کلمه جو
صفحه اصلی

wroth


معنی : خشمگین، براشفته، ظالم، غضبناک
معانی دیگر : خشم آلود، سبع

انگلیسی به فارسی

خشمگین، غضبناک، عصبانی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: in a rage; furious; wrathful.

• wrathful, enraged, extremely angry

مترادف و متضاد

خشمگین (صفت)
angry, exasperate, furious, indignant, irate, fierce, wroth, wrathful, rabid, snappish, snuffy

براشفته (صفت)
angry, wroth

ظالم (صفت)
wroth, grim, cruel, oppressive, unjust, ruthless, remorseless, unsparing

غضبناک (صفت)
wroth, wrathful, enraged, vehement

جملات نمونه

1. No man on woman wroth your tears, and the one who is, won't make you cry.
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی نباید گریه کنه و گریه کنه، و کسی که هست، باعث نمی شه گریه کنی
[ترجمه گوگل]هیچ مردی بر روی زن نمیتواند اشک شما را بشکند، و کسی که هست، گریه نخواهد کرد

2. They think you don't know the dime is wroth more than the nickel.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کنند که تو نمی دانی این سکه بیش از پنج سنتی خشمگین است
[ترجمه گوگل]آنها فکر می کنند شما نمی دانید که سیلندر بیش از نیکل خشمگین است

3. He was wroth to see the damage to his home.
[ترجمه ترگمان]از دیدن خسارتی که به خانه اش وارد شده بود خشمگین شد
[ترجمه گوگل]او عصبانی شد تا آسیب به خانه اش را ببیند

4. No man on wroth your tears, and the one who is, won't make you cry.
[ترجمه ترگمان]گریه نکن، گریه نکن، گریه نکن، گریه نکن، گریه نکن
[ترجمه گوگل]هیچ کس بر روی اشک های خود نجوا نمی کند و کسی که می خواهد گریه کند

5. He wroth off a dirty kind of life by killing himself.
[ترجمه ترگمان]او از زندگی کثیف خود با کشتن خودش خشمگین می شود
[ترجمه گوگل]او با کشتن خودش یک نوع کثیفی را از بین می برد

6. But wroth as he was, a short struggle ended in reconciliation. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]اما چون خشمگین بود، پس از یک مبارزه کوتاه، آشتی به پایان رسید فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]اما همانطور که بود، عصبانی شد، مبارزه کوتاهی به مصلحت پایان داد فرهنگ لغت جمله

7. The king went wroth.
[ترجمه ترگمان]پادشاه خشمگین شد
[ترجمه گوگل]پادشاه خشمگین شد

8. But thou hast utterly rejected us; thou art very wroth against us.
[ترجمه ترگمان]اما تو به کلی ما را رد کردی؛ تو از ما عصبانی هستی
[ترجمه گوگل]اما شما کاملا ما را رد کردید تو خیلی باورش می کنی

9. But unto Cain and to his offering And Cain was very wroth and his countenance fell.
[ترجمه ترگمان]اما به کین و پیشنهاد او کین بسیار خشمگین شد و قیافه اش درهم رفت
[ترجمه گوگل]اما به قائن و به ارائه او و کین بسیار خشمگین شد و صورتش افتاد

10. For the LORD shall rise up as in mount Perazim, he shall be wroth as in the valley of Gibeon, that he may do his work, his strange work; and bring to pass his act, his strange act.
[ترجمه ترگمان]چون حضرت مسیح در کوه Perazim قیام خواهد کرد، مثل در دره of خشمگین خواهد شد که او می تواند کار خود را انجام دهد، کار عجیب او را انجام دهد، و این عمل عجیب او را انجام دهد
[ترجمه گوگل]زیرا خداوند مانند کوه Perazim بالا خواهد آمد، او مانند در دره Gibeon خشمگین خواهد شد، که او می تواند کار خود را، کار عجیب و غریب خود را انجام دهد؛ و تصدیق عمل خود را، عمل عجیب و غریب خود را

11. As the drilling proceeded, he seemed to wax exceedingly wroth over trifles lung power in proportion.
[ترجمه ترگمان]همچنان که این کار را می کرد، به نظر می رسید که نسبت به قدرت و قدرتش خیلی عصبانی می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که حفاری ادامه پیدا کرد، به نظر می رسید که موم به شدت از بین رفته و قدرت ریه را به طور مساوی از بین می برد

12. But thou hast cast off and abhorred, thou hast been wroth with thine anointed.
[ترجمه ترگمان]اما تو از with و abhorred عصبانی هستی
[ترجمه گوگل]اما تو خلوت و نفرت داشتی، تو با عیسی مسیح خشمگین شدی

13. And the Lord said unto Cain, Why art thou wroth? and why is thy fallen?
[ترجمه ترگمان]و لرد گفت: چرا عصبانی هستی؟ چرا سقوط کرده ای؟
[ترجمه گوگل]و خداوند به کائن گفت: چرا تو نفرت داری؟ و چرا تو افتاده ای؟


کلمات دیگر: