1. the room looks seaward
اتاق رو به دریا است.
2. The houses on the seaward side of the road were all in ruins.
[ترجمه ترگمان]خانه های کنار دریا همه به ویرانی بودند
[ترجمه گوگل]خانه ها در طرف دریایی جاده همه در خرابه بودند
3. Keep to the seaward side of the path.
[ترجمه ترگمان]به سمت دریا راه برو
[ترجمه گوگل]به طرف دریایی مسیر بروید
4. The tug was seaward of the Hakai Passage on a course that diverged from the Calvert Island coastline.
[ترجمه ترگمان]این کشش از گذرگاه Hakai به مسیری که از خط ساحلی جزیره کالورت جدا شده بود، به سمت دریا کشیده شد
[ترجمه گوگل]تله در مسیری که از خط ساحلی جزیره کالورت عبور کرد، در کنار دریاچه پاساژ Hakai بود
5. There were salt marshes on the seaward side of the coastal road and Davis had found a causeway that flanked them.
[ترجمه ترگمان]در طرف دریا باتلاق های نمک وجود داشت و دیویس کوره راه را در دو طرف آن ها پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]در جبهه دریایی جاده ساحلی، نماتدهای خلیج وجود داشت و دیویس گدازه ای پیدا کرده بود که آنها را کنار زده بود
6. An area to seaward was reclaimed by the formation of a new sea wall, this wall being completed in 189
[ترجمه ترگمان]یک سطح به سمت دریا با تشکیل یک دیوار دریایی جدید مرمت شد، این دیوار در سال ۱۸۹ به پایان رسید
[ترجمه گوگل]با تشکیل یک دیوار دریا جدید، این دیوار در سال 189 تکمیل شده است
7. To seaward, bright tropical fish dance in the coral reefs.
[ترجمه ترگمان]به طرف دریا، ماهی های استوایی در رگه های مرجانی می رقصیدند
[ترجمه گوگل]به سمت دریا، رقص ماهی گرمسیری روشن در صخره های مرجانی رقصید
8. The air was musty; he opened the seaward window.
[ترجمه ترگمان]هوا تاریک بود، پنجره را باز کرد
[ترجمه گوگل]هوا گران شد؛ او پنجره ی دریایی را باز کرد
9. Not all memorable sightings were on the seaward side of the wall.
[ترجمه ترگمان]تمام sightings که در طرف دریا دیده می شد در طرف دریا بود
[ترجمه گوگل]همه مشاهدات به یاد ماندنی در طرف دریای دیوار نبود
10. This is only well developed on the seaward side of the windward reef of atolls.
[ترجمه ترگمان]این فقط در سمت دریا صخره های مرجانی به خوبی توسعه یافته است
[ترجمه گوگل]این فقط در سمت دریای روپیه های بادیه آتلانها به خوبی توسعه یافته است
11. As she gazed seaward, far off on the water she saw something floating.
[ترجمه ترگمان]همان طور که به طرف دریا می نگریست، دور از آب چیزی شناور دیده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که او به دریا نگاه کرد، دور از آب، چیزی را دید که شناور بود
12. A stone archway in the seaward wall spanned a tall ironwork gate.
[ترجمه ترگمان]یک طاقی سنگی در سمت دریا روی یک دروازه ironwork بلند بود
[ترجمه گوگل]بایگانی سنگی در دیوار دریا، یک دروازه بلند آهن زا بود
13. This room faces seaward.
[ترجمه ترگمان]این اتاق به سمت دریا حرکت می کند
[ترجمه گوگل]این اتاق به سمت دریا است
14. Six slippery snails, slid slowly seaward.
[ترجمه ترگمان]شش حلزون لغزنده به آرامی به طرف دریا سرازیر شدند
[ترجمه گوگل]6 حلزون لغزنده، به آرامی به سمت دریا حرکت کرد