کلمه جو
صفحه اصلی

renovate


معنی : تعمیر کردن، تجدید کردن، نو کردن، باز نوساختن، از سر گرفتن
معانی دیگر : بازسازی کردن، نوسازی کردن، تعمیرکردن (ساختمان)

انگلیسی به فارسی

باز نوساختن، نو کردن، تعمیر کردن، از سر گرفتن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: renovates, renovating, renovated
مشتقات: renovative (adj.), renovation (n.), renovator (n.)
• : تعریف: to put in good condition by repairing, remodeling, or the like; refurbish.
مترادف: recondition, refurbish, remodel, revamp
مشابه: fix, improve, modernize, rejuvenate, renew, repair, restore

- The landlord renovated the building recently and installed new plumbing.
[ترجمه ترگمان] مالک این ساختمان را به تازگی نوسازی کرده و لوله کشی جدید را نصب کرده است
[ترجمه گوگل] صاحبخانه اخیرا این ساختمان را بازسازی کرده و لوله کشی جدیدی را نصب کرده است

• repair, renew, restore to good condition, recondition
if someone renovates an old building or machine, they repair it and get it back into good condition.

مترادف و متضاد

تعمیر کردن (فعل)
service, fix, repair, remodel, remedy, restore, patch, tinker, vamp, mend, refit, remake, renovate, refashion, rehash

تجدید کردن (فعل)
furbish, renew, redintegrate, renovate, re-edify

نو کردن (فعل)
renew, renovate

باز نو ساختن (فعل)
renovate

از سر گرفتن (فعل)
renovate, resume

fix up, modernize


Synonyms: clean, cleanse, do, do up, face-lift, gussy up, make over, overhaul, reactivate, recondition, reconstitute, recreate, refit, reform, refresh, refurbish, rehabilitate, rekindle, remake, remodel, renew, repair, restore, resurrect, resuscitate, retread, retrieve, revamp, revitalize, revive, revivify, spruce, spruce up, update


Antonyms: demolish, destroy, ruin


جملات نمونه

1. we contracted him to renovate the kitchen
با او قرارداد (کنترات) بستیم که آشپزخانه را نوسازی کند.

2. We must renovate our social life to keep abreast of the times.
[ترجمه A.A] ما باید زندگی اجتماعی خود را بازنگری کنیم تا همگام زمان باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید زندگی اجتماعی خود را نوسازی کنیم تا در برابر زمان همگام باشیم
[ترجمه گوگل]ما باید زندگی اجتماعی خود را به روز نگه داریم تا از لحاظ زمان باقی بماند

3. They are going to renovate the old furniture.
[ترجمه ترگمان]میخوان وسایل قدیمی رو بازسازی کنن
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند مبلمان قدیمی را بازسازی کنند

4. They planned to renovate it with proceeds from a painting business they had started to keep their rent paid.
[ترجمه ترگمان]آن ها قصد داشتند آن را با درآمد حاصل از یک کار نقاشی نوسازی کنند که آن ها شروع به حفظ اجاره خود کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها برنامه ریزی کردند تا آن را بازپرداخت با درآمد حاصل از یک کار نقاشی که شروع به پرداخت اجاره اش کرده بودند

5. It will take over a year to renovate the historic hotel.
[ترجمه ترگمان]این هتل بیش از یک سال طول خواهد کشید تا این هتل تاریخی نوسازی شود
[ترجمه گوگل]بیش از یک سال طول خواهد کشید تا هتل تاریخی را بازسازی کند

6. We decided to buy an old house and renovate it ourselves.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که یک خانه قدیمی بخریم و خودمان آن را نوسازی کنیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم یک خانه قدیمی را بخریم و خودمان آن را بازسازی کنیم

7. Why not renovate and touch up what you already have with some velvet or chenille?
[ترجمه ترگمان]چرا سعی نکردی چیزی که قبلا با مخمل یا chenille پوشیده بودی رو بازسازی کنی؟
[ترجمه گوگل]چرا بازنگری و لمس چیزی که شما در حال حاضر با برخی از مخملی یا سینیل دارید؟

8. The city is subsidizing private property managers to renovate and buy 200 city-owned apartment buildings.
[ترجمه ترگمان]این شهر به مدیران ملک خصوصی یارانه پرداخت و ۲۰۰ ساختمان آپارتمانی متعلق به شهر را خریداری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]این شهر مبلغ 200 یورو را برای مدیران مالکیت خصوصی برای بازسازی و خرید 200 خانه های آپارتمانی شهر اختصاص داده است

9. The council says it didn't renovate the cottage because it wasn't an emergency situation.
[ترجمه ترگمان]این شورا می گوید که این خانه را نوسازی نکرده است چون وضعیت اضطراری نیست
[ترجمه گوگل]این شورا می گوید کلبه را بازسازی نکرد زیرا این وضعیت اضطراری نبود

10. Director Peter Nesbit has also announced plans to renovate the original museum which will then house medieval and Renaissance collections.
[ترجمه ترگمان]مدیر پیتر Nesbit نیز طرح هایی را برای نوسازی موزه اصلی اعلام کرده است که در آن زمان مجموعه های معماری قرون وسطایی و رنسانس را در بر خواهد داشت
[ترجمه گوگل]مدیر پیتر نستبیت همچنین برنامه هایی برای بازسازی موزه اصلی را که پس از آن مجموعه های قرون وسطایی و رنسانس را در اختیار دارد، اعلام کرد

11. They also hope to renovate an old, cast-iron elevator at a cost of $ 300, 000.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین امیدوارند که یک آسانسور قدیمی قدیمی با هزینه ۳۰۰ هزار دلار را نوسازی کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین امیدوارند که یک لیتر قدیمی آهن چدن را با قیمت 300 دلار، بازسازی کنند

12. There are already plans to renovate the buildings and make them habitable.
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای نوسازی ساختمان ها و تبدیل آن ها به محل سکونت وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر برنامه ریزی برای بازسازی ساختمان ها و تبدیل آنها به محل زندگی وجود دارد

13. It can be used to renovate leaking pipes, cracks, fractures and holes.
[ترجمه ترگمان]آن می تواند برای نوسازی لوله ها، ترک ها، شکستگی و حفره ها به کار رود
[ترجمه گوگل]این می تواند مورد استفاده برای بازسازی لوله های نشت، ترک، شکستگی ها و حفره ها باشد

14. In 1987 the state announced plans to renovate the bridge, which would have smote the smoot, relegating the stripes to the stuff of nonmap legend.
[ترجمه ترگمان]دولت در سال ۱۹۸۷ طرح هایی را برای نوسازی پل اعلام کرد که به the ضربه می زد و با موکول کردن خط راه راه به چیزهای افسانه ای پایان داد
[ترجمه گوگل]در سال 1987، دولت اعلام کرد که قصد دارد تا پل را بازسازی کند، که می تواند از بین برود

15. Was he aware of the timeframe takeorder to renovate the whole wall?
[ترجمه ترگمان]ایا او می دانست که چقدر وقت دارد که تمام دیوار را بازسازی کند؟
[ترجمه گوگل]آیا او از زمان نگهداری زمان برای بازسازی کل دیوار آگاه بود؟

This old church has been renovated recently.

این کلیسای قدیمی اخیراً نوسازی شده است.


پیشنهاد کاربران

بازنگری

بازسازی - repair

مرمت کردن


کلمات دیگر: