جعبه یا قوطی گرد (برای نگهداری کلاه و غیره)، جعبه ء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
bandbox
جعبه یا قوطی گرد (برای نگهداری کلاه و غیره)، جعبه ء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
انگلیسی به فارسی
جعبه مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a usu. cylindrical box of cardboard or thin wood, used to hold a hat or other clothing items.
• box made of cardboard or thin wood for holding small clothes or accessories; round cardboard box for women's hats
جملات نمونه
1. A good deal of the unpaid work younger women do is maintenance of a hairless, odourless, band-box self.
[ترجمه ترگمان]یک معامله خوب از زنان جوان مزدی که زنان جوان انجام می دهند، نگهداری یک نفس بی مو، odourless و band است
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از کارهای بدون حقوق که زنان جوانتر انجام می دهند ، نگهداری از خود جعبه باند بدون مو و بدون بو است
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از کارهای بدون حقوق که زنان جوانتر انجام می دهند ، نگهداری از خود جعبه باند بدون مو و بدون بو است
2. In spite of the long, hot train ride, Jane arrived looking as if a bandbox.
[ترجمه ترگمان]با وجود سواری طولانی و گرم، جین، انگار که یک بسته دیگر هم به دست آورده بود، وارد شد
[ترجمه گوگل]علی رغم سواری طولانی و داغ قطار ، جین به نظر می رسید که گویی یک جعبه باند است
[ترجمه گوگل]علی رغم سواری طولانی و داغ قطار ، جین به نظر می رسید که گویی یک جعبه باند است
3. In spite of the long trip, Jody arrived looking as if she had come out of a bandbox.
[ترجمه ترگمان]به رغم سفر طولانی، جودی آمد و نگاه کرد، انگار که یک بسته دیگر هم به دست آورده بود
[ترجمه گوگل]با وجود سفر طولانی ، جودی به آنجا رسید که گویی از جعبه باند بیرون آمده است
[ترجمه گوگل]با وجود سفر طولانی ، جودی به آنجا رسید که گویی از جعبه باند بیرون آمده است
4. I am glad I bought my bonnet, if it is only for the fun of having another bandbox!
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که کلاهم را خریدم، اگر فقط به خاطر این است که یک بسته دیگر هم به تو بدهم!
[ترجمه گوگل]خوشحالم که سرپوش خود را خریداری کردم ، اگر فقط برای لذت داشتن یک باند دیگر باشد!
[ترجمه گوگل]خوشحالم که سرپوش خود را خریداری کردم ، اگر فقط برای لذت داشتن یک باند دیگر باشد!
5. Reasons for concern: choose the correct lighting, contribute to foiling Festival, warm atmosphere, but also let the newcomers and guests all seem to be in good out of a bandbox.
[ترجمه ترگمان]دلایل نگرانی: انتخاب نورپردازی صحیح، کمک به خنثی کردن فستیوال، جو گرم، و همچنین اجازه دهید تازه وارد و مهمان ها همگی به نظر خوب از یک جعبه بسته خارج شوند
[ترجمه گوگل]دلایل نگرانی ، انتخاب نور مناسب ، کمک به خنثی کردن جشنواره ، جو گرم ، اما همچنین به نظر می رسد تازه واردان و مهمان ها از یک جعبه باند خوب باشند
[ترجمه گوگل]دلایل نگرانی ، انتخاب نور مناسب ، کمک به خنثی کردن جشنواره ، جو گرم ، اما همچنین به نظر می رسد تازه واردان و مهمان ها از یک جعبه باند خوب باشند
6. In spite of the long, hot train ride, Jody arrived looking as if she had come out of a bandbox.
[ترجمه ترگمان]جودی با وجود قطار طولانی و گرم، مثل اینکه یک بسته دیگر هم به دست آورده بود، وارد شد
[ترجمه گوگل]علی رغم سواری طولانی و داغ قطار ، جودی به آنجا رسید که گویی از جعبه باند بیرون آمده است
[ترجمه گوگل]علی رغم سواری طولانی و داغ قطار ، جودی به آنجا رسید که گویی از جعبه باند بیرون آمده است
7. In spite of the long, hot train ride, Jane arrived looking as if she had come out of a bandbox.
[ترجمه ترگمان]جین با وجود قطاری بلند و گرم، وارد شد، انگار که از یک جعبه مقوایی بیرون آمده باشد
[ترجمه گوگل]علی رغم سواری طولانی و داغ قطار ، جین به آنجا رسید که گویی از جعبه باند بیرون آمده است
[ترجمه گوگل]علی رغم سواری طولانی و داغ قطار ، جین به آنجا رسید که گویی از جعبه باند بیرون آمده است
کلمات دیگر: