کلمه جو
صفحه اصلی

thundering


معنی : رعد اسا، رعد زن، صاعقه انداز
معانی دیگر : (عامیانه) بزرگ، گنده، غول آسا، تندرگر، رعد کننده، غران، تندر مانند، رعد آسا، غریب

انگلیسی به فارسی

رعد زن، صاعقه انداز، غریب، رعد اسا


رعد و برق، رعد اسا، رعد زن، صاعقه انداز


انگلیسی به انگلیسی

• very; huge, numerous, considerable
you can use thundering to emphasize how strong or bad something is.

مترادف و متضاد

رعد اسا (صفت)
thundering, thunderous

رعد زن (صفت)
thundering

صاعقه انداز (صفت)
thundering

جملات نمونه

1. his thundering voice
صدای رعد آسای او

2. it is thundering
دارد آسمان غرنبه می شود.

3. the speaker kept thundering his fist on the table
ناطق مرتبا مشت خود را بر میز می کوبید.

4. It was thundering all night but there was no rain.
[ترجمه ترگمان]تمام شب هوا توفانی بود، اما باران نمی بارید
[ترجمه گوگل]تمام شب غرش شد اما هیچ باران وجود دارد

5. It was thundering in the distance.
[ترجمه ترگمان]از دور صدای رعد به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]این رعد و برق در فاصله بود

6. She heard the sound of the guns thundering in the fog.
[ترجمه ترگمان]صدای شلیک توپ ها در مه شنیده شد
[ترجمه گوگل]صدای اسلحه های رعد و برق در مه را شنید

7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

8. It was raining and thundering.
[ترجمه ترگمان]باران می بارید و رعد و برق می زد
[ترجمه گوگل]باران و رعد و برق بود

9. Tons of thundering white water separated me from any effective action.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی آب سفید با صاعقه مرا از هرگونه اقدام موثر جدا کرد
[ترجمه گوگل]تن از ریزش آب سفید من را از هر اقدام موثر جدا کرد

10. Heavy trucks kept thundering past.
[ترجمه ترگمان]واگن های سنگین از کنار آن ها می گذشتند
[ترجمه گوگل]کامیون های سنگین گذشته رنج می برند

11. Taking into account the thundering magnificence of your new single, the jury must grudgingly return a verdict of not guilty.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این که با شکوه و جلال of، هیئت منصفه باید با اکراه رای هیئت منصفه را اعلام کند
[ترجمه گوگل]هیئت منصفه با توجه به شکوه وحشیانه ی جدید خود، باید مجازات اعدام را لغو کند

12. Continue south through orchards and vineyards to the thundering Niagara Falls.
[ترجمه ترگمان]از میان باغ های میوه و تاکستان های آبشار نیاگارا به جنوب ادامه دهید
[ترجمه گوگل]جنوب را از طریق باغ ها و تاکستان به رودخانه نایگارا رها کنید

13. Yet the performance received a thundering ovation; from what one sees and hears, Eschenbach is immensely popular here.
[ترجمه ترگمان]با این وصف، در اینجا با کف دست و کف زدن تشویق شد؛ از آنچه می شنود و می شنود، Eschenbach در اینجا بسیار مشهور است
[ترجمه گوگل]با این حال، عملکرد اوج خشمگین شد؛ از آنچه که می بیند و می شنود Eschenbach در اینجا بسیار محبوب است

14. While the taps were thundering, he poured himself a large whisky and soda, and gulped it.
[ترجمه ترگمان]در همان حال که the رعد و برق می زد، یک ویسکی بزرگ و سودا ریخت و آب دهانش را قورت داد
[ترجمه گوگل]در حالی که شیپور خاموشی ها رعد و برق بود، او خود را یک ویسکی بزرگ و نوشابه ریخت و آن را درو کرد

15. Then the artillery, such as was saved, came thundering along, smashing and overpowering everything.
[ترجمه ترگمان]سپس توپخانه، چنان که نجات یافته بود، به راه افتاد و همه چیز را درهم شکست و به همه چیز مسلط شد
[ترجمه گوگل]سپس توپخانه، مانند نجات یافت، به شدت رنج می برد، همه چیز را تکان می داد و غرق می کرد

his thundering voice

صدای رعد آسای او



کلمات دیگر: