هیاهو، سروصدا، (آگهی یا تبلیغ) پر سروصدا و اغراق آمیز، n نمایش پر سر و صدا برای جلب توجه مردم، vt اگهی پر سر و صدا کردن
ballyhoo
هیاهو، سروصدا، (آگهی یا تبلیغ) پر سروصدا و اغراق آمیز، n نمایش پر سر و صدا برای جلب توجه مردم، vt اگهی پر سر و صدا کردن
انگلیسی به فارسی
نمایش پرسروصدا(برای جلب توجه مردم). آگهی پرسروصدا کردن
ballyhoo
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: exaggerated, noisy, insistent advertising or publicity.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ballyhoos, ballyhooing, ballyhooed
حالات: ballyhoos, ballyhooing, ballyhooed
• : تعریف: to advertise or publicize by extreme, clamorous methods.
- This movie has been ballyhooed, but it is really only average.
[ترجمه ترگمان] این فیلم ballyhooed بوده است، اما این فیلم تنها به طور متوسط به طور میانگین است
[ترجمه گوگل] این فیلم جنجال شده است، اما آن است که واقعا در حد متوسط
[ترجمه گوگل] این فیلم جنجال شده است، اما آن است که واقعا در حد متوسط
• noisy advertisement; loud noise
advertise in a loud noisy way
advertise in a loud noisy way
جملات نمونه
1. They announced, amid much ballyhoo, that they had made a breakthrough.
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان much اعلام کردند که پیشرفتی داشته اند
[ترجمه گوگل]آنها اعلام کردند ، در میان ballyhoo ، که موفقیت بزرگی ایجاد کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها اعلام کردند ، در میان ballyhoo ، که موفقیت بزرگی ایجاد کرده اند
2. The candidate's campaign was attended with too much ballyhoo.
[ترجمه ترگمان]مبارزات انتخاباتی با حضور بیش از حد برگزار شد
[ترجمه گوگل]مبارزات انتخاباتی کاندیداهای #39 با بیش از حد شرور شرکت کرد
[ترجمه گوگل]مبارزات انتخاباتی کاندیداهای #39 با بیش از حد شرور شرکت کرد
3. After all the ballyhoo, the film was a flop.
[ترجمه ترگمان]بعد از همه the، فیلم شکست خورد
[ترجمه گوگل]بعد از همه ballyhoo ، فیلم یک انفجار بود
[ترجمه گوگل]بعد از همه ballyhoo ، فیلم یک انفجار بود
4. I can't see what all this ballyhoo is about.
[ترجمه ترگمان]نمی توانم ببینم این ballyhoo در چه موردی است
[ترجمه گوگل]نمی توانم #39 ببینم که این همه ballyhoo چیست
[ترجمه گوگل]نمی توانم #39 ببینم که این همه ballyhoo چیست
5. A lot of the ballyhoo centered on the network's new hit show.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از ballyhoo که بر روی برنامه حمله جدید شبکه متمرکز شده اند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ballyhoo متمرکز بر نمایش جدید شبکه 39 است
[ترجمه گوگل]بسیاری از ballyhoo متمرکز بر نمایش جدید شبکه 39 است
6. While Deion Sanders received most of the pre-game ballyhoo,[Sentence dictionary] his bookend Brown went about his business with little or no fanfare.
[ترجمه ترگمان]در حالی که Deion ساندرز بسیاری از ballyhoo پیش از بازی را دریافت کرد، bookend براون (حکم جمله)او بدون هیاهو به کار خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]در حالی که دیون سندرز بیشتر ballyhoo پیش از بازی را دریافت می کرد ، [فرهنگ لغت جملات] کتاب فروش او براون با شور و شوق کمی یا بدون هیچ سر و صدایی به کار خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]در حالی که دیون سندرز بیشتر ballyhoo پیش از بازی را دریافت می کرد ، [فرهنگ لغت جملات] کتاب فروش او براون با شور و شوق کمی یا بدون هیچ سر و صدایی به کار خود ادامه داد
7. The company was too conservative to indulge in ballyhoo in its advertising.
[ترجمه ترگمان]شرکت برای شرکت در تبلیغات خود بیش از حد محافظه کار بود
[ترجمه گوگل]این شرکت بیش از حد محافظه کار بود و نمی توانست در تبلیغات خود به ballyhoo بپردازد
[ترجمه گوگل]این شرکت بیش از حد محافظه کار بود و نمی توانست در تبلیغات خود به ballyhoo بپردازد
8. In Taiwan, many candidates ballyhoo their campaigning in the street.
[ترجمه ترگمان]در تایوان، بسیاری از نامزدها مبارزات خود را در خیابان دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]در تایوان ، بسیاری از نامزدها تبلیغات خود را در خیابان انجام می دهند
[ترجمه گوگل]در تایوان ، بسیاری از نامزدها تبلیغات خود را در خیابان انجام می دهند
9. Ballyhoo is the use of sensational or over the top means to draw attention to something undeserving of such attention.
[ترجمه ترگمان]Ballyhoo استفاده از یک یا بیش از حد عالی برای جلب توجه به چیزی از چنین توجه است
[ترجمه گوگل]Ballyhoo استفاده از معنی پر سر و صدا یا فوق العاده برای جلب توجه به چیزی است که شایسته چنین توجهی نیست
[ترجمه گوگل]Ballyhoo استفاده از معنی پر سر و صدا یا فوق العاده برای جلب توجه به چیزی است که شایسته چنین توجهی نیست
10. We find newspaper ballyhoo difficult to live with.
[ترجمه ترگمان]ما روزنامه می فهمیم که زندگی کردن با آن ها مشکل است
[ترجمه گوگل]برای ما زندگی کردن در روزنامه ballyhoo دشوار است
[ترجمه گوگل]برای ما زندگی کردن در روزنامه ballyhoo دشوار است
11. I have never heard so much ballyhoo for such lousy movie.
[ترجمه ترگمان]من تا حالا همچین فیلم مزخرف زیادی رو برای این فیلم مزخرف نشنیده بودم
[ترجمه گوگل]من هرگز این همه ballyhoo برای چنین فیلمهای نفرت انگیزی نشنیده ام
[ترجمه گوگل]من هرگز این همه ballyhoo برای چنین فیلمهای نفرت انگیزی نشنیده ام
12. I have it on good authority that the whale thinks that this ballyhoo is a bunch of, well, blubber.
[ترجمه ترگمان]به خوبی می دانم که وال گمان می کند که این ballyhoo یک مشت پیه وال است
[ترجمه گوگل]من از اقتدار خوبی برخوردار هستم که نهنگ فکر می کند این ballyhoo یک دسته از چربی ها است
[ترجمه گوگل]من از اقتدار خوبی برخوردار هستم که نهنگ فکر می کند این ballyhoo یک دسته از چربی ها است
13. The gesture is likely to be surrounded by much ballyhoo when it is officially announced in April.
[ترجمه ترگمان]این حرکت احتمالا تا زمانی که رسما در ماه آوریل اعلام شود احاطه خواهد شد
[ترجمه گوگل]این ژست وقتی که در ماه آوریل به طور رسمی اعلام شود ، احتمالاً توسط ballyhoo بسیار محاصره خواهد شد
[ترجمه گوگل]این ژست وقتی که در ماه آوریل به طور رسمی اعلام شود ، احتمالاً توسط ballyhoo بسیار محاصره خواهد شد
14. A presentation that lacks an idea cannot hide behind glamorous photos, pizazz, or ballyhoo.
[ترجمه ترگمان]یک معرفی که فاقد یک ایده است نمی تواند پشت عکس های فریبنده، pizazz، یا سایت ballyhoo پنهان شود
[ترجمه گوگل]ارائه ای که فاقد ایده باشد ، نمی تواند در پشت عکس های پر زرق و برق ، pizazz یا ballyhoo پنهان شود
[ترجمه گوگل]ارائه ای که فاقد ایده باشد ، نمی تواند در پشت عکس های پر زرق و برق ، pizazz یا ballyhoo پنهان شود
15. Yet we do nothing but keep up a perpetual ballyhoo about Bolshevism, fascism, communism, liberty, dictators, democracy, and all the rest of it.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما هیچ کاری نمی کنیم، بلکه مدام در مورد Bolshevism، فاشیسم، کمونیسم، آزادی، دیکتاتورها، دموکراسی و همه چیزهای دیگر ایستادگی می کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال ما هیچ کاری انجام نمی دهیم مگر اینکه در مورد بلشویسم ، فاشیسم ، کمونیسم ، آزادی ، دیکتاتورها ، دموکراسی ، و بقیه موارد ، یک اعتراض دائمی ادامه دهیم
[ترجمه گوگل]با این حال ما هیچ کاری انجام نمی دهیم مگر اینکه در مورد بلشویسم ، فاشیسم ، کمونیسم ، آزادی ، دیکتاتورها ، دموکراسی ، و بقیه موارد ، یک اعتراض دائمی ادامه دهیم
کلمات دیگر: