1. her seductive smile
لبخند دلفریب او
2. He moved towards the seductive warmth of the fire.
[ترجمه ترگمان]به سوی گرمای اغوا کننده آتش رفت
[ترجمه گوگل]او به سوی گرمی گنگ از آتش حرکت کرد
3. She used all of her seductive charm to try and persuade him.
[ترجمه ترگمان]از همه دلربایی her استفاده می کرد تا او را قانع کند
[ترجمه گوگل]او از همه جذابیت گناه او استفاده کرد تا او را متقاعد کند
4. There was something seductive about the way he smiled at her.
[ترجمه Kim] چیزی اغواگر ، یا دلربا در لبخند او بود
[ترجمه ترگمان]در این راه چیزی اغوا کننده وجود داشت که به او لبخند می زد
[ترجمه گوگل]در مورد اینکه او به او لبخند زد، چیزی گمراه کننده بود
5. These opportunities seemed infinitely seductive.
[ترجمه ترگمان]این فرصت بسیار گمراه کننده به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این فرصت ها به نظر می رسید بی نهایت گمراه کننده
6. His words had a soothing, almost seductive quality.
[ترجمه ترگمان]کلماتش یک آرامش آرامش بخش و تقریبا اغوا کننده داشت
[ترجمه گوگل]کلمات او دارای کیفیت تسکین دهنده، تقریبا گول زدن بود
7. It was a seductive black evening dress.
[ترجمه ترگمان]لباس شب زیبایی اغوا کننده بود
[ترجمه گوگل]این یک لباس عجیب و غریب سیاه و سفید بود
8. She gave him a seductive look.
[ترجمه ترگمان]نگاه اغوا کننده ای به او انداخت
[ترجمه گوگل]او به او نگاه غلطی داد
9. Miss Verrett sang in a honeyed, seductive tone.
[ترجمه ترگمان]خانم Verrett با صدای شیرین و اغوا کننده ای آواز می خواند
[ترجمه گوگل]خانم Verret آواز خوشی داشت
10. It is also seductive - the achingly boring days in the Co-operative were suddenly spiced by the conspiring behind the haberdashery counter.
[ترجمه ترگمان]همچنین گمراه کننده است - روزه ای خسته کننده و خسته کننده در تعاونی به طور ناگهانی به وسیله the پشت پیشخوان خرازی، بریده شد
[ترجمه گوگل]این نیز گول زدن است - روزهای خسته کننده ای در همکاری به طور ناگهانی توسط توافقنشینان در برابر مغازه دار تاج پوشش داده شد
11. Though tantalisingly seductive, they were fraught with peril.
[ترجمه ترگمان]با آنکه اغوا کننده بود، پر از خطر بود
[ترجمه گوگل]هرچند از نظر وسوسه انگیز، آنها با خطر همراه بودند
12. Desktop publishing is one of the most seductive executive toys that can currently be found on any computer system.
[ترجمه ترگمان]انتشار دسکتاپ یکی از most toys اجرایی است که در حال حاضر بر روی هر سیستم کامپیوتری یافت می شود
[ترجمه گوگل]نشر دسکتاپ یکی از پرطرفدارترین اسباب بازی های اجرایی است که در حال حاضر در هر سیستم کامپیوتری یافت می شود
13. Such was its seductive hold that it could seem as if all of modern life was bewitched by a Taylorist demon.
[ترجمه ترگمان]چنین به نظر می رسید که گویی تمام زندگی جدید توسط یک شیطان Taylorist مسحور شده باشد
[ترجمه گوگل]چنین تعصب گمراه کننده ای بود که می توان به نظر می رسید که تمام زندگی مدرن توسط شیطان تیلوریست غرق شده است
14. They have taken to increasingly seductive gimmicks, to the point of thumbing down passing motorists.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور فزاینده ای gimmicks کننده را به نقطه شروع ورق زدن رانندگان منتقل کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها به حرکات فریبنده گمراه کننده، تا جایی که رانندگان رانندگی را رد می کنند، گرفته اند