کلمه جو
صفحه اصلی

seascape


معنی : دورنمای دریا، منظره دریایی، منظره هوایی دریا
معانی دیگر : منظره ی دریا

انگلیسی به فارسی

منظره دریایی، منظره هوایی دریا، دورنمای دریا


دریایی، دورنمای دریا، منظره دریایی، منظره هوایی دریا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a view of the ocean or a representation of it, such as a painting.

• ocean vista, view of the sea; picture of a sea view
a seascape is a painting of the sea.

مترادف و متضاد

دورنمای دریا (اسم)
seascape

منظره دریایی (اسم)
seascape

منظره هوایی دریا (اسم)
seascape

جملات نمونه

1. The seascapes of Cape Cod were her inspiration.
[ترجمه ترگمان]The دماغه کود الهام بخش او بود
[ترجمه گوگل]دریاچه های کیپ کید الهام بخش او بود

2. The land seascape had an abandoned quality and a largeness that made the heart swell out to fill it.
[ترجمه ترگمان]منظره دریا نوردی و بزرگی بود که قلب را پر کرده بود تا آن را پر کند
[ترجمه گوگل]دریای سرزمینی دارای کیفیت رها شده و بزرگی است که قلب آن را پر می کند تا آن را پر کند

3. For example, the challenging, rampaging storms of Turner's seascapes are, like most romantic paintings, energetically anticlockwise.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، طوفان های challenging و rampaging seascapes Turner مانند اغلب نقاشی های رمانتیک در خلاف جهت عقربه های ساعت هستند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، طوفان چالش انگیز و پرتلاط از درهای دریایی ترنر، مانند بسیاری از نقاشی های عاشقانه، به طور انرژی زا ضد ساعت است

4. Two Rembrandts have gone, including the priceless seascape, but not the self-portrait.
[ترجمه ترگمان]دو Rembrandts ناپدید شده اند، از جمله the گران بها، اما نه خود تصویر
[ترجمه گوگل]دو رامبراند رفته اند، از جمله دریای بی ارزش، اما نه خود پرتره

5. She painted portraits, flower pieces and seascapes but her consistently favourite subject seems to have been women.
[ترجمه ترگمان]او پرتره، قطعات گل و seascapes نقاشی کرد، اما به نظر می رسد که سوژه مورد علاقه همیشگی اش زنان بوده است
[ترجمه گوگل]او نقاشی های پرتره، قطعه های گل و دریا را نقاشی کرد اما به نظر می رسد که موضوع مورد نظر خود، زنان بوده است

6. Although seascape US, but this stage actually frequently is facing the ocean waves impact.
[ترجمه ترگمان]اگرچه seascape آمریکایی است، اما این مرحله اغلب با تاثیر امواج اقیانوس روبرو است
[ترجمه گوگل]اگرچه در ایالات متحده از دریای خزر استفاده می شود ولی در این مرحله اغلب مواجهه با امواج اقیانوس است

7. You may enjoy a big meal by seascape in our Hotel.
[ترجمه ترگمان]ممکن است از یک وعده غذایی بزرگ در هتل ما لذت ببرید
[ترجمه گوگل]در هتل ما می توانید غذای بزرگ خود را با غذای دریایی لذت ببرید

8. Two replaces seascape 2000 drive where look for?
[ترجمه ترگمان]دو جایگزین seascape ۲۰۰۰ می شود که به دنبال آن بگردند؟
[ترجمه گوگل]دو جایی که برای درایو دریایی 2000 استفاده می شود جایگزین می شود؟

9. Overlooking by the window, enjoy 270 O seascape as much as you like.
[ترجمه ترگمان]از پنجره به بیرون نگاه کنید و تا جایی که مایلید از ۲۷۰ ای seascape لذت ببرید
[ترجمه گوگل]با نگاه کردن به پنجره، 270 عینک دریایی را به همان اندازه که دوست دارید لذت ببرید

10. Here, have pleasant climate, beautiful seascape and rich marine product, hospitable people.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، آب و هوای دلپذیر، seascape زیبا و محصولات دریایی غنی، افراد مهمان نواز را داریم
[ترجمه گوگل]در اینجا، آب و هوای دلپذیر، آب و هوای زیبا و دریایی و غنی از محصولات دریایی، مهمان نوازان را داشته باشید

11. The show also includes an exquisite Seurat seascape, some notable Cezannes and considerable paintings by Courbet, Gauguin, Van Gogh and others.
[ترجمه ترگمان]این نمایش همچنین شامل an exquisite، some سرشناس و نقاشی های قابل توجه توسط Courbet، Gauguin، ون گوگ و دیگران است
[ترجمه گوگل]این نمایش همچنین شامل یک درخشان دریایی Seurat، برخی از قابل توجه Cezannes و نقاشی های قابل توجه توسط Courbet، Gauguin، ون گوگ و دیگران است

12. I wish the seascape as my background.
[ترجمه ترگمان]من آرزوی دورنمای دریا رو به عنوان پس زمینه دوست دارم
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم دریایی به عنوان پس زمینه من

13. The rolling sea is another seascape of surging waves.
[ترجمه ترگمان]دریای غلتان دریایی دیگر از امواج خروشان دریایی است
[ترجمه گوگل]دریای نورد دریایی دیگری از امواج پرشده است

14. Painting trees in a seascape can be done with a palette knife instead of a brush.
[ترجمه ترگمان]درخت نقاشی در a می تواند به جای قلم مو با یک کاردک پالت انجام شود
[ترجمه گوگل]درختان نقاشی در یک منظره دریایی می تواند با یک چاقوی پالت به جای یک قلم مو انجام شود


کلمات دیگر: