کلمه جو
صفحه اصلی

segregationist


معنی : جدایی گرای، طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
معانی دیگر : هوادار جداسازی (نژادی یا مذهبی)

انگلیسی به فارسی

جدایی گرای، طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه


جدایی ناپذیر، جدایی گرای، طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه


انگلیسی به انگلیسی

• one who favors racial segregation, one who favors separation between members of different races

مترادف و متضاد

جدایی گرای (اسم)
segregationist

طرفدار جدایی نژاد سفید و سیاه (اسم)
segregationist

جملات نمونه

1. Segregationist violence, arson, and murders of civil rights workers for trying to exercise constitutional rights continued unabated.
[ترجمه ترگمان]خشونت، آتش سوزی، و قتل فعالان حقوق مدنی به دلیل تلاش برای اعمال حقوق اساسی همچنان کاسته نشده است
[ترجمه گوگل]خشونت، انفجار و قتل های کارگران حقوق مدنی برای تلاش برای اجرای حقوق قانون اساسی همچنان ادامه دارد

2. Southern Democrats filibustered to keep the segregationist Jim Crow laws alive.
[ترجمه ترگمان]دموکرات های جنوبی می خواهند قوانین جیم کرو را زنده نگه دارند
[ترجمه گوگل]دموکرات های جنوبی فریبنده اند تا قوانین جدایی بخش جیم کراو را زنده نگه دارند

3. U. S. Sen. Strom Thurmond, a devout segregationist for much of his political career, fathered a child when he was 22 with an African-American woman who worked for his family.
[ترجمه ترگمان]u S سناتور Strom Thurmond، که یک طرفدار متعصب برای بسیاری از فعالیت های سیاسی اش بود، زمانی که ۲۲ ساله بود و یک زن آفریقایی - آمریکایی بود که برای خانواده اش کار می کرد، صاحب یک کودک شد
[ترجمه گوگل]سناتور سابق استروم ترموند، یک جداسازی مذهبی برای بسیاری از حرفه های سیاسی او، هنگامی که او 22 ساله بود با یک زن آفریقایی-آمریکایی که برای خانواده اش مشغول به کار بود، فرزند خود را به دنیا آورد

4. The students defied segregationist mobs to integrate the all white school under military protection.
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان segregationist را به مبارزه دعوت کردند تا تمام مدارس سفید را تحت حمایت نظامی ادغام کنند
[ترجمه گوگل]دانشآموزان مباحث جداگانه ای را برای مداخله در تمام مدرسه سفید تحت حمایت ارتش محروم کردند

5. Which means a segregationist is breaking the law.
[ترجمه ترگمان]که معنیش اینه که \"segregationist\" قانون رو زیر پا گذاشته
[ترجمه گوگل]به این معنی که یک تفکیک کننده، قانون را نقض می کند

6. Recent federal action undermined the segregationist position.
[ترجمه ترگمان]اقدامات اخیر فدرال موقعیت segregationist را تضعیف کرد
[ترجمه گوگل]اقدام اخیر فدرال موقعیت جدایی ناپذیر را تضعیف کرد

7. King, who led resistance to the racist segregationist laws of the southern US, was awarded the Nobel Peace Prize in 196
[ترجمه ترگمان]وی در سال ۱۹۶ جایزه صلح نوبل را در سال ۱۹۶ به دست آورد و در سال ۱۹۶ میلادی برنده جایزه صلح نوبل شد
[ترجمه گوگل]پادشاه که مقاومت در برابر قوانین جدایی نژادپرستانه جنوب ایالات متحده را بر عهده داشت، جایزه صلح نوبل در 196

8. Evidently neither Bull Connor, the segregationist police commissioner of Birmingham, nor the merchants expected this quiet beginning to blossom into a large-scale operation.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا نه بول کانر، کمیسر پلیس segregationist بیرمنگام، و نه تجار انتظار داشتند که این شروع آرام در یک عملیات بزرگ شکوفا شود
[ترجمه گوگل]ظاهرا نه بول کانور، کمیساریای پلیس جداگانه ای از بیرمنگام، و نه تجار، انتظار این را نداشتند که شروع به شکوفایی در یک عملیات گسترده می کردند

9. But the power of men like Allen ebbed quickly after segregationist Democrats regained command of the Legislature in 187
[ترجمه ترگمان]اما قدرت مردانی مانند آلن به سرعت پس از آنکه دموکرات های segregationist قدرت مجلس قانون گذاری را در سال ۱۸۷ به دست گرفتند، فروکش کرد
[ترجمه گوگل]اما قدرت مردان مانند آلن به سرعت پس از فروپاشی دموکراتها در سال 187 به فرمان مجلس شورای ملی رسید

10. In the South, the de jure segregation of the past has been readily admitted, and even lauded, by segregationists.
[ترجمه ترگمان]در جنوب، جدایی مشروع گذشته به آسانی پذیرفته شده است و حتی مورد تحسین segregationists قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در جنوب، تفکیک قضایی از گذشته به راحتی پذیرفته شده و حتی توسط جداگانگی ها پذیرفته شده است

11. The image of the governor sending soldiers to block a courthouse door, they say, evokes images of segregationist Gov.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که تصویر والی که سربازان را برای مسدود کردن یک در دادگاه می فرستد، تصاویری از Gov segregationist را تداعی می کند
[ترجمه گوگل]به گفته آنها، تصویر فرماندار، فرستادن سربازان برای جلوگیری از دره دادگاه، تصاویری از مخالف حکومت را منعکس می کند

12. So, what I'm trying to impress upon you, in essence, is this: You and I in America are faced not with a segregationist conspiracy, we're faced with a government conspiracy.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، چیزی که من سعی می کنم بر شما تاثیر بگذارم این است: شما و من در آمریکا با یک توطئه segregationist مواجه هستیم، ما با یک توطئه دولتی مواجه هستیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، آنچه که من در تلاش هستم بر شما تاثیر بگذارد، اساسا این است که شما و من در آمریکا با یک توطئه جداگانه ای مواجه نیستید، ما با توطئه دولتی مواجه هستیم

13. Tensions flared between black and white students in the small town of Jena after a noose was hung from a tree at the high school - a symbol of the lynching of blacks in segregationist times.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه بند از درختی در دبیرستان اویزان شد، تنش ها بین دانش آموزان سیاه پوست و سفید در شهر کوچک ینا آغاز شد
[ترجمه گوگل]تنش میان دانشجویان سیاه و سفید در شهر کوچکی از یینا پس از یک انجیر از یک درخت در دبیرستان آویزان شد - نمادی از سیاهچاله ها در دوران جداگانه ای است

14. To Asians, this sounded about as appropriate as Mr Lott's praise of Strom Thurmond's segregationist views rang to Americans last year.
[ترجمه ترگمان]به نظر آسیایی این مورد به همان اندازه که از نظر آقای لات از Strom Thurmond Thurmond در سال گذشته به آمریکایی ها زنگ زد، مناسب به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]به آسیایان، این موضوع در مورد مناسبی مطرح بود که ستایش آقای لوت از مشاهدات جداگانه Strom Thurmond در سال گذشته به آمریکائیان کمک کرد


کلمات دیگر: