کلمه جو
صفحه اصلی

ballista


کشکنجیر، منجنیق سنگ انداز، سنگ انداز

انگلیسی به فارسی

( ballistae . pl ): منجنیق، سنگ انداز، کشکنجیر


بالستیک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: ballistae
• : تعریف: an ancient military machine resembling a large crossbow, used to hurl stones and other heavy projectiles.
مشابه: catapult

• type of ancient weapon used to hurl stones, type of catapult

جملات نمونه

1. Ballista: Ancient missile launcher designed to hurl long arrows or heavy Balls.
[ترجمه ترگمان]Ballista: موشک انداز باستانی که برای پرتاب نیزه بلند یا توپ های سنگین طراحی شده است
[ترجمه گوگل]پرتاب موشک بالیستا بالیستا برای پرتاب فلش های طولانی یا توپ های سنگین طراحی شده است

2. There will be war machines ( ballista, first aid tent, etc.
[ترجمه ترگمان]ماشین های جنگی (ballista، چادر کمک های اولیه و غیره)وجود خواهند داشت
[ترجمه گوگل]ماشین های جنگی (بالستیک ، چادر کمک های اولیه و غیره) وجود خواهد داشت

3. Unlike the crossbow the Ballista derives its force from twisted animal sinew and not tension from the frontal arms.
[ترجمه ترگمان]برخلاف کمان crossbow، Ballista نیروی خود را از پی وتر twisted به دست می گیرد و تنش از بازوهای قدامی سرچشمه نمی گیرد
[ترجمه گوگل]برخلاف تیر کمان ، Ballista نیروی خود را از انحراف پیچ خورده حیوانات و نه کشش از بازوهای جلو می گیرد

4. Ballista build time reduced from 48 to 3
[ترجمه ترگمان]زمان ساخت Ballista از ۴۸ به ۳ کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]زمان ساخت Ballista از 48 به 3 کاهش یافته است

5. The Roman ballista was powered by torsion derived from two thick skeins of twisted cords through which were thrust two separate arms joined at their ends by the cord that propelled the missile.
[ترجمه ترگمان]The رومی با پیچ خوردگی به دست آمد و از دو لایه ضخیم از سیم های پیچ دار عبور کرد که از طریق آن دو بازوی جداگانه با طنابی که موشک را حرکت می داد، به هم متصل شدند
[ترجمه گوگل]بالستیک رومی با پیچش مشتق شده از دو شاخه ضخیم طناب پیچ خورده کار می کرد که از طریق آن دو بازوی جداگانه توسط بند ناف که موشک را هدایت می کند در انتهای آنها متصل می شود

6. Ballista Towers provide the defenders with enough firepower to keep at bay.
[ترجمه ترگمان]برج های Ballista، مدافعان را با قدرت آتش کافی برای دور نگه داشتن خود فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]برج های بلیستا قدرت شلیک کافی در اختیار مدافعان قرار می دهند تا از این طریق دور شوند

7. These boats carry ballista for firing grappling hooks to pull enemy ships into contact, enabling boarding actions.
[ترجمه ترگمان]این قایق ها ballista را برای آتش زدن کشتی ها و کشیدن کشتی های دشمن در تماس و فعال سازی فعالیت های شبانه روزی حمل می کنند
[ترجمه گوگل]این قایق ها برای شلیک قلاب های منازعه بالستیک حمل می کنند تا کشتی های دشمن را در تماس بیندازند و اقدامات سوار شدن را امکان پذیر می کنند

8. Though the ballista are assembled here, their crews are trained outside of the city walls – The only safe place to master the use of such equipment.
[ترجمه ترگمان]اگرچه the در اینجا گرد هم آمده اند، خدمه آن ها در خارج از دیواره ای شهر آموزش دیده اند تنها مکانی امن برای استفاده از این تجهیزات است
[ترجمه گوگل]اگرچه بالستیک ها در اینجا جمع شده اند ، اما خدمه آنها خارج از دیوارهای شهر آموزش می بینند - تنها مکان امن برای استفاده از چنین وسایلی

9. Gerwulf brought the first Ballista to Tatalia, having captured it in a siege against a barbarian stronghold on the border of Krewlod .
[ترجمه ترگمان]Gerwulf نخستین Ballista را به Tatalia آورد و آن را در محاصره یک پناه گاه وحشی در مرز of دستگیر کرد
[ترجمه گوگل]Gerwulf اولین Ballista را به تاتالیا آورد ، زیرا آن را در محاصره یک سنگر بربر در مرز Krewlod گرفت

10. Constructing Ballista Towers atop settlement walls allows a defending force to shower any attackers with iron bolts, a sensible improvement for almost any siege scenario.
[ترجمه ترگمان]ساخت برج های Ballista بر فراز دیواره ای مسکونی به یک نیروی دفاع اجازه می دهد تا هر مهاجم را با پیچ و مهره آهنی زیر رگبار قرار دهد، که یک بهبود محسوس برای هر سناریوی محاصره است
[ترجمه گوگل]ساخت برج های باليستا در بالای دیوارهای اسکان ، به یک نیروی دفاع اجازه می دهد تا هر مهاجمی را با پیچ و مهره های آهنی دوش بکشد ، که تقریباً در هر سناریوی محاصره یک پیشرفت قابل قبول است

11. The 18-year-old wheels out his creation -- called a ballista -- in his driveway.
[ترجمه ترگمان]چرخ های ۱۸ ساله ایجاد شده او - - به نام a - در خانه او - نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]جوان 18 ساله آفرینش خود را - که بالستیک نامیده می شود - در مسیر راه خود بیرون می کشد

12. Even with the most basic of all siege weapons, the ballista, a specialist workshop is required to produce the great euthytones, the oversized wooden bows that give the ballista their power.
[ترجمه ترگمان]حتی با the سلاح محاصره، the، یک کارگاه تخصصی برای تولید the بزرگ، the چوبی بزرگ که قدرت خود را به دست می دهد، لازم است
[ترجمه گوگل]حتی با ابتدایی ترین سلاح های محاصره ، بالستیک ، یک کارگاه تخصصی برای تولید سنگهای euthytones بزرگ ، قوسهای چوبی بزرگ که نیاز به بالستیست دارند ، مورد نیاز است

13. Invented in ancient Greece and resembling nothing more than a giant crossbow, the Ballista is capable of flinging a javelin with lethal force well over 100 meters!
[ترجمه ترگمان]اختراع در یونان باستان و شبیه به یک کمان crossbow غول پیکر، the قادر به پرتاب نیزه با نیروی کشنده و بیش از ۱۰۰ متر است!
[ترجمه گوگل]Ballista که در یونان باستان اختراع شده است و به چیزی بیش از یک تیر انداز غول پیکر شباهت ندارد ، قادر به پرتاب نیزه با نیروی کشنده بیش از 100 متر است!

14. War Galleys are larger than nformal galleys. Equ epped with ballista or catapults .
[ترجمه ترگمان]جنگ galleys از کشتی های جبر گاه بزرگ تر است Equ با ballista و منجنیق
[ترجمه گوگل]گالری های جنگی بزرگتر از گالری های غیر طبیعی هستند با بالستیک یا منجنیق پر شده است

پیشنهاد کاربران

خرکمان

an ancient military engine often in the form of a crossbow for hurling large missiles

نوعی منجنیق یا دستگاه که تیر ( پیکان و نه گلوله های امروزی ) را پرتاب میکرد


کلمات دیگر: