کلمه جو
صفحه اصلی

woodshed


معنی : انبار هیزم، انبار الوار و چوب، هیزم دان، تمرین کردن
معانی دیگر : هیمه دان، باالت موسیقی تمرین کردن

انگلیسی به فارسی

انبار هیزم، انبار الوار و چوب، هیزم دان، (با الت موسیقی) تمرین کردن


جنگل، انبار هیزم، انبار الوار و چوب، هیزم دان، تمرین کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a shed for storing firewood.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: woodsheds, woodshedding, woodshedded
• : تعریف: (slang) to practice intensively on a musical instrument.

• shed for storing firewood
a woodshed is a small building which is used for storing firewood.

مترادف و متضاد

انبار هیزم (اسم)
woodshed

انبار الوار و چوب (اسم)
woodshed

هیزم دان (اسم)
woodshed

تمرین کردن (فعل)
practice, exercise, drill, rehearse, woodshed, practise

جملات نمونه

1. a woodshed
انبار هیزم

2. The swallows are nesting in the woodshed.
[ترجمه ترگمان]پرستوها توی انبار هیزم هستن
[ترجمه گوگل]چلچله ها در حوضه آبریزش قرار دارند

3. Out in the woodshed there are plenty more.
[ترجمه ترگمان]توی انبار هیزم هم زیاده
[ترجمه گوگل]در بوته ها، مقدار بیشتری وجود دارد

4. He had to go and sit in the woodshed and smoke it.
[ترجمه ترگمان]باید می رفت و توی انبار هیزم می نشست و چپق می کشید
[ترجمه گوگل]او مجبور شد برود و بیدار بماند و دود کند

5. Originally a woodshed, the previous owners had converted it into a thatched extension that is now lined with books.
[ترجمه ترگمان]در اصل یک انبار هیزم، مالکان قبلی آن را به یک بخش گالی پوش تبدیل کرده بودند که در حال حاضر با کتاب پر شده است
[ترجمه گوگل]در ابتدا یک چوب جنگلی، صاحبان قبلی آن را تبدیل به یک اصطلاح اصطبل شده است که در حال حاضر با کتابچه قرار داده شده است

6. The woodshed burned down in half an hour.
[ترجمه ترگمان]انبار هیزم تا نیم ساعت دیگر سوخت
[ترجمه گوگل]بطری در نیم ساعت سوزانده شد

7. Youth gets together with their materials to build a bridge to the moon or maybe a palace on earth; then in middle age they decide to build a woodshed with them instead. Henry David Thoreau
[ترجمه ترگمان]جوانان با مواد خود برای ساختن پلی به ماه یا شاید یک کاخ روی زمین گرد هم می آیند؛ سپس در سنین میانی تصمیم می گیرند که یک انبار هیزم با آن ها بسازند هنری دیوید Thoreau
[ترجمه گوگل]جوانان با مواد خود برای ساخت یک پل به ماه یا شاید قصر بر روی زمین می آیند؛ سپس در اواسط سالگی تصمیم می گیرند که به جای آنها با آنها بجنگند هنری دیوید Thoreau

8. 'In commercial terms, I'm living in the current economy, but I have a hedging strategy for it all going wrong, ' he says by telephone from his study, a transformed woodshed.
[ترجمه ترگمان]او با تلفن از دفتر کار خود، یک انبار چوب تغییر یافته، می گوید: \" من در اقتصاد کنونی زندگی می کنم، اما یک استراتژی پوشش ریسک برای همه چیز غلط است
[ترجمه گوگل]او در تلفن همراه خود از تحصیلش می گوید: 'به لحاظ تجاری، من در اقتصاد فعلی زندگی می کنم، اما من یک استراتژی حمایتی برای آن همه اشتباه می زنم '

9. The unusual artistic ability which I exhibit was developed at an early age through drawing chalk pictures of Mrs. Lippett on the woodshed door.
[ترجمه ترگمان]این توانایی هنری غیر معمول که در سن کم به نمایش گذاشته بودم از طریق کشیدن تصاویر گچی خانم لیپت روی در انبار هیزم
[ترجمه گوگل]توانایی هنری غیرمعمول که من نمایش می دادم در سن کودکی از طریق طراحی نقاشی های گچ خانم لیپتت در درون دروازه ها توسعه یافت

10. Then when Mrs. Arable complained, he was moved to a bigger box in woodshed.
[ترجمه ترگمان]بعد وقتی خانم arable شکایت کرد، اون رفته بود به یه جعبه بزرگ تر توی انبار هیزم
[ترجمه گوگل]سپس هنگامی که خانم آراگل شکایت کرد، او را به یک جعبه بزرگتر در جنگل منتقل کرد


کلمات دیگر: