کلمه جو
صفحه اصلی

repayable


معنی : پس دادنی
معانی دیگر : پس دادنی

انگلیسی به فارسی

پس دادنی


قابل پرداخت است، پس دادنی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of repay.

• can be repaid, can be paid back, refundable
a loan that is repayable within a particular period of time must be paid back within that time.

مترادف و متضاد

پس دادنی (صفت)
repayable

جملات نمونه

1. The loan is repayable over twenty years.
[ترجمه ترگمان]این وام بیش از بیست سال است که ادامه دارد
[ترجمه گوگل]وام بیش از بیست سال قابل بازپرداخت است

2. The loan is repayable in monthly instalments.
[ترجمه ترگمان]این وام در اقساط ماهیانه واریز می شود
[ترجمه گوگل]این وام در پرداخت های ماهانه بازپرداخت می شود

3. The loan is repayable over 10 years.
[ترجمه ترگمان]این وام بیش از ۱۰ سال است که تمدید شده است
[ترجمه گوگل]وام بیش از 10 سال قابل بازپرداخت است

4. The amounts are repayable by instalments.
[ترجمه ترگمان]مقادیر به صورت اقساط نوشته می شوند
[ترجمه گوگل]مبلغ قابل پرداخت توسط اقساط است

5. The loans would be repayable over a period of 20 years at percent interest.
[ترجمه ترگمان]این وام ها در طی یک دوره ۲۰ ساله با بهره درصد کاهش خواهند یافت
[ترجمه گوگل]وام ها طی یک دوره 20 ساله بابت درصد بهره بازپرداخت می شود

6. Budgeting Loans are repayable and are not available to help towards mains fuel consumption and standing charges.
[ترجمه ترگمان]وام های بودجه بندی repayable هستند و در دسترس نیستند تا به مصرف سوخت برق و هزینه های ثابت کمک کنند
[ترجمه گوگل]وام های بودجه بندی قابل بازپرداخت هستند و در دسترس نیستند تا به مصرف سوخت اصلی و هزینه های ایستاده کمک کنند

7. Remember, overdrafts are repayable on demand.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که overdrafts بر روی تقاضا متمرکز هستند
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که اضافه برداشت ها براساس تقاضا قابل پرداخت است

8. The Commission official insisted these loans were repayable with interest, and did not constitute a subsidy.
[ترجمه ترگمان]این مقام کمیسیون اصرار داشت که این وام ها با سود همراه بوده و یارانه پرداخت نکرده اند
[ترجمه گوگل]مقام رسمی کمیسیون اصرار داشت که این وام ها بابت بهره بازپرداخت و یارانه ای نداشتند

9. Six thousand five hundred, repayable over three years, plus of course interest.
[ترجمه ترگمان]ششصد هزار و پانصد روبل بیش از سه سال به اضافه سود خالص
[ترجمه گوگل]شش هزار و پانصد، قابل بازپرداخت بیش از سه سال، به علاوه البته علاقه

10. The loan is interest free, unsecured and not repayable within one year.
[ترجمه ترگمان]این وام به صورت رایگان، نا امن و غیر قانونی در عرض یک سال تامین می شود
[ترجمه گوگل]وام رایگان است، بدون سپرده و در یک سال قابل بازپرداخت نیست

11. The debt is repayable in 30 days.
[ترجمه ترگمان]این بدهی در عرض ۳۰ روز repayable شده است
[ترجمه گوگل]بدهی در 30 روز قابل بازگشت است

12. Business loans are usually repayable in regular installments.
[ترجمه ترگمان]وام های تجاری معمولا در بخش های عادی به صورت اقساط انجام می شوند
[ترجمه گوگل]وام های تجاری معمولا به صورت منظم بازپرداخت می شود

13. The loan is repayable over 30 years and will be used to build an irrigation and drainage system in a 000 hectare cotton plantation in the province of Kwanza Sul, a government spokesperson said.
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی دولت گفت که این وام بیش از ۳۰ سال است که مورد استفاده قرار می گیرد و برای ساخت یک سیستم آبیاری و زه کشی در حدود ۱،۰۰۰ هکتار زمین پنبه در استان of Sul مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]این وام بیش از 30 سال قابل بازپرداخت است و برای ساخت یک سیستم آبیاری و زهکشی در یک کاشت پنبه ای 000 هکتار در استان کوانزا سول استفاده می شود

14. Long term liabilities repayable within one year from the balance sheet date shall be separately disclosed under current liabilities in the balance sheet.
[ترجمه ترگمان]بدهی های بلند مدت طی یک سال از تاریخ برگه موجودی باید به طور جداگانه تحت مسیولیت های فعلی در برگه موجودی افشا شود
[ترجمه گوگل]بدهی های بلند مدت که در طول یک سال از تاریخ ترازنامه بازپرداخت می شود، به صورت جداگانه تحت بدهی های فعلی موجود در ترازنامه قرار می گیرد

15. Loan repayment repayable on Feb
[ترجمه ترگمان]بازپرداخت وام به Feb فوریه
[ترجمه گوگل]بازپرداخت وام در ماه فوریه قابل پرداخت است


کلمات دیگر: