(verb transitive) گول زدن، ریشخند کردن
bamboozled
(verb transitive) گول زدن، ریشخند کردن
انگلیسی به فارسی
bamboozled، گول زدن، ریشخند کردن
انگلیسی به انگلیسی
• confused, bewildered; deceived, taken advantage of
پیشنهاد کاربران
گیج شدن
کلمات دیگر:
bamboozled، گول زدن، ریشخند کردن