کلمه جو
صفحه اصلی

utilitarianism


معنی : سودمند گرایی، کاربرد گرایی، اعتقاد باینکه نیکی
معانی دیگر : (فلسفه) مکتب اصالت سودمندی و به کار خوری (اشیا و اصول)، کارورگرایی، فایده باوری، سودمندباوری، سودگرایی، بدی هر چیزی بسته بدرجه سودمندی ان برای عامه مردم است

انگلیسی به فارسی

سودمند گرایی، کاربرد گرایی، اعتقاد به اینکه نیکی، بدی هر چیزی بسته به درجه سودمندی آن برای عامه مردم است


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the nineteenth-century ethical doctrine that usefulness is the greatest good and that human action should tend to produce the greatest good or happiness for the greatest number of people.

• belief that usefulness is the basis of virtue and that decisions should be made according to what will be good for the greatest number of people

مترادف و متضاد

سودمند گرایی (اسم)
utilitarianism

کاربرد گرایی (اسم)
utilitarianism

اعتقاد باینکه نیکی (اسم)
utilitarianism

جملات نمونه

1. In effect, the Fabians skewed utilitarianism in favour of the principle of social solidarity.
[ترجمه ترگمان]در واقع، Fabians utilitarianism به نفع اصل همبستگی اجتماعی بود
[ترجمه گوگل]در واقع، فابیان ها بر سودلیت گرایی به نفع اصل همبستگی اجتماعی سوق دادند

2. His utilitarianism required a practical, socially useful justification for punishment; retribution was totally inadequate.
[ترجمه ترگمان]utilitarianism او یک توجیه عملی، اجتماعی و مفید برای مجازات بود؛ مجازات کاملا نامناسب بود
[ترجمه گوگل]بهره برداری او نیاز به یک توجیه عملی و مفید اجتماعی برای مجازات را دارد؛ مجازات کاملا ناکافی بود

3. If utilitarianism has no way of making equity matter, it does not follow that equity is unimportant or insignificant.
[ترجمه ترگمان]اگر utilitarianism هیچ راهی برای کسب ارزش سهام نداشته باشد، به دنبال آن نیست که دارایی بی اهمیت یا ناچیز است
[ترجمه گوگل]اگر سودگرایی راهی برای مقابله با عدالت نداشته باشد، این امر به این معنی نیست که عدالت ناسازگار است یا ناچیز است

4. This critique of utilitarianism would seem to support Gandhi's contention that in comparison with sarvodaya utilitarianism shows a lack of dignity and humanity.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد این انتقاد از utilitarianism حمایت (گاندی)را حمایت می کند که در مقایسه با sarvodaya utilitarianism، فقدان کرامت و انسانیت را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این انتقاد از سودگرایی به حمایت از گاندی می پردازد که در مقایسه با تجرد گرایی ساروودایا کمبود شأن و بشریت را نشان می دهد

5. Utilitarianism has been both vigorously defended and attacked in the last few decades.
[ترجمه ترگمان]utilitarianism در چند دهه گذشته به شدت مورد دفاع و حمله قرار گرفته و مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]سودآوری هر چند به شدت در چند دهه گذشته مورد حمایت و حمله قرار گرفته است

6. I have already noted his rejection of utilitarianism as an interpretation of the aim and purpose of life.
[ترجمه ترگمان]من قبلا به رد utilitarianism به عنوان تفسیری از هدف و هدف زندگی اشاره کردم
[ترجمه گوگل]من قبلا اشاره کرده ام که رد استفاده از بهره برداری به عنوان تفسیر هدف و هدف زندگی است

7. That utilitarianism needs some such additional clause to be in the intended spirit of Bentham is beyond doubt.
[ترجمه ترگمان]این utilitarianism نیازمند برخی از این ماده اضافی است که باید در روح مورد نظر بنتم واقع شود
[ترجمه گوگل]این سودآور بودن نیاز به برخی از جمله اضافی است که در روحیه منتخب بنتام وجود داشته باشد، فراتر از شک نیست

8. Unfortunately[sentence dictionary], much of the drab utilitarianism of urban existence has come to be associated with the design philosophy of functionalism.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه فرهنگ لغت [ جمله ]، بسیاری از the drab زندگی شهری با فلسفه طراحی کارکردگرایی در ارتباط است
[ترجمه گوگل]متاسفانه [لغت لغت]، بسیاری از برتری از زندگی شهری به نظر می رسد با فلسفه طراحی عملکردی همراه است

9. Even more than the theories discussed before, utilitarianism ignores the problematic issue of the discourse's scientific object, the subject.
[ترجمه ترگمان]حتی بیش از نظریه های مطرح شده در گذشته، utilitarianism موضوع گیج کننده موضوع علمی گفتمان را نادیده می گیرد
[ترجمه گوگل]حتی بیشتر از نظری که قبلا مورد بحث قرار گرفت، بهره بردارانگی مسئلۀ مسئله علمی گفتمان، موضوع را نادیده می گیرد

10. This healthy utilitarianism was, as has been said, ultimately referable to biologically grounded needs and drives.
[ترجمه ترگمان]این utilitarianism سالم همان طور که گفته شد در نهایت به نیازها و انگیزه های بیولوژیکی بیولوژیکی مربوط می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که گفته شد، این سودآوری سالم، در نهایت به نیازهای زیست شناختی و رانندگان اشاره دارد

11. In this connection Hume propounds a kind of utilitarianism for which the good is essentially the useful, in terms of promoting human happiness.
[ترجمه ترگمان]در این رابطه، هیوم یک نوع of را به کار برد که برای آن خوب، از نظر ترویج شادی انسانی مفید است
[ترجمه گوگل]در این رابطه، هیوم نوعی سودآوری را به وجود می آورد که برای آن خیر اساسا مفید است، از نظر ارتقاء شادی انسان

12. There is just too much emphasis on utilitarianism in our society.
[ترجمه ترگمان]در جامعه ما بیش از حد تاکید زیادی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تأکید بیش از حد بر سودآوری در جامعه ما وجود دارد

13. As for Jeremy Bentham, who launched utilitarianism as a doctrine in moral and legal philosophy, Bentham died in 1832 at the age of 8
[ترجمه ترگمان]جرمی بنتم در سال ۱۸۳۲ در سن ۸ سالگی در سال ۱۸۳۲ درگذشت
[ترجمه گوگل]همانطور که برای جرمی بنتام، که بهره بردارانگی را به عنوان یک آموزه در فلسفه اخلاقی و حقوقی راه اندازی کرد، بنتام در سن 18 سالگی درگذشت 1832

14. Jeremy Bentham is the founder of the British utilitarianism in the second half of 18~ ( th ) century.
[ترجمه ترگمان]جرمی Bentham بنیانگذار شاخه utilitarianism بریتانیایی در نیمه دوم قرن ۱۸ (ام)است
[ترجمه گوگل]جرمی بنتام بنیانگذار سودمندگرایی انگلیس در نیمه دوم قرن 18 میلادی است

15. We further distinguish between act utilitarianism and rule utilitarianism.
[ترجمه ترگمان]ما بیشتر بین utilitarianism عمل و utilitarianism قانون تمایز قایل می شویم
[ترجمه گوگل]ما بیشتر بین سودآور بودن عمل و توهین به حکومت اختلاف نظر داریم

پیشنهاد کاربران

مطلوبیت گرایی
منفعت گرایی

کاربرد گرایی

فایده گرایی

منفعت گرایی


کلمات دیگر: