1. the remorseless shelling of the town
گلوله باران بی رحمانه ( یا بی امان) شهر
2. The sea was dark and remorseless.
[ترجمه ترگمان]دریا تیره و سنگدل بود
[ترجمه گوگل]دریا تاریک و بی رحم بود
3. Unemployment continued its remorseless rise.
[ترجمه ترگمان]بیکاری همچنان در حال افزایش بود
[ترجمه گوگل]بیکاری افزایش ناامید کننده خود را ادامه داد
4. On the main line, the remorseless reduction in fleet sizes resulted in Mark vehicles steadily being more predominant.
[ترجمه ترگمان]در خط اصلی، کاهش بی امان در اندازه ناوگان به سرعت بیشتر شد
[ترجمه گوگل]در خط اصلی، کاهش بی رحمانه در تعداد ناوگان ناوگان خودروهای علامت تجاری به طور پیوسته غالب شد
5. Farley was shown to be a remorseless killer and a chronic liar.
[ترجمه ترگمان] همونی که \"فارلی\" نشون داده بود که یه قاتل سنگدل و یه دروغگوی chronic
[ترجمه گوگل]Farley نشان داده شد که یک قاتل بی رحمانه و دروغین مزمن است
6. But the pressure for productivity has sometimes been remorseless.
[ترجمه ترگمان]اما فشار برای بهره وری گاهی سخت بوده است
[ترجمه گوگل]اما فشار برای بهره وری گاهی ناخوشایند است
7. A remorseless gray drizzle fell all day long.
[ترجمه ترگمان]باران ریزی شدیدی تمام روز را باریدن گرفت
[ترجمه گوگل]شبدر خاکستری بی رحمانه تمام روز را سقوط کرد
8. The remorseless spread of the virus has led to the deaths of thousands.
[ترجمه ترگمان]انتشار بی امان این ویروس باعث مرگ هزاران نفر شده است
[ترجمه گوگل]گسترش بی رحم این ویروس باعث مرگ هزاران نفر شده است
9. After 90 minutes of remorseless slaughter, 69 people, some as young as had been killed and a further 66 were injured.
[ترجمه ترگمان]پس از ۹۰ دقیقه کشتار بی امان، ۶۹ تن که برخی از آن ها جوان بودند و ۶۶ تن دیگر زخمی شدند
[ترجمه گوگل]پس از 90 دقیقه کشتار بی قید و شرط، 69 نفر، برخی از جوانان کشته و 66 نفر زخمی شدند
10. The minister well knew- subtle, but remorseless hypocrite that he was!
[ترجمه ترگمان]وزیر خوب می دانست - ماهرانه، اما ریا و ریا بود!
[ترجمه گوگل]وزیر به خوبی شناخته شده است - ظریف، اما ریاکارانه ریاکارانه که او بود!
11. The remorseless demolition of wretched homes and lives by a mighty high-tech war machine cannot but cause grief and outrage in any decent onlooker.
[ترجمه ترگمان]تخریب و ویران کردن خانه ها و زندگی با یک ماشین جنگی بزرگ، نمی تواند باعث اندوه و خشم در هر تماشاچی شرافتمند باشد
[ترجمه گوگل]تخریب بی قید و شرط از خانه های خشن و زندگی با ماشین جنگی با تکنولوژی پیشرفته می تواند نه تنها باعث ایجاد غم و اندوه در هر بیننده ای شود
12. Seal fate dagger with full remorseless finally becomes a dream build with ZG trinkets, this is the spec in all of its glory.
[ترجمه ترگمان]خنجر سرنوشت را با چشم پوشی کامل و در نهایت تبدیل به یک رویای ساخت با trinkets (ZG)می شود، این نشانه تمام شکوه و افتخار آن است
[ترجمه گوگل]Kagger سرنوشت مهر و موم با نابودی کامل، در نهایت تبدیل به یک ساختن رویای با طعم های ZG می شود، این ویژگی در تمام جلوه های آن است
13. The decline in credit ratings has been remorseless over the past couple of decades.
[ترجمه ترگمان]کاهش در رتبه های اعتباری در طول چند دهه گذشته سخت بوده است
[ترجمه گوگل]کاهش در رتبه بندی اعتبار در طول چند دهه گذشته بی رحم بوده است
14. Ash and sugar maple trees were shooting up among the apple trees in the remorseless struggle for light.
[ترجمه ترگمان]خاکستر و درخت افرا در میان درختان سیب در تلاش بی امان برای نور، در حال شلیک بودند
[ترجمه گوگل]درختان نارون و قند افرا در میان درختان سیب در مبارزه بی رحم برای نور تیراندازی شدند