• a remark or incident that accidentally makes someone look foolish can be referred to as a banana skin; an informal expression.
banana skin
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. I slipped on a banana skin.
[ترجمه M. M. Z] من رفتم روی یک پوست موز و سر خوردم
[ترجمه ترگمان] من روی یه پوست موز لیز خوردم[ترجمه گوگل]روی پوست موز لیز خوردم
2. The new tax has proved to be a banana skin for the government.
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که مالیات جدید برای دولت یک پوست موز است
[ترجمه گوگل]مالیات جدید ثابت کرده است که پوست موز برای دولت است
[ترجمه گوگل]مالیات جدید ثابت کرده است که پوست موز برای دولت است
3. When he slipped on a banana skin it was enough to make a cat laugh.
[ترجمه ترگمان]وقتی او روی یک پوست موز لیز خورد، کافی بود که یک گربه را به خنده بیندازد
[ترجمه گوگل]وقتی او روی پوست موز لیز خورد ، کافی بود یک گربه را بخنداند
[ترجمه گوگل]وقتی او روی پوست موز لیز خورد ، کافی بود یک گربه را بخنداند
4. The boy booted the banana skin to the garbage heap.
[ترجمه ترگمان]پسرک پوست موز را به روی توده زباله انداخت
[ترجمه گوگل]پسر پوست موز را به انبوه زباله ها بوت کرد
[ترجمه گوگل]پسر پوست موز را به انبوه زباله ها بوت کرد
5. What profit does banana skin have to the person's skin?
[ترجمه ترگمان]پوست موز چه سودی در پوست فرد دارد؟
[ترجمه گوگل]پوست موز چه سودي براي پوست فرد #39 دارد؟
[ترجمه گوگل]پوست موز چه سودي براي پوست فرد #39 دارد؟
6. A banana skin walked on the road, suddenly she fell down.
[ترجمه ترگمان]یک پوست موز روی جاده به راه افتاد و ناگهان به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]پوست موز در جاده راه رفت ، ناگهان زمین خورد
[ترجمه گوگل]پوست موز در جاده راه رفت ، ناگهان زمین خورد
7. He picked up a rotting banana skin and hung it on the leaves of a neem tree that grew near the gate of the house, so that it would startle the owners when they came out.
[ترجمه ترگمان]پوست موز را که در حال پوسیدن بود برداشت و روی برگ های یک درخت neem که نزدیک دروازه خانه روییده بود آویخت، تا مالکان هنگام بیرون آمدن از خانه آن ها را غافلگیر کند
[ترجمه گوگل]او پوست موز در حال پوسیدگی را برداشت و آن را به برگهای درخت چریش که در نزدیکی دروازه خانه رشد کرده بود آویزان کرد تا هنگام بیرون آمدن صاحبان آن را وحشت زده کند
[ترجمه گوگل]او پوست موز در حال پوسیدگی را برداشت و آن را به برگهای درخت چریش که در نزدیکی دروازه خانه رشد کرده بود آویزان کرد تا هنگام بیرون آمدن صاحبان آن را وحشت زده کند
8. He slipped on a banana skin and almost fell.
[ترجمه ترگمان]او روی یک پوست موز لیز خورد و نزدیک بود بیفتد
[ترجمه گوگل]روی پوست موز لیز خورد و تقریباً افتاد
[ترجمه گوگل]روی پوست موز لیز خورد و تقریباً افتاد
9. I saw a man sliding on a banana skin.
[ترجمه ترگمان]مردی را دیدم که روی پوست موز لیز می خورد
[ترجمه گوگل]من مردی را دیدم که روی پوست موز سر می خورد
[ترجمه گوگل]من مردی را دیدم که روی پوست موز سر می خورد
10. He was walking when he slipped on a banana skin.
[ترجمه ترگمان]وقتی داشت روی پوست موز لیز می خورد، راه می رفت
[ترجمه گوگل]داشت راه می رفت که روی پوست موز لیز خورد
[ترجمه گوگل]داشت راه می رفت که روی پوست موز لیز خورد
11. He slipped on a banana skin and fell over.
[ترجمه ترگمان]او روی پوست موز لیز خورد و روی زمین افتاد
[ترجمه گوگل]او روی پوست موز لیز خورد و روی آن افتاد
[ترجمه گوگل]او روی پوست موز لیز خورد و روی آن افتاد
12. Putting even more tax on fuel could prove to be a banana skin for the government.
[ترجمه ترگمان]قرار دادن مالیات بیشتر بر سوخت می تواند یک پوست موز برای دولت باشد
[ترجمه گوگل]وضع مالیات بیشتر حتی بر روی سوخت می تواند یک پوست موز برای دولت باشد
[ترجمه گوگل]وضع مالیات بیشتر حتی بر روی سوخت می تواند یک پوست موز برای دولت باشد
13. The enamel has peeled off the taps like so much banana skin, revealing dull, patchy brass.
[ترجمه ترگمان]مینا enamel شیرها را مثل آن پوست موز باز کرده و brass و patchy را آشکار کرده است
[ترجمه گوگل]مینای دندان مانند این همه پوست موز از پوست آن جدا شده و برنجی تیره و تکه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]مینای دندان مانند این همه پوست موز از پوست آن جدا شده و برنجی تیره و تکه را نشان می دهد
14. A tug-o'-war ensued and suddenly the rope came - unzipping all those carefully placed runners like a thumb through a banana skin.
[ترجمه ترگمان]یک تقلا بعد از جنگ رخ داد و ناگهان طناب باز شد - از آن باز کردن تمام کسانی که به دقت runners را به شکل انگشت شست در پوست موز قرار داده بودند
[ترجمه گوگل]یدک کش #39 ؛ - جنگ به وجود آمد و ناگهان طناب آمد - تمام آن دونده هایی را که با دقت قرار داده شده اند مانند انگشت شست از پوست موز باز می کنند
[ترجمه گوگل]یدک کش #39 ؛ - جنگ به وجود آمد و ناگهان طناب آمد - تمام آن دونده هایی را که با دقت قرار داده شده اند مانند انگشت شست از پوست موز باز می کنند
پیشنهاد کاربران
پوست موز
پوست موز ، نه خود موز
پوسته موز
همون پوست موز میشه اما banana تنها میشه موز
my mother is slipped on the banana skin
مادر من روز پوست موز لیز خورد slippedبه معنای لیز خوردن
پوست موز :banana skin
مادر من روز پوست موز لیز خورد slippedبه معنای لیز خوردن
پوست موز :banana skin
کلمات دیگر: