کلمه جو
صفحه اصلی

semilunar


معنی : کمانی، قوسی، هلالی، بشکل نیم ماه
معانی دیگر : هلالی شکل، داسی، داسدیس، نیم کمانی

انگلیسی به فارسی

هلالی، بشکل نیم ماه، کمانی، قوسی


نیم ساعت، هلالی، کمانی، قوسی، بشکل نیم ماه


انگلیسی به انگلیسی

• shaped like a crescent or half-moon

مترادف و متضاد

کمانی (صفت)
arcuate, semilunar

قوسی (صفت)
arcuate, semilunar

هلالی (صفت)
sigmoid, semilunar, toric, embowed, lunate

بشکل نیم ماه (صفت)
semilunar

جملات نمونه

1. Median glands absent; lateral ones semilunar or on each side of lateral stamen.
[ترجمه ترگمان]Median غایب هستند؛ ones جانبی و یا در هر طرف پرچم افقی قرار دارند
[ترجمه گوگل]غده های متوسط ​​وجود ندارد نیمه شفاف و یا در هر طرف مهره جانبی جانبی

2. The menisci are two semilunar, fibrocartilaginous disks located between the medial and lateral articular surfaces of the femur and tibia in each knee.
[ترجمه ترگمان]The دو semilunar هستند که در میان سطوح میانی و میانی استخوان ران و درشت نی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]منیسک ها دو نیمه نیمه اتوماتیک، دیسک فیبروکولیک است که بین سطوح مفصلی میانی و جانبی فمور و تیبیا در هر زانو قرار دارد

3. An alternative classification emphasizes etiology: regurgitant murmurs from semilunar insufficiency versus ventricular filling murmurs.
[ترجمه ترگمان]یک طبقه بندی جایگزین بر روی etiology: regurgitant از عدم کفایت semilunar در برابر پر شدن بطن، تاکید می کند
[ترجمه گوگل]یک طبقه بندی جایگزین بر روی ناراحتی های ناشی از عفونت ناشی از نیمه شبه نارسایی و شکستن بطن چپ

4. Methods 10 fresh semilunar plates died from wound in normal human were tested by automatic control electron testing machine of AG 10TA in Japan.
[ترجمه ترگمان]روش های ۱۰ صفحه semilunar تازه از زخم در انسان معمولی براثر آزمایش اتوماتیک دستگاه تست الکترون در ۱۰ TA در ژاپن مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روش ها 10 صفحات نیمه شفاف تازه در اثر زخم در انسان عادی به وسیله دستگاه تست الکترونی AG 10TA در ژاپن آزمایش شدند

5. Excision of semilunar cartilage of knee joint.
[ترجمه ترگمان]غضروف بینی semilunar مفصل زانو
[ترجمه گوگل]برداشتن غضروف نیمه زانو مفصل زانو

6. Nectar glands, lateral, semilunar, intrastaminal; median glands absent.
[ترجمه ترگمان]غدد Nectar، جانبی، semilunar، intrastaminal؛ غدد میانی وجود ندارند
[ترجمه گوگل]غدد عصبی، جانبی، نیمه قوس، intrastaminal؛ غده های مدیا غالبا وجود دارد

7. Method An iliac bone peg wrapped with semilunar skin flap taken from the fibular side of great toe is applied to breach the defcet.
[ترجمه ترگمان]روش یک میخ چوبی پیچیده شده با دریچه پوست semilunar که از طرف fibular پنجه بزرگ گرفته شده است برای شکستن the اعمال شده است
[ترجمه گوگل]روش یک قاشق چای خلخال با یک فلاپ پوست نیمه مدفنی که از طرف فیبال از پا برداشته شده است، برای تخریب زخم استفاده می شود

8. Conclusion Iliac bone graft wrapped with semilunar flap taken from the fibular side of the great toe is an effective procedure in replanting an amputated thumb with segmental defect.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری پیوند مغز استخوان با دریچه semilunar گرفته شده از طرف fibular شست بزرگ یک روش موثر در replanting یک انگشت بریده شده با نقص نگهداری از قطعه ای است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری پیوند استخوانی Iliac با بسته شدن فلاپی شش ماهه که از طرف فیبولی انگشت پا برداشته شده است یک روش مؤثر در پرورش انگشت شست پاک شده با نقص سگمنتال می باشد

9. Conclusion The semilunar plates is viscoelasticity body.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری صفحات semilunar بدنه viscoelasticity است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری صفحات نیمه رسانا بدن ویسکوالاستریکی است

10. The variances of emergences were measured to determine the range of entrainment and the slopes of the means of emergence were used to investigate the effect of moonlight on semilunar rhythm.
[ترجمه ترگمان]واریانس of برای تعیین دامنه پیوستگی اندازه گیری شد و شیب های روش ظهور برای بررسی اثر نور مهتاب بر روی ریتم semilunar مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]واریانس پدیده ها برای تعیین دامنه غوطه وری اندازه گیری شد و دامنه وسیع ظهور برای بررسی اثر نور ماه بر روی ریتم نیم ساعته مورد استفاده قرار گرفت

11. The characteristic of stress and load transmission in the semilunar cartilage model was studied with three-dimensional photoelastic method based on the principle of biomechanics.
[ترجمه ترگمان]مشخصه فشار و انتقال بار در مدل غضروف semilunar با روش photoelastic سه بعدی مبتنی بر اصل of مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مشخصه انتقال استرس و بار در مدل غضروف نیمه شبانه با استفاده از روش فوتوالاستیک سه بعدی بر اساس اصل بیومکانیک مورد بررسی قرار گرفت

12. Methods 31 patients with the upper and middle ureterolithiasis under going the operation of ureterolithotomy via the semilunar line incision were reviewed, in combination with related literature.
[ترجمه ترگمان]روش های ۳۱ بیمار با the بالا و میانی تحت عمل جراحی of از طریق برش خطی semilunar، در ترکیب با ادبیات مربوطه مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روشها: در این مطالعه 31 بیمار مبتلا به اورترولیتیاسیون فوقانی و میتری که تحت عمل اورئورتولیتوتومی از طریق برش خطی شش ماهه قرار گرفته بودند، در کنار ادبیات مرتبط مورد بررسی قرار گرفتند

13. For marine invertebrate, in particular, endogenous clock has been known to control semilunar rhythms of locomotor, reproductive and molting behaviors.
[ترجمه ترگمان]برای invertebrate دریایی به طور خاص، پالس ساعت درونی برای کنترل rhythms semilunar، باروری و molting شناخته شده است
[ترجمه گوگل]به طور مشخص، برای بی مهرگان دریایی، ساعتهای اندوژن برای کنترل ریتم نیم ساعته رفتارهای حرکتی، تولید مثل و ریختن شناخته شده است

14. Compared to free gingival graft, subepithelial connective tissue graft or guided tissue regeneration, the indication of semilunar coronally positioned flap in root coverage is more limited.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با قلمه زدن gingival، پیوند بافت پیوندی subepithelial یا بازسازی بافت هدایت کننده، نشانه semilunar coronally که در پوشش ریشه قرار گرفته است، محدودتر است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با پیوند لثه آزاد، پیوند بافت همبند زیر اپیتلیال یا بازسازی بافت هدایت شده، نشانگر فلپ موقعیت نیمه قاعده در محل ریشه بیشتر محدود است


کلمات دیگر: