دستمال گلدار
bandanna
دستمال گلدار
انگلیسی به فارسی
دستمال گلدار
بانداندا
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a large handkerchief with a brightly colored design, sometimes worn on the head or neck.
• مشابه: kerchief
• مشابه: kerchief
• colored handkerchief
a bandanna is a large brightly-coloured handkerchief which is worn around a person's neck or head.
a bandanna is a large brightly-coloured handkerchief which is worn around a person's neck or head.
مترادف و متضاد
colorful scarf
Synonyms: handkerchief, kerchief, neckerchief, silk
جملات نمونه
1. He knotted the bandanna around his neck.
[ترجمه ترگمان]دستمال را دور گردنش گره زد
[ترجمه گوگل]او باند را به گردن خود گره زد
[ترجمه گوگل]او باند را به گردن خود گره زد
2. At this party, each guest was given a bandanna version of the flag of Texas.
[ترجمه ترگمان]در این مهمانی، هر مهمان یک نسخه گل دار از پرچم تگزاس را به او دادند
[ترجمه گوگل]در این مهمانی ، به هر میهمان یک نسخه باندان از پرچم تگزاس اهدا شد
[ترجمه گوگل]در این مهمانی ، به هر میهمان یک نسخه باندان از پرچم تگزاس اهدا شد
3. A woman in a red bandanna was wiping tables.
[ترجمه ترگمان]یک دستمال گلدار قرمز میز را پاک می کرد
[ترجمه گوگل]زنی با نوار قرمز ، میزها را پاک می کرد
[ترجمه گوگل]زنی با نوار قرمز ، میزها را پاک می کرد
4. Then, wear a scarf, neck gaiter, or bandanna around your neck, mouth, and nose.
[ترجمه ترگمان]سپس دستمال گردنی، گردن و یا دستمال گل دار به گردن، دهان و بینی خود بزنید
[ترجمه گوگل]سپس ، دور گردن ، دهان و بینی خود روسری ، گتر گردن یا باند ببندید
[ترجمه گوگل]سپس ، دور گردن ، دهان و بینی خود روسری ، گتر گردن یا باند ببندید
5. He wiped his forehead with a blue bandanna and smiled again.
[ترجمه ترگمان]او پیشانی اش را با دستمال گلدار آبی پاک کرد و دوباره لبخند زد
[ترجمه گوگل]پیشانی خود را با باند آبی پاک کرد و دوباره لبخند زد
[ترجمه گوگل]پیشانی خود را با باند آبی پاک کرد و دوباره لبخند زد
6. Bandanna handkerchiefs, too, are still made only in blue or red.
[ترجمه ترگمان]دستمال های bandanna نیز هنوز به رنگ آبی یا سرخ ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]دستمال های باندانا نیز هنوز فقط به رنگ های آبی یا قرمز ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]دستمال های باندانا نیز هنوز فقط به رنگ های آبی یا قرمز ساخته می شوند
7. In the photo, Rimney's wearing a bandanna, pretending to toke something.
[ترجمه ترگمان]در عکس، Rimney یک دستمال گلدار به تن کرده و وانمود می کند که چیزی را از خودش پنهان می کند
[ترجمه گوگل]در عکس ، ریمنی #39 ؛ یک باند پوشیده ، وانمود می کند که چیزی را به دست می آورد
[ترجمه گوگل]در عکس ، ریمنی #39 ؛ یک باند پوشیده ، وانمود می کند که چیزی را به دست می آورد
8. She could be identified by the gaudy bandanna she wore as a head covering.
[ترجمه ترگمان]اون میتونه توسط یک دستمال گلدار پر زرق و برق شناسایی بشه
[ترجمه گوگل]او را می توان با باندائی پر زرق و برق که به عنوان پوشش سر استفاده می کرد ، شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]او را می توان با باندائی پر زرق و برق که به عنوان پوشش سر استفاده می کرد ، شناسایی کرد
9. Dressed in overalls and sporting a bandanna, Rosie the Riveter was inspired by a photograph of Doyle taken while she worked at a factory as a metal presser in Inkster, Mich.
[ترجمه ترگمان]رزی که لباس پوشیده بود و یک دستمال گل دار به تن داشت، از عکسی که دو یل آن را گرفته بود الهام گرفته شده بود در حالی که او در یک کارخانه به عنوان یک presser فلزی در Inkster، Mich کار می کرد
[ترجمه گوگل]روزی ریورتر که لباس عمومی پوشیده بود و یک باند ورزشی داشت ، از عکسی از دویل الهام گرفته شد که هنگام کار در یک کارخانه به عنوان پرس فلز در اینکستر ، میش گرفته شده بود
[ترجمه گوگل]روزی ریورتر که لباس عمومی پوشیده بود و یک باند ورزشی داشت ، از عکسی از دویل الهام گرفته شد که هنگام کار در یک کارخانه به عنوان پرس فلز در اینکستر ، میش گرفته شده بود
10. Marge sat down on the window seat, and tucked her hair into the bandanna.
[ترجمه ترگمان]مارج روی صندلی کنار پنجره نشست و موهایش را به دستمال گلدار انداخت
[ترجمه گوگل]مارج روی صندلی پنجره نشست و موهایش را به باند فرو برد
[ترجمه گوگل]مارج روی صندلی پنجره نشست و موهایش را به باند فرو برد
11. She walked over to a tall woman whose hair was tied with a colorful bandanna.
[ترجمه ترگمان]او به طرف یک زن قد بلندی رفت که موهایش را یک دستمال گلدار رنگارنگ بسته بود
[ترجمه گوگل]او به طرف زنی قد بلند که موهایش را با یک باند رنگارنگ بسته بود رفت
[ترجمه گوگل]او به طرف زنی قد بلند که موهایش را با یک باند رنگارنگ بسته بود رفت
12. He got them for her along with a black bandanna for Emilio.
[ترجمه ترگمان]اونا رو با یه دستمال گلدار سیاه برای \"امیلیو\" آورد
[ترجمه گوگل]او آنها را همراه با یک باند سیاه برای امیلیو برای او تهیه کرد
[ترجمه گوگل]او آنها را همراه با یک باند سیاه برای امیلیو برای او تهیه کرد
13. The next morning, he bundled up some food in a red bandanna handkerchief, told his parents good-by, and set off into the world .
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، مقداری غذا را با دستمال گل دار قرمز پوشاند و به پدر و مادرش گفت که خوب است و به دنیا راه یافت
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد ، او مقداری غذا را با یک دستمال باند قرمز بسته بندی کرد ، به پدر و مادرش خداحافظی کرد و راهی دنیا شد
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد ، او مقداری غذا را با یک دستمال باند قرمز بسته بندی کرد ، به پدر و مادرش خداحافظی کرد و راهی دنیا شد
14. Quint, who in the book wore a T-shirt and faded jeans and in the film had a beard and a bandanna, was a plainer dresser.
[ترجمه ترگمان]Quint که در کتاب یک شلوار جین پوشیده بود و شلوار جین پوشیده بود و یک دستمال گل دار به تن داشت، یک کمد روشن تر بود
[ترجمه گوگل]کوینت ، که در این کتاب تی شرت و شلوار جین کمرنگ پوشیده بود و در این فیلم ریش و بند داشت ، کمد ساده تری بود
[ترجمه گوگل]کوینت ، که در این کتاب تی شرت و شلوار جین کمرنگ پوشیده بود و در این فیلم ریش و بند داشت ، کمد ساده تری بود
پیشنهاد کاربران
طرح دار
کلمات دیگر: