کلمه جو
صفحه اصلی

ting


معنی : طنین، صدای زنگ، طنین انداختن
معانی دیگر : (صدای تک و ضعیف) دیلینگ، دلنگ، تق، صدای زنگ دادن

انگلیسی به فارسی

صدای زنگ (دادن)، طنین، طنین انداختن


تین، صدای زنگ، طنین، طنین انداختن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a single high, clear, usu. faint ring, as of a small bell.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: tings, tinging, tinged
• : تعریف: to make or cause to make a ting.

مترادف و متضاد

طنین (اسم)
resonance, clamor, ring, noise, echo, ting, chirm, reverberation

صدای زنگ (اسم)
ting

طنین انداختن (فعل)
resonate, chink, jar, reverberate, ting

جملات نمونه

1. The bell on the hotel receptionist's desk went ting when I pressed it.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن را فشار دادم، زنگ روی میز پذیرش هتل رفت
[ترجمه گوگل]زنگ زدن بر روی میز میزبان هتل زمانی که من آن را فشار دادم

2. I better feel your glove, Ting.
[ترجمه ترگمان]بهتر است glove را احساس کنم
[ترجمه گوگل]بهتر است دستکشت را احساس کنی، تینگ

3. For Victoria, the agenda for the Ting Hui was city politics and political contributions, period.
[ترجمه ترگمان]برای ویکتوریا، دستور کار برای دینگ دیری Hui سیاست شهری و مشارکت های سیاسی بود
[ترجمه گوگل]برای ویکتوریا، دستور کار تینگ هویی سیاست و مشارکت سیاسی شهر بود

4. To an unformed child, Edna Madalyn McGurk Ting was like nuclear fusion.
[ترجمه ترگمان]برای یک بچه unformed، ادنا Madalyn دینگ دیری رینگ بوکس هسته ای بود
[ترجمه گوگل]Edna Madalyn McGurk Ting به یک فرزند بی نظیر مثل همجوشی هسته ای بود

5. Ting, a senior quarterback, capped the Riordan scoring with a pair of 1-yard sneaks.
[ترجمه ترگمان]تینگ، بازیکن مهاجم دبیرستان، بازیکن مدافع تیم ملی فوتبال است و با یک جفت از sneaks sneaks به امتیاز ۱ - ۱ می رسد
[ترجمه گوگل]تینگ، یکی از کارفرمایان ارشد، نمره ریوردان را با یک جفت سکوهای 1 یاردی محدود کرد

6. Hysterical, Terrible, Hitlers ting in progress.
[ترجمه ترگمان]Hysterical، هولناک، Hitlers، در پیشرفت
[ترجمه گوگل]هیستریک، وحشتناک، هیتلر در حال پیشرفت است

7. I do em, dis last ting for my old friend.
[ترجمه ترگمان]همین کار را می کنم، برای دوست قدیمیم
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که برای دوست قدیمی ام تمایل داشته باشم

8. Victoria Lum Ting, one of the powers in the local family association, visited our house.
[ترجمه ترگمان]ویکتوریا lum تینگ، یکی از اختیارات انجمن خانواده محلی، از خانه ما دیدن کرد
[ترجمه گوگل]ویکتوریا لوم تینگ، یکی از قدرت های انجمن خانواده محلی، از خانه ما بازدید کرد

9. Yu Ting in good at the long jump and she also won.
[ترجمه ترگمان]یو Ting در پرش طول خوب است و او برنده شد
[ترجمه گوگل]یو تینگ در جهش بلند خوب است و او نیز برنده شد

10. The studies demonsrated the influence on the functions of cardiovascular and respiratory systems on rabbits of 852 compound Anaesthetic Agent"Ting song Ling"and Pethidine.
[ترجمه ترگمان]این مطالعات تاثیر روی عملکرد سیستم های قلبی و عروقی و تنفسی بر روی خرگوش ها از ۸۵۲ ترانه مرکب، \"تینگ\" و \"pethidine\" را مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مطالعات تأثیری بر عملکرد سیستم های قلبی عروقی و تنفسی در خرگوشهای 852 ترکیبی بیهوشی داروی Ling'and پتیدین داشتند

11. My lens is surrounded by a ring of ting, superbly strong, unbelievably hard - working muscles.
[ترجمه ترگمان]لنز من توسط حلقه ای از مبارزات احاطه شده است، بسیار قوی، به طرز باورنکردنی قوی، و به طور باورنکردنی سخت کوش
[ترجمه گوگل]لنز من توسط یک حلقه تین، فوق العاده قوی، باور نکردنی سخت - عضلات کار احاطه شده است

12. Contains a defoamer ting efficiency of the dish machine. pplications : all types of ware and utensils.
[ترجمه ترگمان]این محصول شامل بازدهی و کارایی دستگاه ظرف می باشد pplications: همه انواع لوازم و لوازم آشپزخانه
[ترجمه گوگل]حاوی کارآیی خفیف کننده دستگاه ظروف است تمام انواع ظروف و ظروف را در اختیار شما قرار می دهد

13. Yeah. Ting Ting, here's a Christmas card for you.
[ترجمه ترگمان]آ ره دینگ دیری رینگ، این کارت تبریک کریسمس برای شماست
[ترجمه گوگل]بله تینگ تینگ، در اینجا کارت کریسمس برای شما است

14. Label set ting method is used to determine the shortest path for material distribution plans and a disaster relief logistics center.
[ترجمه ترگمان]یک روش برای تعیین کوتاه ترین مسیر برای برنامه های توزیع مواد و یک مرکز تدارکات کمک به فاجعه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]روش تعیین برچسب برای تعیین کوتاهترین مسیر برای برنامه های توزیع مواد و مرکز تدارکات فاجعه استفاده می شود


کلمات دیگر: