حالت مرهمی، خوشبویی
balminess
حالت مرهمی، خوشبویی
انگلیسی به فارسی
حالت مرهمی، خوشبویی
مرطوب کننده
انگلیسی به انگلیسی
• mildness, pleasantness; sweet smell
جملات نمونه
1. The warm damp balminess of spring encompassed her sweetly with the moist smells of new-ploughed earth and all the fresh green things pushing up to the air.
[ترجمه ترگمان]مرطوب و مرطوب بهار، او را با بوی مرطوب زمین شخم خورده و چیزهای سبز تازه در هوا می پراکند
[ترجمه گوگل]آرامش و رطوبت گرم بهار او را با بوی مرطوب زمین شخم زده جدید و همه چیزهای تازه سبز که به هوا هجوم می آورند ، شیرین کرده است
[ترجمه گوگل]آرامش و رطوبت گرم بهار او را با بوی مرطوب زمین شخم زده جدید و همه چیزهای تازه سبز که به هوا هجوم می آورند ، شیرین کرده است
2. The day's heat faded into balminess.
[ترجمه ترگمان]گرمای هوا به حالت balminess درامد
[ترجمه گوگل]روز #39 ؛ گرما کمرنگ و محو شد
[ترجمه گوگل]روز #39 ؛ گرما کمرنگ و محو شد
3. The warm damp balminess of spring encompassed her sweetly with the moist smells of new-plowed earth and all the fresh green things pushing up to the air.
[ترجمه ترگمان]مرطوب و مرطوب بهار، او را با بوی مرطوب زمین شخم زده و همه چیزهای سبز تازه در هوا می پراکند
[ترجمه گوگل]آرامش و رطوبت گرم بهار او را با بوی مرطوب زمین شخم زده جدید و همه چیزهای تازه سبز که به هوا هجوم می آورند ، شیرین کرده است
[ترجمه گوگل]آرامش و رطوبت گرم بهار او را با بوی مرطوب زمین شخم زده جدید و همه چیزهای تازه سبز که به هوا هجوم می آورند ، شیرین کرده است
4. Her songs is the the gorgeous flowers full blooming, that emits inviting balminess !
[ترجمه ترگمان]آهنگ او گل های زیبایی است که پر از شکوفه است، که balminess را منتشر می کند!
[ترجمه گوگل]ترانه های او گلهای شکوهمندی است که کاملاً شکوفا هستند و باعث ایجاد جذابیت می شوند!
[ترجمه گوگل]ترانه های او گلهای شکوهمندی است که کاملاً شکوفا هستند و باعث ایجاد جذابیت می شوند!
5. The day cheered me by the loveliness of its sunshine and the balminess of the air.
[ترجمه ترگمان]آن روز از زیبایی نور خورشید و هوای گرم هوا مرا شاد کرد
[ترجمه گوگل]روز با زیبایی آفتابش و دلپذیری هوا من را تشویق کرد
[ترجمه گوگل]روز با زیبایی آفتابش و دلپذیری هوا من را تشویق کرد
6. The shadows were falling thicker now, the last greenish tinge had left the sky and a slight chill was displacing the balminess of spring.
[ترجمه ترگمان]اکنون سایه ها تیره تر بودند، آخرین رنگ سبز رنگ آسمان را ترک کرده بود و سرمای خفیف بهاری را فراگرفته بود
[ترجمه گوگل]سایه ها اکنون ضخیم تر می شدند ، آخرین رنگ سبز متمایل به آسمان را ترک کرده بود و یک خنک شدن خفیف باعث جلب توجه بهار می شد
[ترجمه گوگل]سایه ها اکنون ضخیم تر می شدند ، آخرین رنگ سبز متمایل به آسمان را ترک کرده بود و یک خنک شدن خفیف باعث جلب توجه بهار می شد
7. tinge had left the sky and a slight chill was displacing the balminess of spring.
[ترجمه ترگمان]آسمان را ترک کرده و سردی و سردی بهار را فراگرفته بود
[ترجمه گوگل]سایه آسمان را ترک کرده بود و یک خنک کننده خفیف باعث برطرف شدن مرطوب شدن بهار شده بود
[ترجمه گوگل]سایه آسمان را ترک کرده بود و یک خنک کننده خفیف باعث برطرف شدن مرطوب شدن بهار شده بود
8. One winter, I got a Greeting Year Orchid from my friend and put it on the table, at once, the room is full of balminess.
[ترجمه ترگمان]یک زمستان، آن ارکیده را از دوستم اوردم و آن را روی میز گذاشتم، فورا، اتاق پر از balminess
[ترجمه گوگل]یک زمستان ، من یک ارکیده سال تبریک را از دوستم گرفتم و آن را روی میز گذاشتم ، بلافاصله اتاق پر از نرم شدن است
[ترجمه گوگل]یک زمستان ، من یک ارکیده سال تبریک را از دوستم گرفتم و آن را روی میز گذاشتم ، بلافاصله اتاق پر از نرم شدن است
کلمات دیگر: