کلمه جو
صفحه اصلی

semiotics


معنی : مکتب علائم رمزی، نمادشناسی
معانی دیگر : (زبان شناسی) نشانه شناسی

انگلیسی به فارسی

نمادشناسی


نشانه شناسی، نمادشناسی، مکتب علائم رمزی


انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: semiotician (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) in philosophy, a theory of signs and symbols, esp. as they are used in language.

• study of signs, study of conventional symbols used to denote objects
semiotics is the study of human communication, especially communication using signs and symbols; a technical term in linguistics.

مترادف و متضاد

مکتب علائم رمزی (اسم)
semeiology, semiotics

نماد شناسی (اسم)
semiotics

study of signs as elements of communication


Synonyms: langue, parole, pragmatics, semantics, sign systems, symbolism, syntactics


جملات نمونه

1. I attempted to explain the semiotics of George of the Jungle, feckless would-be Tarzan, for ever crashing into the nearest tree.
[ترجمه ترگمان]من سعی کردم به semiotics جرج از جنگل، که چون همیشه در نزدیک ترین درخت برخورد کرده بود، توضیح دهم
[ترجمه گوگل]من سعی کردم به توضیح نشانه شناسی جورج جنگل، بی تردید تارزان، برای همیشه سقوط به نزدیکترین درخت

2. Literary theory, drawing on other disciplines, including semiotics and linguistics, seeks for underlying structures and meanings in literature.
[ترجمه ترگمان]تیوری ادبی، نقاشی در رشته های دیگر، از جمله semiotics و زبان شناسی، به دنبال ساختارها و معانی اساسی در ادبیات است
[ترجمه گوگل]تئوری ادبی، بر روی رشته های دیگر، از جمله نشانه شناسی و زبان شناسی، به دنبال ساختارها و معنای زمینه در ادبیات است

3. Social semiotics, taking account of questions of interpretation and context, inflects the emphasis specifically towards cultural artefacts and social behaviour.
[ترجمه ترگمان]semiotics اجتماعی، در نظر گرفتن سوالات تفسیر و متن، تاکید ویژه ای به آثار هنری و رفتار اجتماعی می کند
[ترجمه گوگل]نشانه شناسی اجتماعی، با توجه به سوالات تفسیری و زمینه، تأکید خاصی نسبت به آثار فرهنگی و رفتار اجتماعی دارد

4. Cohen was an artist who studies semiotics, or the cultural meaning of signs and symbols.
[ترجمه ترگمان]کوهن هنرمندی بود که semiotics، یا معنای فرهنگی نشانه ها و نشانه ها را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه گوگل]کوهن هنرمندی بود که سمشناسی یا معنای فرهنگی نشانه ها و نمادها را مطالعه می کرد

5. Iconology and Semiotics are the models applied in the western academic study. Meanwhile, they can be employed in the study of visual culture.
[ترجمه ترگمان]Iconology و semiotics مدل هایی هستند که در مطالعات آکادمیک غرب به کار گرفته می شوند در همین حال، آن ها می توانند در مطالعه فرهنگ دیداری به کار گرفته شوند
[ترجمه گوگل]آیکونولوژی و سمشناسی مدل هایی هستند که در مطالعات آکادمیک غرب کاربرد دارند در همین حال، آنها می توانند در مطالعه فرهنگ بصری استفاده شوند

6. And semiotics has been proved effectively applying in requirement especially in requirement representation and elicitation.
[ترجمه ترگمان]و semiotics به طور موثر در مورد نیاز به ویژه در نمایش و استنباط نیازمندی ها ثابت شده است
[ترجمه گوگل]و نشانه شناسی به طور موثری در خصوص نیاز به ویژگی های نمایش و تکمیل شدن مورد تأیید قرار گرفته است

7. On the principle of semiotics, translation is not only to represent the designative meaning, but also to transfer the pragmatic meaning, so as to get the functional equivalence.
[ترجمه ترگمان]براساس اصل of، ترجمه فقط برای نشان دادن معنای designative نیست، بلکه برای انتقال معنای واقع گرایانه است، به طوری که تعادل کارکردی را به دست آورد
[ترجمه گوگل]بر اساس اصل نشانه شناسی، ترجمه نه تنها به معنای تعریفی است، بلکه برای انتقال معنا عملگرایانه به منظور دستیابی به همبستگی عملیاتی

8. Derrida's critique of structuralism and semiotics, particularly the work of Levi - Strauss and Saussure, is articulated.
[ترجمه ترگمان]انتقاد دریدا از structuralism و semiotics، به خصوص اثر لوی - استراوس و سوسور، بیان شده است
[ترجمه گوگل]انتقاد دریدا از ساختارگرایی و نشانه شناسی، به ویژه کارهای لوی اشتراوس و سوسور، بیان شده است

9. Such visual semiotics are not limited to the human race.
[ترجمه ترگمان]چنین semiotics تصویری محدود به نژاد بشر نیستند
[ترجمه گوگل]این نشانه های بصری به نژاد بشر محدود نمی شود

10. Semiotics, that is identified semantic ambiguity and Technology Studies.
[ترجمه ترگمان]semiotics، که ابهام معنایی و مطالعات تکنولوژی شناسایی شده است
[ترجمه گوگل]معناشناسی است که ابهام معنایی و مطالعات فناوری را مشخص میکند

11. Semiotics is a hot point in western contemporary learning study.
[ترجمه ترگمان]semiotics نقطه داغ در مطالعه یادگیری معاصر غربی است
[ترجمه گوگل]سمشناسی نقطه عطفی در مطالعه یادگیری معاصر غرب است

12. In the perspective of semiotics, equivalence is the relationship between a sign and its interpretation.
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه of، تعادل رابطه بین یک نشانه و تفسیر آن است
[ترجمه گوگل]در دیدگاه معناشناسی، همبستگی رابطه بین علامت و تفسیر آن است

13. Semiotics is a subject focusing on semiotic structure semiotic representation, message communication, etc.
[ترجمه ترگمان]semiotics موضوعی است که بر روی ساختار semiotic، نمایش، ارتباطات پیام و غیره تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]اسماعیلی موضوعی است که با تمرکز بر بازنمایی نشانهشناسی ساختار، ارتباط پیام و غیره

14. Semiotics is a subject forming in 20 th century and has much relation with constructivism and philology.
[ترجمه ترگمان]semiotics موضوعی است که در قرن بیستم شکل می گیرد و ارتباط زیادی با سازه انگاری و زبان شناسی دارد
[ترجمه گوگل]سمفونی ها موضوعی است که در قرن بیست و یکم شکل می گیرد و با ساختارگرایی و فلسفه ارتباط زیادی دارد

15. Here the influence of psychoanalysis has to he taken into account alongside semiotics, together with the concerns of social history.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، نفوذ روان کاوی باید در کنار semiotics، همراه با نگرانی های تاریخ اجتماعی، در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]در اینجا نفوذ روانکاوی به او در کنار نشانه شناسی، همراه با نگرانی های تاریخ اجتماعی توجه می شود

پیشنهاد کاربران

نشانه شناسی ( زبانشناسی )

semiotics ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: نشانه‏شناسی
تعریف: مطالعۀ علمی ویژگی های نظام های نشانه‏ای


کلمات دیگر: