروف چکیده و سایر نمادها را شامل نمی شود

11. All spaces, punctuation, accented characters, and any other non-ASCII characters are replaced with %xx encoding, where xx is equivalent to the hexadecimal number representing the character.
[ترجمه ترگمان]تمام فضا، نقطه گذاری، نویسه های accented، و هر گونه نویسه های غیر اسکی دیگری با % s به رمز گذاری جایگزین می شوند، که در آن … برابر با عدد hexadecimal است که نشان دهنده شخصیت است
[ترجمه گوگل]تمام فضاهای، نشانه گذاری، کاراکترهای علامت گذاری شده و هر علامت غیر از ASCII دیگر با کدگذاری٪ ​​xx جایگزین می شوند، جایی که xx برابر با عدد هگزادسیمال است که نشان دهنده شخصیت است

12. The accented vowels assonated in this poem.
[ترجمه ترگمان]حروف صدادار accented در این شعر گنجانده شده اند
[ترجمه گوگل]صداهای لهجه شده در این شعر متمایز شده است

13. Wednesday through Friday also accented quick insights and flashes of wisdom.
[ترجمه ترگمان]چهارشنبه تا جمعه هم با بینش های سریع و flashes از عقل همخوانی دارد
[ترجمه گوگل]چهارشنبه تا جمعه نیز بینش های سریع و چشمک های عقل را تکان داد

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. naturally, then, she accented a simple plaid shirtdress with an off-beat turquoise-studded belt.
[ترجمه ترگمان]به طور طبیعی، او با یک کمربند آبی فیروزه ای رنگش، با یک کمربند آبی که از آن بیرون زده بود، صحبت کرد
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، پس از آن، او یک shirtdress plaid ساده با کمربند فیبر نگین دار خاموش ضخامت لهجه

پیشنهاد کاربران

accented ( موسیقی )
واژه مصوب: تأکیددار
تعریف: ویژگی نغمه‏ای که دارای تأکید باشد

مؤکد


کلمات دیگر: