همه ی روز، تمام روز، تمام روز a daylong trip سفری که تمام روز طول میکشد، سفرتمام روز
daylong
همه ی روز، تمام روز، تمام روز a daylong trip سفری که تمام روز طول میکشد، سفرتمام روز
انگلیسی به فارسی
همهی روز، تمام روز
روزمره
انگلیسی به انگلیسی
صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: lasting the entire day.
- a daylong march
[ترجمه ترگمان] یک روز به طول انجامید
[ترجمه گوگل] راهپیمایی روزانه
[ترجمه گوگل] راهپیمایی روزانه
- raining daylong on the garden
[ترجمه ترگمان] صدای ریزش باران در باغ به گوش می رسید
[ترجمه گوگل] باران روزانه در باغ
[ترجمه گوگل] باران روزانه در باغ
• throughout an entire day, lasting a whole day
جملات نمونه
1. a daylong trip
سفری که تمام روز طول می کشد،سفرتمام روز
2. On Sunday the horses were harnessed to a heavy wagon for a day-long ride over the Border.
[ترجمه ترگمان]روز یکشنبه اسب ها به گاری سنگینی بسته شده بودند و برای یک روز سواری طولانی از مرز رد می شدند
[ترجمه گوگل]در روز یکشنبه اسب ها به یک واگن سنگین برای سوار شدن روزانه بیش از مرز سوار شدند
[ترجمه گوگل]در روز یکشنبه اسب ها به یک واگن سنگین برای سوار شدن روزانه بیش از مرز سوار شدند
3. The day-long seminars will be broadcast through high-definition television on to large theater screens in 20 cities.
[ترجمه ترگمان]سمینارهای بلند مدت از طریق تلویزیون با تعریف بالا به صفحات نمایش بزرگ تئاتر در ۲۰ شهر پخش خواهند شد
[ترجمه گوگل]سمینارهای روزانه از طریق تلویزیون با کیفیت بالا به نمایشگرهای بزرگ تئاتر در 20 شهر منتقل خواهند شد
[ترجمه گوگل]سمینارهای روزانه از طریق تلویزیون با کیفیت بالا به نمایشگرهای بزرگ تئاتر در 20 شهر منتقل خواهند شد
4. And the biggie: a daylong marriage seminar in November 1991 for wedded inmates at the Daniel prison.
[ترجمه ترگمان]و the: یک سمینار ازدواج daylong در نوامبر ۱۹۹۱ برای ازدواج زندانیان در زندان دانیل
[ترجمه گوگل]و biggie: یک سمینار ازدواج روزانه در نوامبر 1991 برای زندانیان زندانی در زندان دانیل
[ترجمه گوگل]و biggie: یک سمینار ازدواج روزانه در نوامبر 1991 برای زندانیان زندانی در زندان دانیل
5. We also ran day-long workshops throughout the region to help give prospective speakers more confidence.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین کارگاه های در طول روز را در سراسر منطقه برگزار کردیم تا به سخنرانان آینده اطمینان بیشتری بدهیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین کارگاه های روزانه در سراسر منطقه را برای کمک به سخنرانان آینده نگر بیشتر اعتماد به نفس
[ترجمه گوگل]ما همچنین کارگاه های روزانه در سراسر منطقه را برای کمک به سخنرانان آینده نگر بیشتر اعتماد به نفس
6. There will be a daylong jamboree, treasure hunt and barbecue on the Saturday.
[ترجمه ترگمان]مجمع daylong در روز شنبه برای شکار و کباب کردن در روز شنبه برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]در روز شنبه یک جابجایی روزانه، شکار گنج و کباب وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]در روز شنبه یک جابجایی روزانه، شکار گنج و کباب وجود خواهد داشت
7. The court was packed throughout the day-long hearing, and Sonia Sutcliffe sat alongside her solicitor carefully taking notes on a clipboard.
[ترجمه ترگمان]دادگاه در طول جلسه دادرسی روز پر شد و سونیا Sutcliffe با احتیاط به کنار مشاور حقوقی خود نشست و به دقت یادداشت را بر روی تخته شاسی اش یادداشت کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه در طول جلسات روزانه بسته بندی شد، و سونیا ساتکلیف همراه با وکیل خود نشست و با دقت یادداشت ها در کلیپ بورد نشست
[ترجمه گوگل]دادگاه در طول جلسات روزانه بسته بندی شد، و سونیا ساتکلیف همراه با وکیل خود نشست و با دقت یادداشت ها در کلیپ بورد نشست
8. Tea with the Turtle Uncle Alfred woke from his day-long nap to find Anabelle sitting by the canal.
[ترجمه ترگمان]چای با آن عموی لاک پشت آ آلفرد از خواب طولانی بیدار شد که آنابل کنار نهر نشسته بود
[ترجمه گوگل]چای با عمو لوپز لاف زده آلفرد از خوابیدن روزانه خود بیدار شد تا Anabelle نشسته توسط کانال پیدا کند
[ترجمه گوگل]چای با عمو لوپز لاف زده آلفرد از خوابیدن روزانه خود بیدار شد تا Anabelle نشسته توسط کانال پیدا کند
9. Wednesday, Jan. 12 Attends a daylong management training seminar for chief executive officers of 12 nonprofit organizations in Sorrento Valley.
[ترجمه ترگمان]چهارشنبه، ۱۲ ژانویه، سمینار آموزشی مدیریت daylong برای افسران اجرایی ۱۲ سازمان غیر انتفاعی در دره سورن را آغاز کرد
[ترجمه گوگل]چهارشنبه 12 ژانویه یک سمینار آموزشی روزمره مدیریت برای مسئولان اجرایی 12 سازمان غیر انتفاعی در دره سورنتو شرکت می کند
[ترجمه گوگل]چهارشنبه 12 ژانویه یک سمینار آموزشی روزمره مدیریت برای مسئولان اجرایی 12 سازمان غیر انتفاعی در دره سورنتو شرکت می کند
10. I have a habit of filling small sketchbooks with hour or day-long sequences of watercolours.
[ترجمه ترگمان]عادت به پر کردن sketchbooks کوچک با توالی های زمانی یا روزه - دارم
[ترجمه گوگل]من عادت به پر کردن sketchbooks کوچک با دنباله های ساعت یا روزانه آبرنگ
[ترجمه گوگل]من عادت به پر کردن sketchbooks کوچک با دنباله های ساعت یا روزانه آبرنگ
11. The year begins with a day-long workshop, at which the council sets priorities for the coming year.
[ترجمه ترگمان]سال با یک کارگاه یک روزه شروع می شود که در آن شورا اولویت های سال آینده را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]سال با یک کارگاه روزانه آغاز می شود که شورای اولویت های سال آینده را تعیین می کند
[ترجمه گوگل]سال با یک کارگاه روزانه آغاز می شود که شورای اولویت های سال آینده را تعیین می کند
12. First Lian Kai several daylong meetings, have sat buttocks all hemp.
[ترجمه ترگمان]، اولین \"لیان کای\" چندین جلسه از روز پیش رو داشت روی کل کنف نشسته بود
[ترجمه گوگل]اول لیان کای چند جلسه روزانه، نشسته اند تمام کنف
[ترجمه گوگل]اول لیان کای چند جلسه روزانه، نشسته اند تمام کنف
13. Light pours daylong into the parlor.
[ترجمه ترگمان]روشنایی روز را در اتاق نشیمن روشن می کند
[ترجمه گوگل]نور روز به روز در اتاق قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]نور روز به روز در اتاق قرار می گیرد
14. In Washington, daylong festivities will wind up with a large fireworks display over the Washington Monument.
[ترجمه ترگمان]در واشنگتن، جشن daylong با یک نمایش آتش بازی بزرگ بر روی بنای یادبود واشنگتن منفجر خواهد شد
[ترجمه گوگل]در واشنگتن، جشن های روزانه با آتش بازی های بزرگ بر روی بنای یادبود واشنگتن بوجود می آیند
[ترجمه گوگل]در واشنگتن، جشن های روزانه با آتش بازی های بزرگ بر روی بنای یادبود واشنگتن بوجود می آیند
15. Today, travel agencies in Krakow hawk daylong tours combining Auschwitz with the picturesque Wieliczka salt mine, with its rock salt chapel, sculptures and chandeliers.
[ترجمه ترگمان]امروزه، آژانس های مسافرتی در Krakow hawk daylong از آشویتز با معدن نمک Wieliczka زیبا، با نمازخانه ساحلی its، مجسمه ها و chandeliers استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]امروز، آژانس های مسافرتی در کراکوف هاوک تورهای روزانه با ترکیب آشویتس با معدن نمک معدنی Wieliczka، با چاله سنگ آن، مجسمه ها و لوسترها ترکیب شده است
[ترجمه گوگل]امروز، آژانس های مسافرتی در کراکوف هاوک تورهای روزانه با ترکیب آشویتس با معدن نمک معدنی Wieliczka، با چاله سنگ آن، مجسمه ها و لوسترها ترکیب شده است
a daylong trip
سفری که تمام روز طول میکشد، سفر تمام روز
پیشنهاد کاربران
در طول روز
کلمات دیگر: