کلمه جو
صفحه اصلی

thwarting


معنی : خنثی کننده

انگلیسی به انگلیسی

• prevention, foiling

مترادف و متضاد

خنثی کننده (صفت)
counteractive, thwarting, negatory

جملات نمونه

1. Apart from anything else, by both thwarting and manipulating nationalism, it prevented it from learning its limits.
[ترجمه ترگمان]به غیر از هر چیز دیگری، هر دو خنثی کردن و دستکاری ناسیونالیسم، مانع از یادگیری محدودیت های آن شدند
[ترجمه گوگل]به غیر از هر چیز دیگری، با هرج و مرج و سوءاستفاده از ناسیونالیسم، مانع از شناخت محدودیت های آن شد

2. Mauss bought the passkey back, thwarting the anarchists' plans.
[ترجمه ترگمان]Mauss the را خرید و برنامه های آنارشیست ها را خنثی کرد
[ترجمه گوگل]ماوس پشتی صندوق را باز کرد و نقشه های آنارشیست را خنثی کرد

3. Thwarting Chan and the girls in their endeavor to uncover the gold are roving bands of unaffiliated bad guys.
[ترجمه ترگمان]\"چان چان\" و \"دختران\" در تلاش خود برای کشف طلا، گروه هایی از افراد فاسد بدون وابستگی غیر وابسته هستند
[ترجمه گوگل]تضعیف چان و دختران در تلاش برای کشف طلا، موجب می شود گروهی از افراد ناخوشایند بد را به دست بگیرند

4. There were too many men resisting his authority thwarting him.
[ترجمه ترگمان]افراد زیادی بودند که در مقابل اختیار او مقاومت می کردند
[ترجمه گوگل]بیش از حد بسیاری از مردان در برابر قدرت او مقاومت کردند و او را از بین بردند

5. Russia is now set on thwarting US interests.
[ترجمه ترگمان]روسیه در حال حاضر می کوشد تا منافع آمریکا را خنثی کند
[ترجمه گوگل]روسیه در حال حاضر بر روی منافع آمریکا محاصره شده است

6. But I still keep using thwarting of lens adherence each landscape, the friend and presses shutter.
[ترجمه ترگمان]اما من همچنان از خنثی سازی لنز اجتناب می کنم، هر منظره، دوست و شاتر را فشار می دهم
[ترجمه گوگل]اما من هنوز هم با استفاده از لرزش لنز پایبندی به هر چشم انداز، دوست و فشار دکمه شاتر

7. The other is thwarting China's development, which would ultimately ruin the rise of East Asia.
[ترجمه ترگمان]دیگری مانع توسعه چین می شود که در نهایت منجر به نابودی آسیای شرقی خواهد شد
[ترجمه گوگل]دیگر این است که توسعه چین را مختل می کند که در نهایت باعث افزایش آسیا می شود

8. Thesesupplement other German - US measures aimed at thwarting the rise of their East - Asian rival.
[ترجمه ترگمان]Thesesupplement دیگر از اقدامات آلمان - ایالات متحده با هدف خنثی کردن رشد رقیب آسیایی - آسیایی خود
[ترجمه گوگل]این اقدامات دیگر اقدامات آلمان و ایالات متحده را هدف قرار داده است تا از افزایش رقیب خود در شرق آسیا جلوگیری کنند

9. Conflicting views of the Chinese economy's health are thwarting negotiations over iron - ore prices.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه های متناقض سلامت اقتصاد چین مذاکرات بر سر قیمت سنگ معدن را خنثی می کند
[ترجمه گوگل]دیدگاه های متضاد سلامت اقتصاد چین در حال مذاکره با قیمت های سنگ آهن است

10. Each of us is capable of thwarting good fortune through negative self - talk.
[ترجمه ترگمان]هر یک از ما قادر به خنثی کردن ثروت خوب از طریق صحبت کردن منفی است
[ترجمه گوگل]هرکدام از ما توانستیم از طریق سخن گفتن منفی خود، خوشبختی را خنثی کنیم

11. Thwarting thieves at the beach with a shriek.
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی با جیغی کنار ساحل ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]ترساندن دزدان در ساحل با صدای جیغ

12. It's no use thwarting them.
[ترجمه ترگمان]این کار بی فایده است
[ترجمه گوگل]هیچ استفاده ای از آنها نکردن

13. The Republicans are trying to embarrass the president by thwarting his economic program.
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان تلاش می کنند تا رئیس جمهور را با خنثی کردن برنامه اقتصادی اش شرمسار کنند
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهان سعی می کنند رئیس جمهور را با تکان دادن برنامه اقتصادی خود، خجالت زده کنند

14. The mule may now devote all its attention to thwarting the farmer.
[ترجمه ترگمان]حالا ممکن است قاطر همه توجه خود را به خنثی کردن کشاورز معطوف کند
[ترجمه گوگل]اکنون مول ممکن است تمام توجه خود را به خراب کردن کشاورز اختصاص دهد

پیشنهاد کاربران

دلسردی - نومیدی - شکست


کلمات دیگر: