1. It is a good workman that never blunders. (9
[ترجمه ترگمان]این کارگر خوبی است که هرگز مرتکب اشتباه نمی شود ۹
[ترجمه گوگل]این یک کارگر خوب است که هرگز اشتباه نگیرد (9
2. A bad workman quarrels with his tools.
[ترجمه ترگمان]یک کارگر bad با ابزار خود نزاع می کند
[ترجمه گوگل]یک کارمند بد با ابزارهایش اختلاف می کند
3. As is the workman so is the work.
[ترجمه ترگمان]همان طور که کارگر هم همین طور است
[ترجمه گوگل]همانطور که کارگر است کار است
4. A poor workman always blames his tools.
[ترجمه 🌠MM93🌠] یک کارگر ضعیف همیشه ابزارش را مقصر می داند.
[ترجمه ترگمان]یک کارگر فقیر همیشه ابزار او را مقصر می داند
[ترجمه گوگل]یک کارگر فقیر همیشه ابزارهای خود را سرزنش می کند
5. An ill workman quarrels with his tools.
[ترجمه ترگمان]یک کارگر ill با ابزار خود نزاع می کند
[ترجمه گوگل]یک کارمند بیمار با ابزارهای خود اختلاف می کند
6. Work makes the workman.
[ترجمه ترگمان]کار کارگر را می سازد
[ترجمه گوگل]کار کارگر را می سازد
7. bad workman always blames his tools.
[ترجمه 🌠MM93🌠] کارگر بد همیشه ابزارش را مقصر می داند.
[ترجمه ترگمان]کارگر بد همیشه ابزار او را مقصر می داند
[ترجمه گوگل]کارگر بد همواره ابزار خود را سرزنش می کند
8. Only a skilled workman can split slate into layers.
[ترجمه ترگمان]تنها یک کارگر ماهر می تواند لوح را به چند لایه تقسیم کند
[ترجمه گوگل]فقط یک کارگر ماهر می تواند تخته سنگ را به لایه ها تقسیم کند
9. He hired a workman to repair the fence.
[ترجمه ترگمان]یک کارگر اجیر کرد تا نرده را تعمیر کند
[ترجمه گوگل]او یک کارگر برای تعمیر حصار استخدام کرد
10. We'll have to get a workman in to fix the plumbing/window/roof.
[ترجمه ترگمان]ما مجبوریم یک کارگر برای تعمیر لوله کشی \/ پنجره \/ سقف پیدا کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید یک کارگر را برای رفع لوله کشی / پنجره / سقف بگیریم
11. a bad workman quarrels with his tools.
[ترجمه ترگمان]یک کارگر bad با ابزار خود نزاع می کند
[ترجمه گوگل]یک کارمند بد با ابزارهایش جنگ می کند
12. The work shows the workman.
[ترجمه ترگمان]کار آن کارگر را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]کار کارگر را نشان می دهد
13. A bad workman always blames his tools.
[ترجمه ترگمان]یک کارگر بد همیشه ابزار او را مقصر می داند
[ترجمه گوگل]یک کارگر بد همواره ابزار خود را سرزنش می کند
14. as is the workman so is the work.
[ترجمه ترگمان]همان طور که کارگر هم همین طور است
[ترجمه گوگل]همانطور که کارگر است کار است
15. The best workman sometimes blunders.
[ترجمه ترگمان]بهترین کارگر گاهی اشتباه می کند
[ترجمه گوگل]بهترین کارگر گاه گمراه می شود