کلمه جو
صفحه اصلی

semifinal


معنی : دوره نیمه نهایی، نیمه نهایی، نیمپایانی، مربوط به دوره نیمه نهایی
معانی دیگر : (مسابقه و غیره) نیمه نهایی، نیمه نهایی درجدول مسابقات حذفی

انگلیسی به فارسی

نیم پایانی، نیمه نهایی (درجدول مسابقات حذفی)،مربوط به دوره نیمه نهایی، دوره نیمه نهایی


نیمه نهایی، دوره نیمه نهایی، نیمپایانی، مربوط به دوره نیمه نهایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: designating the next-to-last game or match.
اسم ( noun )
• : تعریف: one of two next-to-last games or matches in a sports tournament, the winners of which will play for the championship.

• next-to-last round in a competition, stage before the final
pertaining to the next-to-last round in a competition, pertaining to the stage before the final
a semi-final is one of the two matches in a competition played to decide who will compete in the final.

مترادف و متضاد

دوره نیمه نهایی (اسم)
semifinal

نیمه نهایی (صفت)
semifinal

نیم پایانی (صفت)
semifinal

مربوط به دوره نیمه نهایی (صفت)
semifinal

جملات نمونه

1. Gabb will be matched against Fay in the semifinal.
[ترجمه ترگمان]Gabb در مسابقه نیمه نهایی با فی برابری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]گاب با فای در نیمه نهایی هماهنگ خواهد شد

2. Herbert will be matched against Jay in the semifinal.
[ترجمه ترگمان]هربرت در مسابقه نیمه نهایی با جی برابری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هربرت خواهد بود در برابر جی در نیمه نهایی همسان

3. Rowing: Thursday features semifinal action in seven divisions to determine the qualifiers for the finals on Saturday.
[ترجمه ترگمان]Rowing: پنج شنبه برای تعیین اینکه در روز شنبه رقابت های نیمه نهایی به دور نهایی صعود کنند، در هفت بخش اقدام به نیمه نهایی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]رینگ پنجشنبه عملکرد نیمه نهایی در هفت بخش را برای تعیین رقیب برای نهایی در روز شنبه انجام می دهد

4. The top 18 advance to the semifinal, while 12 move on to the final.
[ترجمه ترگمان]۱۸ صعود برتر به نیمه نهایی، در حالی که ۱۲ صعود به مرحله نهایی
[ترجمه گوگل]18 باخت به نیمه نهایی، در حالی که 12 حرکت به مرحله نهایی

5. The Knicks got slaughtered in the semifinal.
[ترجمه ترگمان]The در نیمه نهایی به قتل رسید
[ترجمه گوگل]نیکس در نیمه نهایی به قتل رسید

6. Hokutomaru: The semifinal. Let's mix it up!
[ترجمه ترگمان]Hokutomaru: semifinal بیا با هم مخلوط کنیم!
[ترجمه گوگل]Hokutomaru نیمه نهایی بیایید آن را مخلوط کنیم

7. Yes, this semifinal match is going to be great.
[ترجمه ترگمان] آره، این مسابقه \"semifinal\" عالی میشه
[ترجمه گوگل]بله، این نیمه نهایی مسابقه عالی است

8. Read will be matched against Stone in the semifinal.
[ترجمه ترگمان]در نیمه نهایی با سنگ برابری خواهید کرد
[ترجمه گوگل]خواندن در مقابل سنگ در نیمه نهایی مطابقت خواهد کرد

9. Any predictions for the second semifinal of team Dragon versus CovaNoil?
[ترجمه ترگمان]هر گونه پیش بینی برای دومین مسابقه نیمه نهایی در مقابل CovaNoil؟
[ترجمه گوگل]هر پیش بینی برای نیمه نهایی تیم اژدها در مقابل CovaNoil؟

10. Reed will Be matched against Stone in the semifinal.
[ترجمه ترگمان]رید در نیمه نهایی با سنگ برابری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]رید مقابل سنگ در نیمه نهایی هماهنگ خواهد شد

11. Bill ranked second in the semifinal of C - 500 meters.
[ترجمه ترگمان](بیل در دومین مسابقه نیمه نهایی در ۵۰۰ - ۵۰۰ متر در جایگاه دوم قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بیل در نیمه نهایی C-500 قرار دارد

12. They went through with a 1 semifinal victory over DPRK.
[ترجمه ترگمان]آن ها با یک پیروزی نیمه نهایی در DPRK عبور کردند
[ترجمه گوگل]آنها با پیروزی نیمه نهایی 1 بر سر کره شمالی به پیروزی رسیدند

13. But in every semifinal and piquant regret for a man who did not deserve to lose.
[ترجمه ترگمان]اما در هر semifinal و piquant از دست دادن مردی که سزاوار از دست دادن نبود تاسف می خورد
[ترجمه گوگل]اما در هر شک و تردید نیمه نهایی و پیکان برای یک مرد که سزاوار به از دست دادن نیست

14. But Federer fell in a thrilling five set semifinal to Djokovic.
[ترجمه ترگمان]اما Federer در یکی از پنج set که به هیجان آمده بود افتاد
[ترجمه گوگل]اما فدرر در نیمه نهایی هیجان انگیز به جاکوویچ افتاد

پیشنهاد کاربران

نیمه نهایی


کلمات دیگر: