1. I hastened up its wormy treads.
[ترجمه ترگمان]من با عجله treads را بالا آوردم
[ترجمه گوگل]من تپش کرم آن را تکان دادم
2. A closed-in, wormy kind of discomfort, if you forgive my saying so.
[ترجمه ترگمان]اگر من این را بگویم، نوعی ناراحتی بسته و پر از ناراحتی است
[ترجمه گوگل]در صورتی که من را بخاطر بیاورید، یک نوع ناراحتی از نوع کرمی بسته است
3. The whole place is wormy with fear and hate.
[ترجمه ترگمان]همه جا پر از ترس و نفرت است
[ترجمه گوگل]کل مکان با ترس و نفرت کرم است
4. Such wormy words would surely make an eagle back away in fear.
[ترجمه ترگمان]این کلمات پر از wormy مطمئنا باعث می شد که عقاب از ترس به عقب برگردد
[ترجمه گوگل]چنین کلمات کرمی قطعا یک عقاب را در ترس به عقب می برد
5. After igniting mosquito-repellent incense, hang on wormy plant, plastic film seals reoccupy plant and flowerpot, after 1 hour, all aphid, red spider, powdery cootie is eliminated completely.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک ساعت، پس از یک ساعت، تمام شته، عنکبوت قرمز و پودری به طور کامل حذف می شوند
[ترجمه گوگل]بعد از آتش سوزاندن پودر آتش سوزی، پستانداران، پستانداران، پستانداران پلاستیکی، گیاهان مجدد و گلدان، پس از 1 ساعت، همه علف های هرز، عنکبوت قرمز، کیک پودری به طور کامل از بین می روند
6. The floor is wormy maple. It is made locally by the Amish community. They cut down maple trees, plane and finish them into floor panels.
[ترجمه ترگمان]کف زمین به جز درخت افرا است آن توسط جامعه Amish به صورت محلی ساخته شده است آن ها درختان افرا را رد کردند و آن ها را در صفحات زمین به پایان رساندند
[ترجمه گوگل]طبقه افرا است این است که محلی توسط انجمن آمیش ساخته شده است آنها درختان افرا را بریده، هواپیما و آنها را به پانل های کف بسپارند
7. Wormy mothers, healthy babies: case closed or conundrum?
[ترجمه ترگمان]مادران Wormy، نوزادان سالم: پرونده بسته یا معما؟
[ترجمه گوگل]مادران Wormy، نوزادان سالم بسته یا مسخره؟
8. The peach tree is wormy.
[ترجمه ترگمان]درخت هلو wormy است
[ترجمه گوگل]درخت هلو است کرمی
9. When I bit into the apple, and finding it wormy, I flung it away.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد سیب شدم، آن را بیرون انداختم و بیرون انداختم
[ترجمه گوگل]وقتی کمی به سیب افتادم، و پیدا کردن آن کرمی، من آن را دور انداختن
10. Look at these vegetables - they're all mottled and wormy.
[ترجمه ترگمان]به این سبزی ها نگاه کن، همه جا پر از کرم و کرم است
[ترجمه گوگل]به این سبزی ها نگاه کنید - همه آنها لکه دار و کرم هستند
11. Many forms of worms are collected with characteristics ranging from beauty to just plain wormy.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انواع کرم با ویژگی هایی که از زیبایی به کرم ساده استفاده می کنند، جمع می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اشکال کرم ها با ویژگی هایی از زیبایی گرفته تا ساده کرمی جمع آوری می شوند
12. She was not in foal; and both she and the colt were emaciated, wormy, and covered in lice.
[ترجمه ترگمان]او در کره اسب نبود؛ و هم او و کره اسب لاغر و wormy و پر از شپش بودند
[ترجمه گوگل]او در کمان نبود و هر دو او و کولت خراشیده، کرمی و پوشیده شده در شپش بود
13. Maps for the rest of the world will be out by the end of 2010—providing a complete picture of this wormy world of ours. And a new tool to tackle it.
[ترجمه ترگمان]نقشه ها برای بقیه دنیا تا پایان سال ۲۰۱۰ منتشر خواهد شد - ارائه تصویری کامل از این دنیای پر از wormy از دنیای ما و یک ابزار جدید برای مقابله با آن
[ترجمه گوگل]نقشه های مربوط به بقیه جهان تا پایان سال 2010 ارائه خواهد شد و تصویر کامل این دنیای کرم را از ما می سازد و یک ابزار جدید برای مقابله با آن
14. I ate some, though I had to eat around the wormy parts.
[ترجمه ترگمان]چند تایی غذا خوردم، با اینکه مجبور شدم دور و بر parts بخورم
[ترجمه گوگل]من بعضی از آن ها را خوردم، هر چند من مجبور بودم در اطراف اجسام کرمی بخورم
15. Comments on his poetry and traditional plays have been made from the Dynasty of Ming and Qing to the present age, but there is still something more wormy of discussion.
[ترجمه ترگمان]نظراتی در مورد اشعارش و نمایش های سنتی از دودمان مینگ و کینگ به سن حاضر ارائه شده است، اما هنوز چیزی فراتر از بحث و گفتگو وجود دارد
[ترجمه گوگل]نظرات در مورد اشعار و نمایشنامه های سنتی از سلسله مینگ و چینگ تا سن فعلی ساخته شده است، اما هنوز هم چیزی بیشتر از بحث در مورد آن است