کلمه جو
صفحه اصلی

utilizable


معنی : قابل استفاده، قابل مصرف، بکاربری
معانی دیگر : مصرف

انگلیسی به فارسی

قابل مصرف، قابل استفاده، مصرف، بکاربری


قابل استفاده، قابل مصرف، بکاربری


انگلیسی به انگلیسی

• usable, applicable (also utilisable)

مترادف و متضاد

قابل استفاده (صفت)
abusive, usable, available, useful, operational, utilizable, handy, operative, instrumental, presumable, serviceable

قابل مصرف (صفت)
utilizable

بکاربری (صفت)
utilizable

جملات نمونه

1. The computation of utilizable water resources volume is always a difficult point in regional water resources evaluation.
[ترجمه ترگمان]محاسبه حجم منابع آب utilizable همیشه نقطه دشواری در ارزیابی منابع آب منطقه ای است
[ترجمه گوگل]محاسبه حجم منابع آب قابل استفاده همیشه در ارزیابی منابع آب منطقه ای دشوار است

2. Flexible and utilizable as it is, waterscape has much effect on space organization and garden coordination.
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیر و با قابلیت انعطاف در عین حال، تاثیر زیادی بر سازمان فضایی و هماهنگی باغ دارد
[ترجمه گوگل]به عنوان قابل انعطاف و قابل استفاده است، watercape تاثیر زیادی بر سازمان فضایی و هماهنگی باغ دارد

3. For Penaeus larva, the utilizable proportion of the food decreases with the raising of the diet density, and remains at a lower level in further raising of the density.
[ترجمه ترگمان]برای لارو Penaeus، نسبت utilizable غذا با افزایش چگالی رژیم کاهش می یابد و در سطح پایین تر در افزایش بیشتر چگالی باقی می ماند
[ترجمه گوگل]برای لارو Penaeus، میزان مصرف قابل توجهی از مواد غذایی با افزایش تراکم رژیم کاهش می یابد و در افزایش بیشتر تراکم باقی می ماند

4. The language is utilizable and the humanities disposition unified curriculum, the initiative teaching personalization, is language education humanity important manifestation.
[ترجمه ترگمان]این زبان utilizable و علوم انسانی برنامه درسی یک سان، طرح ابتکاری نوین تدریس، آموزش زبان و تجلی مهم بشریت است
[ترجمه گوگل]زبان قابل استفاده است و انسانی در حال تنظیم یک برنامه درسی واحد، ابتکار آموزش شخصی سازی، آموزش و پرورش زبان آموزش و پرورش انسانیت مهم است

5. The above mentioned have been analysed and utilizable opinions been recommended as a consulting reference to considering the foundry technological and experimental project.
[ترجمه ترگمان]موارد ذکر شده در بالا مورد تحلیل قرار گرفته و نظرات utilizable به عنوان یک مرجع مشاوره ای برای در نظر گرفتن یک پروژه آزمایشی و تجربی ریخته گری توصیه شده است
[ترجمه گوگل]در بالا ذکر شده، نظرات و توصیه های قابل استفاده به عنوان یک مرجع مشاوره ای برای بررسی پروژه های تکنولوژیکی و تجربی ریخته گری توصیه می شود

6. The paper has put forward and testified four utilizable aggregate gradation.
[ترجمه ترگمان]این مقاله چهار درجه سانتی utilizable را نشان داده و شهادت داده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، چهار درجه بندی مقادیر قابل استفاده قابل استفاده است

7. Finally the utilizable particularity of the confined groundwater storage resources is discussed on above basis.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، خصوصیات منحصر به فرد بودن منابع ذخیره زیرزمینی محدود در بالا مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در نهایت ویژگی قابل استفاده ذخیره شده در منابع ذخیره آب زیرزمینی بر اساس مبنا مورد بحث قرار گرفته است

8. The search is utilizable for data-description of the road in complicated situation or multiplex road information storage and inquiring.
[ترجمه ترگمان]جستجو برای توصیف داده ها از جاده در موقعیت پیچیده یا مالتی پلکس کردن اطلاعات جاده ای و پرس و جو استفاده می شود
[ترجمه گوگل]جستجو برای توصیف داده ها از جاده ها در موقعیت پیچیده و یا ذخیره سازی اطلاعات جاده ای چندگانه و جستجوی آنها قابل استفاده است

9. In the past the used refractory was treated as industrial wastes, which not only increased an enterprise' s economic burden, but also wasted utilizable resources, adding environmental load to society.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، نسوز به عنوان پسماندهای صنعتی مورد درمان قرار گرفت، که نه تنها بار اقتصادی یک شرکت را افزایش داد بلکه منابع utilizable را نیز به هدر داد و بار محیطی را به جامعه اضافه کرد
[ترجمه گوگل]در گذشته، نسوز استفاده شده به عنوان زباله های صنعتی مورد استفاده قرار گرفت که نه تنها باعث افزایش بار اقتصادی اقتصادی شرکت ها بلکه همچنین باعث نابودی منابع بهره برداری شده و اضافه بار محیط زیست به جامعه شد

10. With the establishment and development of market economy, the values assume a pluralistic feature. At the same time, individual value and utilizable value are obvious.
[ترجمه ترگمان]با ایجاد و توسعه اقتصاد بازار، ارزش یک ویژگی کثرت گرا است در عین حال، ارزش فردی و ارزش utilizable واضح هستند
[ترجمه گوگل]با ایجاد و توسعه اقتصاد بازار، ارزش ها ویژگی های متنوعی را در بر می گیرند در عین حال، ارزش شخصی و ارزش قابل استفاده نیز واضح است

11. In the period of the foundation rock detection and the construction of the principal part of the project, there are many utilizable geophysical methods to evaluate the quality of the project.
[ترجمه ترگمان]در دوره تشخیص سنگ پایه و ساخت بخش اصلی پروژه، روش های ژئوفیزیکی فراوانی برای ارزیابی کیفیت پروژه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در دوره تشخیص سنگ بنا و ساخت بخش اصلی این پروژه، روش های ژئوفیزیکی قابل استفاده برای ارزیابی کیفیت پروژه وجود دارد

12. We persist in decoration and designing of the parlor to be utilizable, economic, durable, artistic, elegant, with special characteristics, so that it can impress deeply on clients at the first sight.
[ترجمه ترگمان]ما در تزیین و طراحی اتاق نشیمن پافشاری می کنیم تا utilizable، اقتصادی، بادوام، هنرمندانه، شیک و با ویژگی های خاص باشیم، به طوری که در اولین نگاه می تواند به طور عمیق بر مشتریان تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]ما در دکوراسیون و طراحی اتاق نشیمن به کار میرود، اقتصادی، دوام، هنری، ظریف و با ویژگیهای خاص، به طوری که می تواند عمیقا بر روی مشتریان در دید اول تاثیر بگذارد، همچنان ادامه دارد

13. Through these bacteria, the undissolved phosphorus and potassium in local soil and chemical fertilizers were transformed into the phosphorus and potassium utilizable by plants.
[ترجمه ترگمان]از طریق این باکتری ها، فسفر undissolved فسفر و پتاسیم در خاک محلی و کودهای شیمیایی به the فسفر و پتاسیم تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]از طریق این باکتری، فسفر و پتاسیم غیر محلول در خاک های محلی و کودهای شیمیایی به فسفر و پتاسیم قابل استفاده توسط گیاهان تبدیل شد


کلمات دیگر: