کلمه جو
صفحه اصلی

threshing machine


معنی : خرمن کوب، ماشین خرمن کوبی، ماشین غله پوست کنی
معانی دیگر : ماشین خرمن کوب

انگلیسی به فارسی

ماشین غله پوست کنی، ماشین خرمن کوبی


ماشین شستشو، خرمن کوب، ماشین خرمن کوبی، ماشین غله پوست کنی


انگلیسی به انگلیسی

• machine that separates grain

مترادف و متضاد

خرمن کوب (اسم)
flail, thrasher, thrashing machine, threshing machine

ماشین خرمن کوبی (اسم)
threshing machine

ماشین غله پوست کنی (اسم)
threshing machine

جملات نمونه

1. Farmers thresh grain with threshing machines.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان غلات را با ماشین های خرمن ذخیره می کنند
[ترجمه گوگل]کشاورزان دانه ها را با ماشین های شستشو می برند

2. New inventions like the steam plow threshing machine, and reaper led to significant farm workforce reductions.
[ترجمه ترگمان]اختراعات جدید مانند ماشین خرمن بخار ماشین، و درو گری منجر به کاهش چشمگیر نیروی کار کشاورزی شد
[ترجمه گوگل]اختراعات جدید مانند ماشین شستشوی بخار و شخم زدن باعث کاهش قابل ملاحظه نیروی کار مزرعه می شود

3. Chapel looked as if he'd fallen into a threshing machine.
[ترجمه ترگمان]طوری به نظر می رسید که انگار به یک ماشین خرم نکوب افتاده باشد
[ترجمه گوگل]Chapel به نظر می رسید که او را به یک ماشین شخم فرو کرده است

4. Threshing machines spread where grain was harvested in developed countries.
[ترجمه ترگمان]ماشین های threshing در جاییکه غلات در کشورهای توسعه یافته برداشت می شوند، گسترش می یابند
[ترجمه گوگل]ماشین آلات شستشو که در کشورهای توسعه یافته غلات یافت می شود

5. The motorized threshing machine has been important harvesting machinery in agricultural production in Heilongjiang Province.
[ترجمه ترگمان]ماشین خرمن motorized دارای ماشین آلات برداشت مهم در تولید کشاورزی در استان Heilongjiang بوده است
[ترجمه گوگل]دستگاه برش موتوری ماشین آلات برداشت محصول در تولید محصولات کشاورزی در استان هیلونگجیانگ بوده است

6. The utility model relates to a field moving threshing machine, which pertains to threshing operation tool in agricultural machinery.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به یک ماشین threshing در حال حرکت است که به ابزار عملیات threshing در ماشین آلات کشاورزی مربوط می شود
[ترجمه گوگل]مدل ابزار مربوط به یک ماشین در حال چرخش زمین است که مربوط به ابزار عملیات شستشو در ماشین آلات کشاورزی است

7. The invention belongs to a crop threshing machine, and in particular relates to a soybean single plant threshing machine for agricultural research.
[ترجمه ترگمان]اختراع به ماشین خرمن کوبی محصول تعلق دارد و به طور خاص به ماشین threshing گیاه سویا برای تحقیقات کشاورزی مربوط می شود
[ترجمه گوگل]این اختراع متعلق به یک ماشین شخم زدن محصول است و به ویژه در ماشین آلات شستشوی گیاه سویا برای تحقیقات کشاورزی مرتبط است

8. The roller of the threshing machine is a disk chuck open type roller.
[ترجمه ترگمان]roller ماشین a نوعی chuck از نوع باز است
[ترجمه گوگل]غلطک ماشین شستشو یک غلتک نوعی چنگال دیسک است

9. This threshing machine can greatly raise the efficiency of labor.
[ترجمه ترگمان]این ماشین threshing می تواند بهره وری نیروی کار را به شدت افزایش دهد
[ترجمه گوگل]این ماشین شخم می تواند تا حد زیادی کارایی کار را افزایش دهد

10. As well as flour production, power was taken off to drive cider making equipment, a threshing machine and a saw mill.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تولید آرد، برق برای ساخت تجهیزات ساخت شراب، ماشین خرمن کوبی و آسیاب بادی بکار گرفته شد
[ترجمه گوگل]به علاوه تولید آرد، قدرت را برای رانندگی وسایل سایبر، ماشین شخم زدن و کارخانه اره برداشت

11. On nearby Phantassie Farm, birthplace of the engineer John Rennie, a wind-powered threshing machine was introduced in 179
[ترجمه ترگمان]در نزدیکی مزرعه Phantassie، زادگاه مهندس جان Rennie، ماشین threshing بادی در ۱۷۹ میلادی معرفی شد
[ترجمه گوگل]در نزدیکی فانتزی مزرعه، محل تولد مهندس جان Rennie، ماشین بادبادک threshing در 179 معرفی شد

12. In 1994 nine year old Sandeep Kaur from India had her face and scalp completely amputated from a threshing machine.
[ترجمه ترگمان]ساندیپ سینگ از هند در نه سال ۱۹۹۴ صورت و پوست سرش را کاملا از دستگاه خرمنگاه قطع کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1994، Sandeep Kaur، 9 ساله از هند، چهره و پوست سرش را از یک ماشین شستشوی کامل قطع کرد

13. They are separating the grains from wheat with a threshing machine.
[ترجمه ترگمان]آن ها دانه ها را از گندم با یک ماشین خرمن کوبی جدا می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دانه های گندم را با ماشین شخم جدا می کنند


کلمات دیگر: