1. They plotted to make the whole Mississippi Valley secede from the United States.
[ترجمه ترگمان]آن ها توطئه کردند تا کل دره می سی سی پی را از آمریکا جدا کنند
[ترجمه گوگل]آنها قصد داشتند کل ولسوالی میسیسیپی را از ایالات متحده جدا کنند
2. We won't allow Tibet to secede from China and become an independent nation.
[ترجمه ترگمان]ما به تبت اجازه نمی دهیم که از چین جدا شود و یک ملت مستقل شود
[ترجمه گوگل]ما اجازه نخواهیم داد که تبت از چین جدا شود و به یک کشور مستقل تبدیل شود
3. Republic of Slovenia votes to secede from Socialist Federal Republic of Yugoslavia.
[ترجمه ترگمان]جمهوری اسلوونی از جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی جدا شد
[ترجمه گوگل]جمهوری اسلوونی به دلیل جدا شدن از جمهوری فدرال سوسیالیست یوگسلاوی رای داد
4. We will never allow anyone to make Taiwan secede from China by any means.
[ترجمه ترگمان]ما هرگز اجازه نخواهیم داد که کسی تایوان را از چین جدا کند
[ترجمه گوگل]ما هرگز اجازه نخواهیم داد تا تایوان از هر وسیله دیگری از چین جدا شود
5. 1990 - Republic of Slovenia votes to secede from Socialist Federal Republic of Yugoslavia.
[ترجمه ترگمان]سال ۱۹۹۰ - جمهوری اسلوونی از جمهوری فدرال سوسیالیستی یوگسلاوی جدا شد
[ترجمه گوگل]1990 - جمهوری اسلوونی رایزنی برای جدایی از جمهوری فدرال سوسیالیست یوگسلاوی
6. The East Timorese voted to secede from Indonesian control in a referendum in 1999 - a vote that will be remembered for the brutality of militiamen who tried to disrupt the process.
[ترجمه ترگمان]Timorese شرق به جدا شدن از کنترل اندونزی در همه پرسی در سال ۱۹۹۹ رای داد - رای گیری که به خاطر وحشیگری افراد شبه نظامی که تلاش برای اخلال در این فرآیند را داشتند، به یاد خواهد آمد
[ترجمه گوگل]تیمور شرقی برای برگزاری رفراندوم در سال 1999 رایزنی کرد تا از کنترل اندونزیایی در رفراندوم منصرف شود این رأی است که برای خشونت شبه نظامیانی که سعی در تحریف این روند داشتند، به یاد می آید
7. There is likely to be civil war if the region tries to secede from the south.
[ترجمه ترگمان]اگر منطقه سعی کند از جنوب جدا شود، احتمالا جنگ داخلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر این منطقه تلاش کند تا از جنوب بیرون رود، احتمال جنگ داخلی وجود دارد
8. In 200 Chechens will be permitted to vote to secede.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ چچنی اجازه رای دادن به کناره گیری را خواهند داشت
[ترجمه گوگل]در 200 چچن مجاز به رأی دادن برای خروج از کشور خواهند بود
9. In Berlin a splinter group formed within the Society, but it did not secede until 189
[ترجمه ترگمان]در برلین یک گروه انشعابی از جامعه تشکیل شد، اما تا سال ۱۸۹ جدا نشد
[ترجمه گوگل]در برلین یک گروه انفجاری تشکیل شده در جامعه، اما تا سال 189 جدایی نیافت
10. It was no wonder that from time to time engineering faculty had pro-posed that the school secede from the college.
[ترجمه ترگمان]تعجبی نداشت که از زمانی به بعد هیات علمی مهندسی از کالج جدا شده بود
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که از زمان حال مهندسی دانشکده پیشنهاد کرده بود که مدرسه از کالج جدا شود
11. With Obote making inroads into its power, Buganda attempts to secede.
[ترجمه ترگمان]بوگاندا با Obote در قدرت خود اقدام به کناره گیری کرد
[ترجمه گوگل]با ساختن اوبوته به قدرت خود، بوگدانا تلاش می کند تا از بین برود
12. Supposing Yorkshire or Cornwall decided by a majority vote to secede from Britain and elect their own government.
[ترجمه ترگمان]فرض کنیم Yorkshire یا کورنوال با اکثریت آرا تصمیم بگیرند که از بریتانیا جدا شوند و دولت خود را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]فرض بر این است که یورکشایر یا کورنوال با رای اکثریت تصمیم گرفتند از بریتانیا جدا شوند و دولت خود را انتخاب کنند
13. Lenin used a number of different arguments to justify recognizing the right to secede, and it is worth summarizing them.
[ترجمه ترگمان]لنین از چند آرگومان های مختلف استفاده کرد تا تشخیص صحیح را توجیه کند، و ارزش آن را دارد که آن ها را خلاصه کند
[ترجمه گوگل]لنین از تعدادی از استدلال های مختلف برای توجیه به رسمیت شناختن حق جدا شدن استفاده کرده است و ارزش آن ها را خلاصه می کند
14. The move to demilitarise the area comes just three weeks before the south is due to secede from the north.
[ترجمه ترگمان]حرکت به سمت demilitarise منطقه فقط سه هفته قبل از اینکه جنوب به علت جدا شدن از شمال باشد، صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]حرکت به منظور تملک منطقه، تنها سه هفته پیش از آن است که جنوب از شمال جدا شود