بافنده صندلی حصیری
caner
بافنده صندلی حصیری
انگلیسی به فارسی
بافنده صندلی حصیری
انگلیسی به انگلیسی
• one who makes cane and wicker furniture
جملات نمونه
1. No one can disgrace us but ourselves.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند ما را بدنام کند، جز خودمان
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند ما را بسوزاند اما خودمان
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند ما را بسوزاند اما خودمان
2. No man can be brave who considers pain the greatest evil of life; or temperate, who regards pleasure as the highest good.
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی نمی تواند شجاع باشد که این بزرگ ترین شرارت زندگی را در نظر می گیرد، یا معتدل که به خوبی بیش ترین لذت را در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]هیچ مردی نمی تواند شجاع باشد که درد را بزرگترین شر زندگی می داند؛ یا معتدل، که لذت را به عنوان بالاترین امتیاز می داند
[ترجمه گوگل]هیچ مردی نمی تواند شجاع باشد که درد را بزرگترین شر زندگی می داند؛ یا معتدل، که لذت را به عنوان بالاترین امتیاز می داند
3. No one can degrade us except ourselves; that if we are worthy, no influence can defeat us.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند ما را خوار و خفیف کند، مگر خودمان، که اگر ما شایستگی داشته باشیم، هیچ تاثیری بر ما نخواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند ما را به جز خودمان تخریب کند؛ که اگر ما ارزشمند باشیم، هیچ تاثیری نمی تواند ما را شکست دهد
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند ما را به جز خودمان تخریب کند؛ که اگر ما ارزشمند باشیم، هیچ تاثیری نمی تواند ما را شکست دهد
4. One cannot always be a hero, but one can always be a man.
[ترجمه ترگمان]انسان همیشه نمی تواند قهرمان باشد، اما همیشه می تواند یک مرد باشد
[ترجمه گوگل]همیشه نمی تواند یک قهرمان باشد، اما همیشه می تواند یک مرد باشد
[ترجمه گوگل]همیشه نمی تواند یک قهرمان باشد، اما همیشه می تواند یک مرد باشد
5. The human species, according to the best theory I can form of it, is composed of two distinct races, the man who borrows, and the man who lends.
[ترجمه ترگمان]نوع بشر، با توجه به بهترین تیوری که من می توانم از آن شکل دهم، از دو نژاد متمایز ساخته شده است، مردی که قرض می گیرد، و کسی که وام می دهد
[ترجمه گوگل]گونه انسانی، با توجه به بهترین نظریه من می توانم از آن شکل بگیرم، متشکل از دو نژاد مجزا، مردی که قرض می گیرد، و مردی که قرض می دهد
[ترجمه گوگل]گونه انسانی، با توجه به بهترین نظریه من می توانم از آن شکل بگیرم، متشکل از دو نژاد مجزا، مردی که قرض می گیرد، و مردی که قرض می دهد
6. It's the empty can that makes the most noise.
[ترجمه ترگمان]این تنها صدایی است که سر و صدا می کند
[ترجمه گوگل]این خالی است که سر و صدای بیشتری را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]این خالی است که سر و صدای بیشتری را ایجاد می کند
7. You can fool some of the people all the time, and all of the people some of the time; but you can't fool all of the people all the time.
[ترجمه ترگمان]تو همیشه می تونی بعضی از مردم رو گول بزنی، و بقیه مردم هم بعضی وقتا، اما تو نمی تونی همه مردم رو گول بزنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید برخی از مردم را در همه زمان ها و همه مردم برخی از زمان گول زدن؛ اما شما نمیتوانید همه مردم را در تمام طول زمان گول بزنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید برخی از مردم را در همه زمان ها و همه مردم برخی از زمان گول زدن؛ اما شما نمیتوانید همه مردم را در تمام طول زمان گول بزنید
8. You never know what you can do till you try.
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت نمیدونی چیکار میتونی بکنی تا سعی کنی
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی دانید چه کاری می توانید انجام دهید تا سعی کنید
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی دانید چه کاری می توانید انجام دهید تا سعی کنید
9. No man can do two things at once.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نمی تواند دو کار را یکجا انجام دهد
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند دو بار در یک زمان انجام دهد
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند دو بار در یک زمان انجام دهد
10. The bird that can sing and won’t sing must be made to sing.
[ترجمه ترگمان]پرنده ای که می تواند آواز بخواند و آواز بخواند باید ساخته شود تا آواز بخواند
[ترجمه گوگل]پرنده ای که می تواند آواز بخواند و بخواند باید آواز بخواند
[ترجمه گوگل]پرنده ای که می تواند آواز بخواند و بخواند باید آواز بخواند
11. You can lead a man up to the university, but you can't make him think.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک نفر را به دانشگاه هدایت کنید، اما شما نمی توانید او را وادار به فکر کردن کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک مرد را به دانشگاه هدایت کنید، اما نمی توانید او را تصور کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک مرد را به دانشگاه هدایت کنید، اما نمی توانید او را تصور کنید
12. They who cannot do as they would, must do as they can.
[ترجمه ترگمان]آن ها که نمی توانند این کار را بکنند، باید همان طور که می توانند، انجام دهند
[ترجمه گوگل]آنها که نمیتوانند همانطور که می خواهند انجام دهند، باید همانطور که می توانند انجام دهند
[ترجمه گوگل]آنها که نمیتوانند همانطور که می خواهند انجام دهند، باید همانطور که می توانند انجام دهند
13. If you can be well without health you may be happy without virtue.
[ترجمه ترگمان]اگر می توانید بدون سلامتی خوب باشید، ممکن است بدون فضیلت خوشبخت باشید
[ترجمه گوگل]اگر شما بدون سلامت باشید، ممکن است بدون فضیلت خوشحال باشید
[ترجمه گوگل]اگر شما بدون سلامت باشید، ممکن است بدون فضیلت خوشحال باشید
14. A word is no arrow, but it can pierce the heart.
[ترجمه ترگمان]یک کلمه هیچ تیری در کار نیست، اما می تواند قلب را سوراخ کند
[ترجمه گوگل]یک کلمه هیچ فلش نیست، اما می تواند قلب را سوراخ کند
[ترجمه گوگل]یک کلمه هیچ فلش نیست، اما می تواند قلب را سوراخ کند
کلمات دیگر: