کلمه جو
صفحه اصلی

tilling


معنی : خیش

انگلیسی به فارسی

تیلینگ، خیش


مترادف و متضاد

خیش (اسم)
share, tillage, plow, coarse linen cloth, miner, tilling, rooter, ploughshare, tilth, ditcher, tusk, scooter, plowing

پیشنهاد کاربران

شخم زدن

Targeting Induced Local Lesions in Genomes
کشت زاد ( ژن ) یا کاشت زاد: نشان گذاری آسیب های زادانی انگیخته شده در زادان
بادرود


کلمات دیگر: