• cancellation, revocation, nullification
cancelling
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. I took the liberty of cancelling your reservation.
[ترجمه ترگمان]من آزادی your رو کنسل کردم
[ترجمه گوگل]من آزادی لغو رزرو را گرفتم
[ترجمه گوگل]من آزادی لغو رزرو را گرفتم
2. What does he mean by cancelling his performance?
[ترجمه ترگمان]منظورش از کنسل کردن his چیه؟
[ترجمه گوگل]او با لغو عملکرد خود چه معنی می دهد؟
[ترجمه گوگل]او با لغو عملکرد خود چه معنی می دهد؟
3. She felt a twinge of guilt about cancelling at the last moment.
[ترجمه ترگمان]در آخرین لحظه احساس گناه احساس گناه می کرد
[ترجمه گوگل]او در آخرین لحظه احساس گناه را در مورد لغو نمود
[ترجمه گوگل]او در آخرین لحظه احساس گناه را در مورد لغو نمود
4. What does she mean by cancelling her performance?
[ترجمه ترگمان]منظورش از کنسل کردن performance چیه؟
[ترجمه گوگل]با لغو عملکرد او چه معنایی دارد؟
[ترجمه گوگل]با لغو عملکرد او چه معنایی دارد؟
5. I must apologize for cancelling our meeting at such short notice.
[ترجمه ترگمان]باید عذرخواهی کنم که ملاقات هامون رو توی این مدت کوتاه کنسل کردم
[ترجمه گوگل]من باید برای لغو جلسه ما با چنین کوتاهی عذرخواهی کنیم
[ترجمه گوگل]من باید برای لغو جلسه ما با چنین کوتاهی عذرخواهی کنیم
6. There was no question of him cancelling the trip so near the departure date.
[ترجمه ترگمان]هیچ سوالی در مورد کنسل کردن سفر به تاریخ بعدی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]در مورد سفر او تا زمان خروج از شورای امنیت هیچ ربطی نداشت
[ترجمه گوگل]در مورد سفر او تا زمان خروج از شورای امنیت هیچ ربطی نداشت
7. Clubs were cancelling mid-week bookings due to short time and I had to travel farther afield to find work.
[ترجمه ترگمان]باشگاه های وسط هفته رزرو کرده بودند و من مجبور شدم برای یافتن کار به مناطق دورتر سفر کنم
[ترجمه گوگل]به دلیل زمان کوتاه، باشگاه ها به دلیل زمان کوتاه رزرو می کردند و من مجبور بودم برای پیدا کردن کار به آنجا سفر کنم
[ترجمه گوگل]به دلیل زمان کوتاه، باشگاه ها به دلیل زمان کوتاه رزرو می کردند و من مجبور بودم برای پیدا کردن کار به آنجا سفر کنم
8. Cancelling toggle keys Repeat the keystroke.
[ترجمه ترگمان]کلید زدن کلید رمز را تکرار کنید
[ترجمه گوگل]لغو کلیدهای ضامن کلید را فشار دهید
[ترجمه گوگل]لغو کلیدهای ضامن کلید را فشار دهید
9. I seriously considered cancelling my subscription.
[ترجمه ترگمان]من جدا فکر می کردم که کنسل کردن subscription رو کنسل کنم
[ترجمه گوگل]من به طور جدی در مورد لغو اشتراک من در نظر گرفتم
[ترجمه گوگل]من به طور جدی در مورد لغو اشتراک من در نظر گرفتم
10. Gray ought to have been cancelling his youth club, which he usually held on a Thursday evening.
[ترجمه ترگمان]گری می بایست باشگاه جوانان خود را که معمولا عصر پنجشنبه برگزار می شد لغو کند
[ترجمه گوگل]خاکستری باید باشگاه جوانان خود را لغو کند، که او معمولا در روز پنج شنبه برگزار می شود
[ترجمه گوگل]خاکستری باید باشگاه جوانان خود را لغو کند، که او معمولا در روز پنج شنبه برگزار می شود
11. The band disappointed thousands of fans by cancelling at the last minute.
[ترجمه ترگمان]گروه هزاران طرفدار را با کنسل کردن در دقیقه آخر ناامید کرد
[ترجمه گوگل]این گروه با تامل در آخرین لحظه هزاران طرفدار را ناامید کرد
[ترجمه گوگل]این گروه با تامل در آخرین لحظه هزاران طرفدار را ناامید کرد
12. This has the effect of cancelling your existing covenant and in return you commit yourself to making payments under the new covenant.
[ترجمه ترگمان]این امر تاثیر لغو پیمان فعلی شما را دارد و در عوض شما خود را متعهد به پرداخت پول تحت این پیمان جدید می کنید
[ترجمه گوگل]این اثر لغو پیمان کنونی خود را دارد و در عوض شما خود را مجبور به انجام پرداخت تحت پیمان جدید می کنید
[ترجمه گوگل]این اثر لغو پیمان کنونی خود را دارد و در عوض شما خود را مجبور به انجام پرداخت تحت پیمان جدید می کنید
13. Retributive punishment restores the balance by cancelling out this advantage with a commensurate disadvantage.
[ترجمه ترگمان]مجازات retributive تعادل را با حذف این مزیت با زیان متناسب باز می گرداند
[ترجمه گوگل]مجازات مجدد با حذف این مزیت با یک معایب معادل، تعادل را بازیابی می کند
[ترجمه گوگل]مجازات مجدد با حذف این مزیت با یک معایب معادل، تعادل را بازیابی می کند
14. The company is also said to be cancelling personal computer-based projects and turning its resources elsewhere.
[ترجمه ترگمان]این شرکت همچنین گفته می شود که پروژه های مبتنی بر کامپیوتر را لغو کرده و منابع خود را به جاه ای دیگر تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین گفته است که پروژه های شخصی مبتنی بر کامپیوتر را لغو کرده و منابع خود را در جای دیگر تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین گفته است که پروژه های شخصی مبتنی بر کامپیوتر را لغو کرده و منابع خود را در جای دیگر تبدیل می کند
کلمات دیگر: