1. Secularity ( adjective form secular ) is the state of being separate from religion.
[ترجمه ترگمان]صفت (صفت سکولار)حالت جدا شدن از دین است
[ترجمه گوگل]سکولاریسم (شکل ظاهری سکولار) حالت جدا شدن از دین است
2. Rules on secularity must be respected, he said - rules in classrooms, in sports, in hospitals.
[ترجمه ترگمان]او گفت که قوانین در مورد secularity باید مورد احترام قرار بگیرند - - قوانین در کلاس ها، در ورزش و در بیمارستان ها
[ترجمه گوگل]او گفت که قوانین مربوط به سکولاری باید احترام گذاشته شود - قوانین در کلاس های درس، در ورزش، در بیمارستان ها
3. Though the secularization of monks is not secularity of Yuan Danasty, it is the most prominent.
[ترجمه ترگمان]اگر چه غیرمذهبی کردن کشیش ها از نوع یوآن نیست، اما از همه مهم تر است
[ترجمه گوگل]اگرچه سکولاریسم راهب ها سکولاریسم یوان دانستگی نیست، اما برجسته ترین آن است
4. Pride and secularity have crept upon those to whom mankind. . . look up for. . . heavenly-mindedness.
[ترجمه ترگمان]غرور و secularity نسبت به کسانی که بشریت را به خاطر آسمانی آسمانی نگاه می کنند crept
[ترجمه گوگل]افتخار و سکولاریسم بر کسانی که به بشریت احتیاج دارند افتخار می کنند برای نگاه کردن آسایشگاه
5. Cope said the roundtable would include proposals on establishing a code of secularity and religious freedom.
[ترجمه ترگمان]کوپ گفت که این میزگرد شامل پیشنهاداتی برای ایجاد یک قانون آزادی مذهبی و آزادی مذهبی خواهد بود
[ترجمه گوگل]مقابله گفت میز گردان شامل پیشنهادات برای ایجاد کد سکولار و آزادی مذهبی است
6. France's ruling party is holding a debate Tuesday on the role of religion and secularity in France.
[ترجمه ترگمان]حزب حاکم فرانسه روز سه شنبه بحثی را در مورد نقش مذهب و secularity در فرانسه برگزار می کند
[ترجمه گوگل]حزب حاکم فرانسه روز سه شنبه در مورد نقش دین و سکولاریسم در فرانسه بحث می کند
7. France's ruling UMP party is calling it a debate on religion and secularity.
[ترجمه ترگمان]حزب حاکم UMP فرانسه آن را بحثی درباره مذهب و مذهب می داند
[ترجمه گوگل]حزب حاکم حزب UMP حاکم فرانسه آن را بحث بر روی مذهب و سکولاریسم می نامد
8. Last week, the UMP sparked similar criticism by holding a debate on Islam and secularity.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته، UMP انتقادات مشابهی را با برگزاری مناظره درباره اسلام و secularity به راه انداخت
[ترجمه گوگل]هفته گذشته، UMP با انتقادات مشابهی، با بحث درباره اسلام و سکولاریسم، را مطرح کرد
9. Cherif is lobbying for Tunisia's constitution to be amended to include secularity as a political principle.
[ترجمه ترگمان]Cherif در حال لابی کردن برای قانون اساسی تونس است که باید اصلاح شود تا به عنوان یک اصل سیاسی در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]چریف لابی می کند تا قانون اساسی تونس اصلاح شود تا سکولاریسم را به عنوان یک اصل سیاسی بپذیرد
10. Thirdly, it gives accurate analysis to the two important problem of the idea Secularity and Afterworld, namely al-Jihad and ultimate caring, it expounds this idea in the life farther.
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، تحلیل دقیق دو مساله مهم ایده secularity و afterworld یعنی al و توجه نهایی را به ما می دهد، و این ایده را در زندگی دورتر شرح می دهد
[ترجمه گوگل]ثالثا، آن را تجزیه و تحلیل دقیق به دو مسئله مهم از ایده سکولاریسم و پس از جهان، یعنی جهاد و مراقبت نهایی، این ایده را در زندگی دورتر است